من سوال شما را کامل متوجه نشدم!
آیا شما میان تمامی انواع جرم تنها فاکتور خشونت را در زنان و مردان بررسی میکنید و تنها بر این مبنا است که آن دو سوال حقوقی انتهایی را مطرح نموده اید؟
ضمن اینکه من اینطور حس کردم که دو سوال مطرح شده انتهایی بیشتر جنبه ی طنز و کنایه دارد تا یک راهکار حقوقی!!
من خود به شخصه وقتی پای حقوق به میان آید نگاهم را از جنس فراتر میبرم و زن یا مرد بودن را فاکتور درستی برای تبیین قوانین حقوقی نمیدانم.یعنی جرم را بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و انگیزه هایی که افراد را به ارتکاب جرمک وامیدارد و همچنین جرم در گروه ها و طبقه های مختلف اجتماعی و نوعش تنها به جنس محدود نیست.
با این وجود اگر جرم را به طور کلی بخواهیم بررسی کنیم از نظر من زنان کمتر از مردان بزهکار نیستند.به شرطی که موقعتی برابر و مساوی داشته باشند.
مثلا فکر میکنم زنان در ارتکاب به جرم هایی مانند دزدی و کش رفتن از فروشگاه ها به اندازه ی مردان مرتکب جرم میشوند.ولی جرم هایی مانند سرقت از اتومبیل و خشونت ها و زد و خورد های خیابانی و یا خشونت در فوتبال یا از این دست جرم ها بیشتر مردانه هستند و زنان کمتر مرتکب چنین جرم هایی میشوند.
علتش را اگر بخواهم از نظر خودم بگویم احتمالا باید راههای شناختن و دسترسی بیشتر مردان نسبت به زنان باشد.
یعنی اگر زنان هم به همین اندازه به این راهکارها آشنایی داشتند و دسترسیشان به اندازه مردان میبود برابر با مردان میبودند.
ضمن اینکه ترس از قانون در زنان بیش از مردان دیده میشود.این مسئله هم باز میگردد به همان تربیت هایی که از سن کم در خانواده و اجتماع در مورد زنان و مردان وجود داشته.شاید یک دختر بچه با فریاد زدن والدینش تنبیه شود و دیگر کار اشتباهی نکند اما پسر بچه ها چون شاید سرسخت تر با آنان برخورد شود(به قول خودتان کتک هم بخورند) دیگر انتهای تنبیه را ببینند و در برابر قانون هم همچنان یاغیانه تر رفتار کنند.