مزدک عزیر، من اگر چه دوستان میدانند با کمونیسم مشکل دارم، ولی به غیراخلاقی بودن سرمایهداری و بهره کشی معتقدم و بخش مهمی از احترامی که برای شما قائلم به مبارزهیِ الهام بخش مزدک با بیعدالتی برمیگردد.اینرا گفتم که تاکید کرده باشم آنچه پیشتر گفتم بدون کنایه بود.در مورد مثالتان باید بگویم مشخص است دامداری مشکل اخلاقی چندانی ندارد چون گوسفند، گوسفند است و شعور چندانی ندارد و.البته همانطور که گفتید سود دو طرفه در جریان است.یعنی امینت و رسیدگی از انسان است، تولید پشم و شیر و گوشت از حیوان.ولی مرد، انسان هستند و در قبال تامین امنیت و رفتن به جبهه و پرداخت هزینه زندگی و مزاقبت از زن تنها به آنها سکس داده میشده و بقای ژن که البته آن هم سود دوسویه برای زن و مرد.با همین استدلال شما نمیشود بهره کشی از کارگران (دادن سود اندک در قبال سودی که آنها به کارفرما میرسانند) را توجیه کرد؟ یا بگوییم بردگان سیاه پوست هم آب و غذا میگرفتند در برابر کار و از آنجا که اربابان هوشمندتر بودند و بسیاری از بردگان به وضع خود خو گرفته بودند پس این وضع اخلاقی و عادلانه است؟
سخن شما دربارهیِ سقوط سرمایهداری هم (بقا نیافتن آن) علاوه بر اینکه مشخص نیست درست باشد و عجیب، چنانچه میبینیم در چین هم تازه دارد رونق میگیرد، بنظرم به Social Darwinism میماند.