خیر. من از این مسائل دوری میکنم همیشه. من یک آنتی هیستامین بخورم دو روز تمام منگ و خواب آلودم.
نظر خوبی ندارم. این مسائل برای هر دو جنس وجود داره. برای من حرف های دو طرف بسیار عجیب و غریب به نظر میرسه. خوشبختانه من در زندگیم تابحال گرفتار این موارد نبودم. من در رابطه هام نه مشکلی داشتم، نه سواری دادم نه سواری گرفتم.
به قول مزدک عقل هم فرآورده تجربست. ولی اگر عقل گرایی رو اینگونه در نظر بگیریم که میدانی ست برای بررسی و واکاوی مفاهیم که روش تجربی در آنجا کاربرد نداره یا لنگ میزنه، آنگاه به نظر من هر دو منبع مناسب شناخت هستند در کنار هم. بسیاری مسائل هستند که با روش تجربی قابل دریافت و ادارک نیستند. از جمله بسیار مفاهیم فیزیک مدرن، بسیار مفاهیم فلسفی و ... . ولی همچنان اصیل ترین و جدی ترین معیار شناخت، تجربست. ما برای شک و تردید به فرآورده های عقل هم نیازمند به تجربه و مشاهده هستیم اگرچه شاید ابزار مناسبش رو هنوز نداشته باشیم. بنابر این من تجربه گرایی مطلق رو نمیپذیرم، و معتقد به تجربه گرایی در کنار خردگرایی هستم.
راحت. برای من راحتی و آسایش بیشتر از مد و معیارهای روز و نرم های اجتماعی ارزش داره. من یک کلاه بافتنی دارم که در صورت سردی هوا سر میکنم که گاهی دستمایه خنده دوستان میشه. خب بخندند. نوش جانشون. مهم اینه که من توی اون کلاه راحت و گرم باشم، نه اینکه «چس کلاس» اجتماعی جمع به هم بخوره یا نخوره. ولی در کل تیپ اسپرت و راحت رو بیشتر میپسندم. اگر هم مجبور به رسمی پوشیدن باشم، معمولن کت و شلوار تک با کفش کالج میپوشم. از کراوات و پاپیون هم دوری میکنم.
یکی از مواردی که من باهاش خیلی مشکل دارم، خیانت هست. خیانت در امانت، در رابطه، در شراکت. من اصلن با این قضیه نمیتونم کنار بایم. خوشبختانه به دلیل نوع دیدگاه و تفکری که نسبت به زندگی دارم، میتونم در یک لحظه دل بکنم و فراموش کنم. به راحتی رهاش میکنم. این خیانت نه تنها ذهنی بلکه بدنی هم هست. من این رو هم خیانت در عشق و هم در امانت میدونم. بدن همسرم امانتی در دست او هست و بلعکس. بدن او اگرچه در اختیار خودشه، ولی امانته از من. حق نداره بی جلب رضایت من حتا اصلاح کنه، چه برسه به هم آغوشی با غریبه. من به شدت در این مسائل حساس هستم. مطلقن سنتی فکر نمیکنم. انتظار ندارم که از دست دادن و رقصیدن در مهمانی ها و جمع ها خودداری کنه. مشکلی در این نیست. منظور من فقط خیانت بود.