• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 5 از 7 نخستیننخستین 1234567 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 41 به 50 از 61

    جُستار: مرز قانون و اخلاقیات تا کجاست؟

    1. #41
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      باید پیش از هر چیز پلیس درون خود را بکشید!
      زنده باد زندگی!

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012)

    3. #42
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      آغازگر جُستار
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در قانونشکن کردنت که گمانم پیروز بودیم : مرز قانون و اخلاقیات تا کجاست؟
      هنوز برام قطعی نشده اما خب موافقم که قانون خودش گاهی مایه شر است...

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      باید پیش از هر چیز پلیس درون خود را بکشید!
      که چی بشه امیر جان؟

    4. #43
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      که چی بشه امیر جان؟
      که بتوان به آزادی راستین رسید. «وجدان» چیزی‌ست دروغین و چرکین که هرگز بکار نمی‌آید(و همواره با «عذاب وجدان» همراه می‌شود). انسان آزاد و بالغ پیش از اخذ تصمیم یا انجام یک کار می‌اندیشد، سود و زیان و عواقب آن‌را برای همه‌ی طرفین درگیر می‌سنجد و سرانجام دست به عمل می‌زند، سپس تمام مسئولیت‌ها و پیامد‌های کار خود را می‌پذیرد و اگر خطا کرده بود، می‌کوشد آن‌را جبران بکند. نیازی به قانون و پلیس و وجدان و عذاب و اعتراف هفتگی نیست.
      زنده باد زندگی!

    5. 5 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012),Reactor (10-06-2012),Russell (10-06-2012),sonixax (10-06-2012),viviyan (10-07-2012)

    6. #44
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      باید پیش از هر چیز پلیس درون خود را بکشید!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      هنوز برام قطعی نشده اما خب موافقم که قانون خودش گاهی مایه شر است...



      که چی بشه امیر جان؟


      جدا از کارکرد نیک یا بد قانون، قانون مانند میانبُر در اندیشیدن است، هنجارهای همبودین و .. را ما نیازی به واکاوی نداریم زمانیکه قانونش را بدانیم.

      به دید من بیشتر مردم قانون را برای اسان کردن کار خودشان (=تنبل بودن) دنبال میکنند نه برای اینکه نیک باشند.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    7. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (10-07-2012),Anarchy (10-07-2012),Russell (10-07-2012),sonixax (10-07-2012),Unknown (10-07-2012)

    8. #45
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      جدا از کارکرد نیک یا بد قانون، قانون مانند میانبُر در اندیشیدن است، هنجارهای همبودین و .. را ما نیازی به واکاوی نداریم زمانیکه قانونش را بدانیم.

      به دید من بیشتر مردم قانون را برای اسان کردن کار خودشان (=تنبل بودن) دنبال میکنند نه برای اینکه نیک باشند.
      بیشتر مردم قانون را دنبال می‌کنند زیرا سوژه در جوامع کنونی بطور خودانگیخته دچار این توهم(=برداشت نادرست از واقعیت)است که از حق انتخاب پیرامون گزینه‌هایی که در زندگی روزمره به او پیشنهاد می‌شوند بهره می‌برد. ما چنین باژگونی‌ای را در پروپاگاند حزب جمهوری‌خواه آمریکا به خوبی می‌بینیم، چنانکه آنها بطور مداوم وانمود می‌کنند به تبلیغ و ترویج ِ «مسئولیت‌پذیری شخصی»، حال آنکه در عمل آنچه در حال تبلیغ آن هستند «نامسئولیت‌پذیری اجتماعی»ست: این تز که من فقط برای خودم و خانواده‌ام و نزدیکانم مسئول هستم، و نسبت به باقی مردم هیچ مسئولیت اخلاقی ندارم. در این باژگونی ما بخوبی می‌بینیم که سوژه با این اندیشه در ذهن خود بارادار می‌شود که وقتی در حالت بی‌تفاوتی نسبت به رنج، فقر، گرسنگی، بی‌سوادی و سرکوب سیستماتیک طبقاتی-اقتصادی دیگر هم‌نوعان خود به سر می‌برد در واقع موضعی از روی «مسئولیت‌پذیری» اتخاذ کرده، نه از روی انفعال.

      پیرامون قانون هم به همین ترتیب است، سوژه قانون را دنبال می‌کند زیرا باور دارد می‌تواند(اگر خواست)از آن سرپیچی بکند، و قانون آنجاست تا همین حق انتخاب را تضمین بکند. اینکه خود قانون دائم درحال برجسته‌تر کردن تضادهای اجتماعی که به جرم می‌انجامند هست برای او اهمییتی ندارد(یا دستکم دیده نمی‌شود)، زیرا در هاله‌ای بسیار قطور از مناسک فراتجربی پیچانده شده(به این معنی که هیچیک از شهروندان قانون‌مدار به راستی با آن سر و کار ندارند و این فقط مجرمان هستند که معنی حقیقی آن‌را تجربه می‌کنند). در این موقعیت، فرض بر این گرفته می‌شود که هرچند قانون فاقد کارکرد راستین است(زیرا دقیقا لحظه‌ای وارد عمل می‌شود که شکسته شده، و پیش از آن هیچ کارکردی ندارد)اما بهتر است پایبندی ۹۹٪ مردم به یک زندگی مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز را به پای آن بنویسیم، و وانمود بکنیم وجود نوعی ترس موهوم از پلیس و قانون و دادگاه و زندان است که باعث «خوب» بودن مردم شده.

      برای پایان دادن به این اساطیر کافی‌ست نگاهی به خودتان بیاندازید: شما دست به دزدی یا تجاوز یا قتل نمی‌زنید فقط بخاطر پایبندی به قانون؟ یا بود و نبود قانون برایتان مهم نیست و خود همان قانون را هم از دریچه‌ی اخلاقیات می‌نگرید؟ به همین ترتیب، برای کسانی که قصد ارتکاب جرم را دارند بود و نبود قانون یکسره علی‌السویه است و چه باشد یا نه آنها کار خودشان را می‌کنند. کارکرد راستین قانون در همانست که گفتم.
      زنده باد زندگی!

    9. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),Mehrbod (10-07-2012),Russell (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    10. #46
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      امیر گرامی اما در همچین مواردی بنظر میرسد قانون میتواند سودمند باشد:
      Broken windows theory - WiKi

      بگفته دیگر دولت ممکن است یک احمق ِ عوضی باشد ولی یک احمق ِ عوضی بیطرف است

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    11. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),Mehrbod (10-07-2012),Ouroboros (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    12. #47
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      امیر گرامی اما در همچین مواردی بنظر میرسد قانون میتواند سودمند باشد:
      Broken windows theory - WiKi

      بگفته دیگر دولت ممکن است یک احمق ِ عوضی باشد ولی یک احمق ِ عوضی بیطرف است
      نفرمایید دوست عزیز، دولت بی‌طرف است؟ دولت طرف هیچ گروه اجتماعی را نمی‌گیرد، با این مخالفتی نیست، اما چنان نمی‌کند زیرا خود دارای منافع مستقلی‌ست که آنها را جدا از روال عادی جریانات و ارتباطات قدرت پی می‌گیرد. این ماجرا در سیستم‌های دیکتاتوری که گمان نمی‌کنم نیازی به بحث داشته باشد و ما در این مورد همدلی داریم؟ دولت‌های دموکراتیک نیز در ادامه‌ی روندی که پیشتر به آن اشاره کردم، بوجود آمده‌اند تا میزان شدیدا کنترل‌شده‌ای از آزادی را در اختیار افراد بگذارند و از دگرگونی‌های بنیادین و ناگهانی که می‌توانند تغییراتی عینی و حقیقی در زندگی اجتماعی ما بوجود بیاورند جلوگیری بکنند. به عبارتی دموکراسی آنجا نیست تا تغییر را آسان بکند(دگرگون کردن هرم سیاسی بدون خون‌ریزی، چنانکه پوپر می‌گفت)، بلکه آنجا هستند تا تغییر را تا سرحد امکان دشوار، بلکه غیرممکن بکنند. ایالات متحده‌ی آمریکا را اگر برای مثال بنگرید، می‌بینید که ساختار سیاسی آن کشور «قرن‌ها»ست که تغییر نکرده، و قدرت میان دو حزب بسیار شبیه به هم دست به دست شده. حال آن‌را مقایسه بکنید با ایران، که هرگز دموکراسی نداشته، و طی دویست سال اخیر سه سلسله‌ی مختلف(قاجار، پهلوی، ج.ا)، سه نظام سیاسی مختلف(پادشاهی مطلقه، مشروطه، ولایت فقیه)، دو انقلاب اجتماعی(مشروطه و ۵۷)، دو انقلاب سیاسی(کودتای رضا شاه و ملی شدن صنعت نفت) و چندین مورد دیگر تغییر بنیادین و بسیار شدید را تجربه کرده.
      sonixax and Mehrbod like this.
      زنده باد زندگی!

    13. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),Russell (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    14. #48
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      نفرمایید دوست عزیز، دولت بی‌طرف است؟ دولت طرف هیچ گروه اجتماعی را نمی‌گیرد، با این مخالفتی نیست، اما چنان نمی‌کند زیرا خود دارای منافع مستقلی‌ست که آنها را جدا از روال عادی جریانات و ارتباطات قدرت پی می‌گیرد. این ماجرا در سیستم‌های دیکتاتوری که گمان نمی‌کنم نیازی به بحث داشته باشد و ما در این مورد همدلی داریم؟ دولت‌های دموکراتیک نیز در ادامه‌ی روندی که پیشتر به آن اشاره کردم، بوجود آمده‌اند تا میزان شدیدا کنترل‌شده‌ای از آزادی را در اختیار افراد بگذارند و از دگرگونی‌های بنیادین و ناگهانی که می‌توانند تغییراتی عینی و حقیقی در زندگی اجتماعی ما بوجود بیاورند جلوگیری بکنند. به عبارتی دموکراسی آنجا نیست تا تغییر را آسان بکند(دگرگون کردن هرم سیاسی بدون خون‌ریزی، چنانکه پوپر می‌گفت)، بلکه آنجا هستند تا تغییر را تا سرحد امکان دشوار، بلکه غیرممکن بکنند. ایالات متحده‌ی آمریکا را اگر برای مثال بنگرید، می‌بینید که ساختار سیاسی آن کشور «قرن‌ها»ست که تغییر نکرده، و قدرت میان دو حزب بسیار شبیه به هم دست به دست شده. حال آن‌را مقایسه بکنید با ایران، که هرگز دموکراسی نداشته، و طی دویست سال اخیر سه سلسله‌ی مختلف(قاجار، پهلوی، ج.ا)، سه نظام سیاسی مختلف(پادشاهی مطلقه، مشروطه، ولایت فقیه)، دو انقلاب اجتماعی(مشروطه و ۵۷)، دو انقلاب سیاسی(کودتای رضا شاه و ملی شدن صنعت نفت) و چندین مورد دیگر تغییر بنیادین و بسیار شدید را تجربه کرده.
      خوب این برمیگردد که ما انقلابی گری را خوب بدانیم یا بد،همان دموکراسی با همان ایجاد پایداری باعث رونق تجارت و کاهش خشونت و بسیاری کارها شده که بدون چنین بستری ناممکن است،در همان آمریکا هم میبینیم با همان دموکراسی از دهه 60 با جنبشهای مدنی چه مقدار تغییرات انجام شده.
      ویرایش از سوی Russell : 10-07-2012 در ساعت 07:59 PM
      sonixax and Mehrbod like this.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    15. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    16. #49
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خوب این برمیگردد که ما انقلابی گری را خوب بدانیم یا بد،همان دموکراسی با همان ایجاد پایداری باعث رونق تجارت و کاهش خشونت و بسیاری کارها شده که بدون چنین بستری ناممکن است،در همان آمریکا هم ببینیم با همان دموکراسی از دهه 60 با جنبشهای مدنی چه مقدار تغییرات انجام شده.
      نه بحث انقلابی‌گری نیست بحث تغییری‌ست که در آن سیستمی که کار نمی‌کرده با مدلی جدید عوض بشود. همچو چیزی در آمریکا دیده نشده، فقط شاهد حرکت خزنده‌ی سیستم به دور خود بوده‌ایم، که به نظر ما «تغییرات مهمی» می‌آیند اما در واقع چنین نیست، مثلا از توقف برده‌داری تا رسیدن سیاه‌پوستان به حقوق برابر بیش از سه ربع قرن طول کشید. یا برای پایان دادن به برده‌داری بیش از نیم میلیون نفر انسان سفیدپوست همدیگر را به قتل رساندند، حال آنکه در نظام‌های کمتر آزاد اروپایی خودبخود به این نتیجه رسیدند که برده‌داری دیگر سود-ده نیست و بهتر است کنار گذاشته بشود، یا امروز با وجود آنکه هزاران نفر سالانه قربانی سلاح‌های گرم در آن کشور می‌شوند کسی نمی‌تواند وضع را تغییر بدهد و... چرا؟ زیرا از آنجاکه دولت تنها سازمان‌ده اجتماعی در یک جامعه‌ی دولت‌مدار است، ترس(به جا)از دیکتاتوری شدن آن بطور غیرمستقیم مانع پیشتازی روشنفکران و آزاداندیشان یک جامعه می‌شود، و حرکت سر و ته جامعه‌ با یک سرعت انجام می‌گیرد.
      زنده باد زندگی!

    17. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),Mehrbod (10-07-2012),Russell (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    18. #50
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      نه بحث انقلابی‌گری نیست بحث تغییری‌ست که در آن سیستمی که کار نمی‌کرده با مدلی جدید عوض بشود. همچو چیزی در آمریکا دیده نشده، فقط شاهد حرکت خزنده‌ی سیستم به دور خود بوده‌ایم، که به نظر ما «تغییرات مهمی» می‌آیند اما در واقع چنین نیست، مثلا از توقف برده‌داری تا رسیدن سیاه‌پوستان به حقوق برابر بیش از سه ربع قرن طول کشید. یا برای پایان دادن به برده‌داری بیش از نیم میلیون نفر انسان سفیدپوست همدیگر را به قتل رساندند، حال آنکه در نظام‌های کمتر آزاد اروپایی خودبخود به این نتیجه رسیدند که برده‌داری دیگر سود-ده نیست و بهتر است کنار گذاشته بشود، یا امروز با وجود آنکه هزاران نفر سالانه قربانی سلاح‌های گرم در آن کشور می‌شوند کسی نمی‌تواند وضع را تغییر بدهد و... چرا؟ زیرا از آنجاکه دولت تنها سازمان‌ده اجتماعی در یک جامعه‌ی دولت‌مدار است، ترس(به جا)از دیکتاتوری شدن آن بطور غیرمستقیم مانع پیشتازی روشنفکران و آزاداندیشان یک جامعه می‌شود، و حرکت سر و ته جامعه‌ با یک سرعت انجام می‌گیرد.
      البته بنظر میرسد در همان زمان انقلاب هم میشده برده داری را بکل در شمال و جنوب بر انداخت و اجازه کناره گیری به کشتیهای حامل برده نداد همانطور که در شمال شد.یک دلیل دیگر هم همین ایالات متحده بودن آمریکاست،سطح قتل و کشتار با سلاح گرم یا غیر آن در ایالتهای شمالی برای مثال فرق چندانی با اروپا ندارد ولی در بعضی مناطق جنوب و غرب بقدری وضع خراب میشود که آمار کلی آن هم بالا میشود و ما این تفاوتها را فراموش میکنیم.
      و نکته از همه مهمتر اینست که همین دولت که از آن سخن میگوییم در آمریکا بمراتب دیرتر رسید و حاکم شد و در برخی جاهای جنوب هنوز آثار سیستم کابویی حاکم است ولی در شمال که دولت بلند مدت مستقر بوده شباهت به اروپا هم بیشتر است چرا که در اروپا هم شرایط غرب وحشی حاکم نبوده.
      این نکته حرکت روشنفکران و توده و ترس از دیکتاتوری اما جالب بنظر میرسد علت آنها بیشتر باز میکنی امیر ارجمند؟

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    19. 3 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),Mehrbod (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. ریشه مشکلات فرهنگی ایرانیان در کجاست؟
      از سوی Anarchy در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 31
      واپسین پیک: 12-19-2013, 07:32 PM
    2. آیا منشا تمامی مفاهیم از ماده است؟
      از سوی Anarchy در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 49
      واپسین پیک: 08-02-2013, 11:35 AM
    3. آیا قانون چند همسری در اسلام، ظلم بر زنان است؟
      از سوی سید ابوبکر در تالار زنامرد
      پاسخ: 39
      واپسین پیک: 04-11-2013, 09:31 PM
    4. طراحی هوشمند و برهان نظم یکی است؟
      از سوی بهمنیار در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-13-2013, 10:21 PM
    5. ايا خدا شرور است؟
      از سوی Nigel در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 11-21-2010, 08:31 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •