اینهم از سری آخرِ پرسشهای من راسل جان:
وقتی با مواردِ زیر مواجه میشوی چه حالی بهت دست میدهد؟
اذان
دانشجوی روشنفکرِ پیروی شریعتی
گشت ارشاد
گدای مترو
اصرار دوستی برای شرکت در کنسرتِ حمید عسگری
قهرمانِ جهان شدنِ تیم فوتبالِ ایران در جام جهانی !!!
مسلمانانی که دین خویش را به مسحیت یا زرتشتی تغییر دادهاند و بر عکس
وقتی کابوس میبینی
احمدینژاد
فروشندههایی که سعی میکنند تا دسته بیاندازند؟
اعدام در ملاء عام
پیرمرد بارکش
سربازِ سر چهارراه
کتک خوردن کودکی از والدیناش
حسن عباسی
به نظرت در ایران چرا تا این اندازه صوفیگری و عرفان رواج دارد؟
فرض کن یکی از دوستانِ نزدیکات که دچار بحران فلسفی شده به این نتیجه رسیده است که بهتر است خودکشی کند و این راز را تنها با تو در میان میگذارد. چه میکنی؟ سعی میکنی نظرش را تغییر دهی؟کمکش میکنی راه خوبی برای خودکشی پیدا کند؟ یا اینکه اصلا دخالت نمیکنی؟
به نظرت چند درصد از مردمِ ایران همچنان به حضور جمهوری اسلامی راضی هستند؟
چه شغلی را بیش از همه دوست میداری؟
در مواقع گرفتاریهای روحی و بنبستهای عاطفی معمولا چگونه خود را تسکین میدهی؟
از چه سبک فیلمهایی بیشتر خوشت میآید؟ دو سه فیلمی که بیش از همه پسندیدی را هم گر بگویی کفایت میکند.
فکر میکنی چند درصد از انحطاطهای اخلاقی ایرانیان ناشی از ج.ا است؟
و یک پرسش طلائی: ایران را دوست داری؟
+به خاطر داشته باش راسل جان که اکنون فرصت خوبیست برای اینکه اگر بخواهی در پاسخهایی که قبلا به پرسشهای استاندارد دادی بازنگری کنی.