چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
sonixax (11-22-2013)
نمی دانم منظورتان از پیشبینی چیست، منظور من هم از قانون فرگشت همین چیزی است که شما می گویید؛ یعنی مجموعه ای از عملکردهای فیزیکی، شیمیایی و ... که نتیجه آن دنیای امروز ماست، اگر دلیل علمی دارید که این عملکرد تنها یکبار زمینه عمل کردن داشته بحثی نیست و الا تا اطلاع ثانوی چاره ای جز پذیرش به قول شما تئوری فوت و گل نیست.
سخن اتان را درست نگرفتم, ولی میسُهم یک چیزی در این مایهها میگویید که اگر هومن
از جانوران پستتر فرگشته, پس چرا این فرگشت را هرروزه نمیبینیم, که این را پاسخیدیم:
١- اگر امروز یک جانور پستتر, به جانور پستی بفرگردد که در آینده خود میشاید به هومن بفرگردد, ما نمیتوانیم همین امروز این جانور را بازشناسیم, زیرا توان پیشبینی ما مرزمند است و این پلههایِ فرگشت را نمیتوانیم برایانیم.
٢- سامههایی که مایهیِ فرگرداندن جانوران میشوند خود دگران هستند: امروز شاید سامههایی که جانور پستتر —> جانور پست —> هومن بفرگردد را دیگر نداشته باشیم, چیزیکه چند میلیون سال پیش پیشامدانه داشتهایم.
باز هم شاید !
این حرف شما با باورتان مبنی بر در جریان بودن فرگشت در زمان اکنون در تناقض است.
به هر حال فاصله بین آنچه امروز پیش روی ماست باید آنچه می توانست باشد، بسیار زیاد و این فاصله قابل چشم بوشی نیست.درسته, اینکه ما چیزها را دستهمیبندیم (گونهیِ هومن, گونهیِ پستانداران, ...) تنها نگرش درونی ما از فربود بیرونی ما است, اگر نه میتوانید هر هومنی
را یک جانور یگانه و بیهمتا بیانگارید که تنها سازگاری بالایی با دیگر هومنان دارد و میتواند
براهِ آنها باز هومنهای نوتری پدید آورد ( و گاه هم نمیتواند, از روی کاستومندی ژنتیک).
این سازگاری را ب.ن. میان اسپ و خَر هم امروز داریم, که جفتگیری ایندو میشود اَستر که فرگشت اینجا دیگر ایرنگ میدهد , زیرا استر نمیتواند خود زادآورد!
در ضمن آیا آنچه میان اسب و الاغ اتفاق می افتد در میان دو نوع انسان نیز قابلیت اتفاق دارد؟
اگر مبنای حرف شما درست باشد باید انتظار این اتفاق را داشته باشیم.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (11-22-2013)
ممکن است گوناگون و متفاوت باشند اما قطعا گونه جداگانه ای نیستند.
و برعکس
همانطور که اشاره کردند اسب و خر قابلیت بچه آوری دارند اما گونه واحدی نیستند.
همه آنها که از بین رفته اند و همه آنها که موجودند بسیار کمتر از آنچه می توانسته اند که باشند کمترند.از این گذشته ,گونه های فراوان هومن هم بوده اند که بدست همدیگر
از میان رفته اند، مانند نئاندرتالها . همه ساله هم گونه های
پرشماری از جانوران برای همیشه از روی زمین بر میافتند.
در یک زیستبوم ویژه، همواره یک گونه دارای چیرگی ( dominance)
است، برای نمونه در تایگا، درختان کاج ویژه ای سراسر
زمین را فراگرفته اند، چرا که بهتر از هر درخت دیگری خود
را برای ان زیستبوم سازگار نموده اند. بدینسان، فراوانی
گونه ها همواره مرزمند است چون بدست یک گونه ی
سازگار تر و چیره، از میان میروند. همچنان که سفید پوستان،
سرخ پوستان آزتک و مایا و امریکای شمالی و بومیان استرالیا و ... را از میان بردند.
سرخ پوستان را نمی دانم اما فکر کنم بومیان استرالیا هنوز موجودند و منقرض نشده اند.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
ظاهرا فراموش کردید که این قسمت (بیجان ==>> جاندار) را مفروض گرفتم که تمام شده و در حال حاضر امکان تحقق ندارد بحث ما در فرگشت جاندار از نقطه بعد از آغاز جاندار یعنی تک سلولی ها، است.
به عبارت خیلی ساده چرا تک سلولی های امروزی حداقل در محیط آزمایشگاهی نمی توانند پایه مرحله و روند جدیدی از فرگشت باشند؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
خودتان می گویید احتمال صفر است بعد برای آن نقض ذکر می کنید؟ !!
حال که در آزمایشگاه این اتفاق افتاده بهتر نیست به جای اینکه ما وجود خود و سایر موجودات را به ابر و باد و مه و خورشید و فلک مستند کنیم،
ریشه خود را در آزمایشگاهی در ورای میلیاردها سال قبل جستجو کنیم؟
اینگونه با عقل سازگاری بیشتری ندارد؟
گفتم که مشکل اینجاست که این پیشیاختگان در چهار، سه، دو، یک و ... میلیارد سال قبل موجود بوده و زمینه فرگشتن آنها فراهم بوده است پس چرا محصول نهایی واحد است؟که گفته اگر امروز چنین پیشایاختگانی را فرگردانند نمیتوانند؟ ٥ میلیارد سال بشکیبید, اینها هم میتوانند به هومن برسند!
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)