امام خسته و کوفته از میدان جنگ به خرابه ای گریخته و پنهان شده بود.
در آنجا مورچه ای دید که تلاش میکند دانه گندمی را از دیوار بالا ببرد و هر بار دانه از دهانش می افتاد. امام که دید که مورچه بعد از صد بار تلاش هنوز خسته نمیشود
حوصله اش سر رفت و به مورچه گفت: عوض این همه زور زدن از من میخواستی که برایت دانه را بالا ببرم.
مورچه نگاهی خوارومادرکش به امام کرد و گفت: آویزون شدن و از زحمت بقیه خوردن در شان شماست. ما نون بازومونو میخوریم داداش...
امام که از حاضر جوابی مورچه شاکی شده بود خواست بر روی وی بول کند و غرقش نماید که مورچه سر آلت حضرت را گاز گرفت و گریخت....
دیشب امامتو دیدم آیدا- فصل 69
******************************************
در یکی از جنگ ها، امام نقی حریف سرداری بسیار تنومند از لشگر کفر شد.
آن دو ساعت ها شمشیر زدند تا آنکه امام به کلی از نفس افتاد.
ناگهان امام به یاد خدعه جنگی جد بزرگوارش، علی، افتاد و به آن سردار گفت: نگفته بودی که یار نیاورم؟
سردار گفت: که را به یاری آوردم؟
امام گفت: اینک پسرت آمد!
سردار گفت: من فرزندی ندارم.
امام ناامیدانه فرمود: ها؟
سردار گفت: زن هم ندارم!
امام با شگفتی فرمود: وات د فاک؟!
سردار لبخندی ملیحانه زد و گفت: گس وات، من گی هستم! سورپرایز!
هیچ منبع موثق تاریخی ادامه این داستان را روایت نکرده و ما هم، بر خلاف آن شاعر بلخی، اهل جعل تاریخ نیستیم
*************************************
امام همیشه خیار را نصیحت می کردند که از بلال یاد بگیرد و اقلا اذان بگوید!
نقل است از شدت نافذبودن سخنان امام،بادمجان از گوشه ای از آشپزخانه این کلام را شنید و مسلمان شد.
نقی،امام صیفی جات
*****************************************
به خدا سوگند اسلام به هر سرزمینی که قدم گذاشت، جز شکوفایی، امنیت و رحمت نیاورد.
اما متاسفانه به علت حرکت مداوم پوسته زمین و جا به جایی قاره ها، امروزه آن سرزمین ها در دست کفار و مشرکین قرار گرفته است.
امام نقی (ع) و تشریح علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی
از نشانه های مسمومیت فکری جدم اینست که شمشیر سمی به مغزش رسید اما مغزش به سم عادت داشت
و دو روز دوام آورد تا اینکه بر اثر خوردن شیر زیاد اسهال گرفت و مرد.
**********************************
سالروز مرگ قاتل تاریخ است امروز
روز خودزنی و گریه و زاریست امروز
او را، قتل و کشتار کار , و علی نام است
روایت است غذایش خرما و کمی نان است
گویند محترم بود و آقا , و با کسی نداشت کاری
با احترام میکشت و جز کشتن کافر نداشت راهی
غافل از آنکه اوخود کافر بود و دشمن خدا
از متجاوز گر و غارت گر نبود راهش جدا
گویند مهربان بود و یتیمان بی پدر را, پدری میکرد
پشت بیوه زن بود و زندگیشان به خوشی سپری میکرد
غافل از اینکه مردان هوشیار, سر میبرید وغارت زیور میکرد
بچه ها را بازی می داد و با زنان مردم خستگی خود بدر میکرد
توپنداری که او شیر خدا بود و نبود تا ابد سرتر از او ؟!!
مولا و جانشین پیامبر او بود و نیافرید خدا برتر از او ؟!
آری او جانشین پیامبر خون خوارتر و بیشرم و بیحیاتر از خود بود
که اطاعت میکرد از سرور خود و می تاخت و میساخت از خون رود
افتخارش ضربه شمشیرش بود که صد سر به یک ضرب می زد
با قامت کوتاه و افکار زارش, تمام عمر فقط به یک در می زد
شرور و یاور شیطان بود، و صاحب خانه و مالک آن در
که خود تباه میشد و بی پروا,می تاخت این ور و آن ور
نکن گریه و مزن بر سر , به خاطر یک تیمار و یک جانی
که اینهمه بدبختی و ظلم را او و دینش است باعث و بانی
روزی میرحسین موسوی وارد خیمه امام نقی شد و دید ایشان درمیان دو کنیز زیباروی خوابیده اند و مشغول ماچ مالی و خوشحالی می باشند و دو غلام تایلندی نیز لنگ های مبارکشان را ماساژ می دهند.
میرحسین سلامی کرد و نشست. امام تا او را دید فرمود: "ای میر چیزی بخواه تا ترا فراهم کنم."
میرحسین گفت: "اماما از تو می خواهم که طبق دستور آیات رحمانی قرآن این بردگان را آزاد سازی."
امام از زیر قالی یک قرآن درآورده و به سوی میرحسین گرفتند و فرمودند: "اون آیه ای که همچین حکمی داده رو من صد تومن می خرم"
میرحسین گفت: "جانم به فدایت آزاد کردن بردگان از مکارم اخلاق است اما آیه اش را یادم نیست"
امام لپ تاپشان را به سمت میر گرفتند و فرمودند: "این هم سایت پارس قرآن با قابلیت سرچ آنلاین"
میر که از خجالت به رنگ سبز درآمده بود عرض کرد: "فعلا عینکم همراهم نیست بعدا برمی گردم"
همینطور که میر از خیمه بیرون می رفت امام آهی از حسرت کشید و فرمود: "در عجبم از مردمان شجاع سرزمین پارس که زیبایی های فرهنگ خود را در زشتی های مسلک ما جستجو می کنند."
امام نقی و حسرت ها
تصاویر ارسال شده از بهشت
امام نقی در حال عشق و حال کنار حوری های بهشتی !
روزی قالیله به حضور امام آمد و گفت: من اثبات کرده ام که زمین گرد است. نظر اسلام در این مورد چیست؟
امام فرمود: تابحال به مسافرت رفتهای؟ قالیله گفت: بله.
امام پرسید: آیا تا حالا شده که ناگهان مسیرت سرپائینی بشود و لیز بخوری؟ یا مثلا مسیر مستقیم تمام بشود و قل بخوری رو به پایین؟ قالیله گفت نه. امام گفت: پس بر اساس گفتهی اسلام زمین مسطح است نه گرد.
قالیله سریعا شهادتین را جاری کرده و به مکاشفت در اقیانوس علوم اسلامی مشغول گشت اما متاسفانه چند سال بعد در این اقیانوس غرق شد!
امام نقی در بستر بیماری بود. اطبا و حکما از وی قطع امید کرده بودند. صدای گریه سوسن و ابولاشی فضا را پر کرده بود. شمقدر سر به بیابان نهاده و عفیر هم از بس عرعر کرده بود خروسک گرفته بود.
تا اینکه حکیمی پیش آمده و گفت: یابن رسولولا. تنها یک راهحل برایش موجود است. آنهم جماع با دخترکی زیبا و باکره است. امام با خشم، شلنگ سرم و لگن و تنقیه را به سوی طبیب انداخت و گفت: ملعون شرم کن. من امام شیعیانم. دراین لحظات آخر این چه کاری است؟ سوسن و ابولاشی دست به دامان حضرت شده و شیون کنان خواستار موافقت امام شدند. امام در نهایت گفت: باشه. ولی شرط داره. شرط اول اینه که کور باشه.
طبیب: چرا مولای من؟
امام: خوب ابله واسه اینکه منو نشناسه و آبروریزی نشه. شرط دوم اینه که کر و لال هم باشه.
سوسن: این دیگه واسه چیه؟
امام: خوب شاید از روصدای من یا شما بفهمه قضیه چیه. بعد میره به همه میگه. تازه باید بیسواد هم باشه.
- بابا به سوادش چیکار داری؟
- خوب شاید بالاخره یه جوری فهمید با کی جماع کرده. نتونه هیچ جوری به کسی بگه.
- باشه. دیگه امری ندارید؟
- چرا یه چیز دیگه. باید سینههاش بزرگ باشه.
- گرفتی مارو؟ اینو دیگه واسه چی میخوای ؟
- آخه دوست دارم!
موارد زیر نمونههایی دعاهای مردم است که در چاه امام نقی ریختهاند..
خدایا، کاری کن سرلشگر فیروزآبادی بتونه دودولشو ببینه.
*** خدایا، یه کاری کن این دکتر الهام بمیره، من فاطی رجبی را…
*** خدایا، اینقدر شعور نداشتی حداقل بعد از ماه رمضون، تو آذربایجان زلزله بفرستی؟
*** خدایا، خودت دستم رو بگیر و من رو از منجلاب استمناء بیرون بکش. نترس، دستمو شستم!
*** خدایا، دنیای قشنگی داری. با «کشتار مردم سوریه» بروزم.
*** خدایا، این انقلاب را به لبنان صادر کن و همانجا نگهش دار. ما صلاحیت کافی رو نداریم. والا به خدا!
خدایا، ما را از شر طرفدارانت حفظ بفرما.
*** خدایا، دست آقا رو هم شفا بده بتونه خودش تنهایی طهارت بگیره دیگه نیاز نباشه کسی واسهاش بشوره.
*** خدایا، میگن کار امروز رو به فردا نگذار، حالا که قراره علی گدا رو بکشی، همین الان بکش دیگه!
*** خدایا، ما که نمیدونیم کی کودتا کرده، ولی هر کی هست اون یکی دستشم فلج کن!
*** خدایا، جدا خودت خندهات نمیگیره وقتی میبینی که مردم میرن از امامی شفاء میخوان که خودش مسموم شد، اسهال گرفت مرد؟!
---------------سری مناجاتها، امام نقی (پروکسی امامت و ولایت)
امام نقی با این اندیشه که دین باید از سیاست جدا باشد، مخالف بودند و می فرمودند: اگر چنین باشد پس دین کی فرصت پیدا می کند تا جامعه را به غائط بکشد؟
امام نقی و رد سکولاریسم -برهان خلف
********************************
در واکنش به خبر تاسف بار ممنوع التصویر شدن حضرت جیگر (ع)، حضرت عفیر (ع) از طویله بیت معظم امام نقی (ع) اعلام کرد تا لغو رسمی این دستور شنیع، به اعتصاب غذای نیمه خشک خود که شامل خودداری از خوردن یونجه تازه می باشد، ادامه خواهد داد و از تمامی خران سامرا دعوت کرد هرشب راس ساعت ده شب بر بام های طویله شان ندای «الله عرعر» سردهند.
بیانیه رسمی طویله معظم له عفیر دامت برکاته - نهم ذی القعده ۱۴۳۳
پ ن: جیگر خر کلاه قرمزی است
هماکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)