گویا شما با جبرئیل در ارتباطید که بدونِ گشودنِ جستارهای زنامرد از محتویاتشان باخبر میشوید و پی میبرید که ما نا آگاهیم.
خب من برای [شما که نه، چون اساسا نمیخوانید] دوستان تعدادی از دستاوردهای فمنیسم را نام میبرم:
1- گرداندنِ اصولِ اساسیِ انسانی که باید برای همهی انسانها باشد، به سمتِ زنان. از جمله عدمِ خشونت، که تبدیل شده به عدمِ خشونت علیه زنان، چنان که ما روزِ جهانی عدمِ خشونتِ علیه زنان داریم اما روزِ جهانی عدمِ خشونت نداریم. یا روزِ جهانی مبارزه با ختنهی زنان، در حالیکه 3.4 درصد از زنان ختنه میشوند و 35 درصد از مردان.
2- روشهای غیراخلاقی. از جمله دیونمایی مردان، شرمدهیِ آنان و لجنپراکنیها به آنها چنان که مردان مشتی متجاوزند که باید جلویشان را گرفت:
به این تصویر دقت کنید. مردِ عزیزی که این را میخوانی، آیا میدانستی که میتوانی تجاوز را متوقف کنی؟ میدانستی که میتوانی یک مجاوز نباشی و یک پسرِ خوب باشی؟
3-برخوردهای غیراخلاقی و خشونتآمیز با منتقدان از جمله تهدید به بمبگذاری و ضرب و شتم و ShitStorm و... در این مقاله مواردِ متعددِ این موضوع به طورِ مستند آمده که مثلا چطور فمنیستها سخنرانیای که هتا در مخالفت با فمنیسم نبوده برهم میزنند با تهدید به اینکه آنجا بمبگذاری کردهایم. مواردِ بسیار زیادی هستند که من در همان جستارِ گفتگو پیرامونِ فمنیسم آنها را به مرور میگذارم.
4- دگرگونه سازی حقایقِ تاریخی به گونهای که مردانی که هزار هزار در جنگها کشته میشوند، از موضوعیت خارج میشود و اینکه یک پسر بچه به یک دختر در خیابان متلک انداخته میشود یک فاجعهی تاریخی که باید به خاطرش، شادی صدر که از فمنیستهای برجستهی ایرانی است که در هرجایی که سخن از زن و مرد است حضور دارد، مستقیما به مردانِ ایرانی توهین کرده و بگوید: پسرانِ ایرانی هیچ فرقی با امام جمعهی تهران ندارند.
5-تبدیل کردنِ دولتها به جاکشهایی که عملا حداکثرِ منابعِ خود را برای زنان اختصاص میدهند. امیرِ عزیز و من تعدادِ زیادی از این موارد را در جستارهای مربوطه آوردهایم که البته دوستانِ فمنیستِ ما نمیخوانند، اما یک موردش مثلا چنین است :
توجه مضاعفی که یادآور دیگریست بر این حقیقت تلخ که هرچند برطبق آمار «انجمن سرطان آمریکا» شمار مردانی که سرطان پروستات میگیرند از شمار زنانی که سرطان پستان میگیرند بیشتر است، سرمایه برای تحقیق جهت درمان آن به سختی به یک سوم همان برای سرطان پستان میرسد، حتی اگر بودجهی تخصیص یافته برای تحقیق پیرامون سرطان خایه را هم به آن بیافزاییم بازهم نمیتواند به نصف همان سرطان سینه برسد:
سرطان پستان: ۲۲۹۰۶۰ نفر در سال ۲۰۱۲
سرطان پروستات: ۲۴۱۷۴۰ نفر در سال ۲۰۱۲
سرطان خایه: ۸۵۹۰ نفر در سال ۲۰۱۲
بودجه برای تحقیق دربارهی سرطان پستان: ۸۹۱ میلیون دلار آمریکا
بودجه برای تحقیق دربارهی سرطان پروستات و خایه: ۳۹۰ میلیون دلار آمریکا
(منبع)یا این .مردانِ قربانی آزارهای جنسی خود را در وضعیتی مشابه زنانِ قربانی آزار جنسی 30 سال پیش میبینند:
توجه به مشکلاتِ آنان بسیار اندک است، یا سرزنش میشوند. سه چهارم از قربانیانِ مردی که به مراکز مربوط به آزارهای جنسی مراجعه کردهاند گزارش دادهاند که آنها تنها به زنان سرویس میدهند و تقریبا با دو سوم از آنان همچون یک آزاردهندهی جنسی برخورد شده تا یک قربانی.
این یک «بیاعتنایی انتخابی»ست که در اثرِ تاکید بسیار بر توجه به قربانیانِ آزارهای جنسی زن پدید آمده. بر اساسِ تحقیقاتِ دکتر استراوس، در خشونتهای جزئی، تعدادِ قربانیانِ زن و مرد برابر است، اما در خشونتهای جدی، تعداد قربانیان مرد از تعدادِ قربانیانِ زن بیشتر است : تعدادِ قربانیانِ زن 1.8 میلیون نفر در سال است در حالیکه تعدادِ قربانیانِ مرد 2 میلیون نفر در سال است. آنچه زنان از آزار تجربه میکنند از رفتارهای محبتآمیز شروع میشود در حالیکه خشونت علیه مردان معمولا شامل اسلحه و استفادهی ابزاری میشود.
منبع
نکتهای که برای من حائز اهمیت است این است که فمنیسم به طورِ غیر مستقیم با بردنِ تمامِ توجهات به سوی زنان و مشکلاتِ داشته و نداشتهشان، سبب گشته که اگرچه زنان بطورِ وسیع زندگیشان با مدرنیسم دگرگون شده، اما مردان همچنان در همان شرایطی زندگی کنند که یک قرنِ پیش وجود داشته! یعنی نگاه به مرد، انتظارات از او، تعاریفاش، نقشهایش، مشکلاتاش... همچنان در همان فرمِ سنتیِ خود باقی مانده و این از دستاوردهای فمنیسم است!
مواردِ پرشماری را در طولِ این ماهها بررسی کردهایم و گفتگوهای طولانیای در این مورد پیش آمده که دوستانی که میخواهند در این مورد بدانند میتوانند به جستارهای زنامرد مراجعه کنند و به این راهکارهای فمنیستهای انجمن که با نادیده گرفتنِ همهی آنها میخواهند بازی را از نو شروع کنند، توجه نکنند. این فرتور هم به خوبی از دستاوردهای فمنیسم میگوید :