حالا یعنی خود مش قنبرم میاد؟
حالا یعنی خود مش قنبرم میاد؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
سلامی پس از غیبتی طولانی،امیدوارم همه خوب و خوش باشن.من فكر میكنم یه اشتباهی اینجا صورت گرفته.ما یه سفسطه داریم به نام تعمیم جزء به كل. مثل همون مثال سیب.یك استقراء هم داریم كه رسیدن به كل از جزء هست و یكی از ابزارهای بسیار متداول ما هست در منطق و چنانچه درست بكار برده بشه جزو سفسطه ها محسوب نمیشه. فقط باید موقع استفاده به اختلاف باریكی كه بین این 2 هست توجه بكنیم. یعنی اگه غلط باشه سفسطه هست و اگه درست باشه استقراء هست.
البته استقرا، یکی از ابزارهای مهم در منطق و همچنین ریاضیات است.اما احتمالا منظور جناب راسل، استفاده نادرست از آن بوده.چون استفاده از استقرا دقت بسیار بالایی میخواد و نمیتوان آنرا به راحتی بکار برد و احتمالش زیاد است که دچار مغلطه تعمیم جزء به کل شویم(عملا در منطق و فلسفه کاربرد خاصی ندارد و تنها به عنوان یک روش شاخص مطرح شده است که اولین بار هم توسط بیکن در مقابل قیاس معرفی شد).
آن مغالطاتی که ما میشناسیم استدلال نادرست در حوزه (formal logic) است،این حوزه منطق در واقع همان ریاضیست و اساسش بر استنتاج است نه استقرا،در ریاضی هم با استقرا چیزی را حقیقتا اثبات نکرده ایم.اینست که حرفها و استدلالهایی که روزانه یا سیاست و روزنامه و... استفاده میشوند بسیاریشان با اینکه بسیار خوب بنظر میرسند و چه بسا بسیار خوب و درست هم باشند اما در دسته مغالطات قرار میگیرند،یکی از آنها همین استقرا یا تعمیم جز به کل است.
برای استدلال در عمل informal logic را داریم که در مباحث مختلف درستی یا نادرستی یک استدلال را بشیوه ای متفاوت معین میکند:
Informal Logic (Stanford Encyclopedia of Philosophy)
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Anarchy (12-04-2012),Mehrbod (12-04-2012),Russell (12-04-2012),sonixax (12-04-2012),undead_knight (12-05-2012)
همه چیز را باید دو دسته کرد:
1- از دید نگرهای (theory)
2- از دید کاربستیک (pragmatic) یا عملی
از دیدگاه کاربستیک ما شیوههایی در اندیشیدن و فرجامیابی (نتیجهگیری) بکار میبریم که بیشتر زمانها درست هستند، ولی نمیتوان آنها را از خرد به کلان گستراند (تعمیم جزء به کل).
برای نمونه ما میتوانیم از دید کاربستیگ در زندگی خودمان، آدمهایی که مودب هستند را خوب بدانیم، چون بیشتر آدمهای مودب خوب هستند (انگاشت)، ولی نمیتوانیم بگوییم "همه آدمهای مودب خوب هستند".
این مرز باریک میان "بیشتر" و "همه" در برخی جاها بسیار مهندی (اهمیت) دارد و نمیتوان از آن چشمپوشید، در زندگی روزانه ولی میتوان.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (12-05-2012),sonixax (12-04-2012),undead_knight (12-05-2012)
اصولا در هر حوزه فلسفی ما نیاز داریم بیش از اندازه دقیق و ریزبین باشیم به این خاطر که در بسیاری موارد مخصوصا زندگی روزمره این ریزبینی زندگی رو مختل میکنه.
برای نمونه ما میتونیم با دوستمون برای ساعت 10 قرار بزاریم،ولی ساعت ده برای قرار دست نیافتنیه!معمولا منظور مااز چند لحظه تا چند دقیقه قبل و بعد از ساعت ده هست،این تقریب و کم دقتی اتفاقا باعث میشه نتایج با سرعت و کارایی بیشتری بدست بیاد ولی همین دیدگاه در زمینه فلسفی مشکل ساز میشه.
مثلا وقتی "عدالت"رو میشنویم،هر کسی ممکنه یک مفهومی رو در ذهن داشته باشه که اشتراکاتی داره ولی وقتی قراره چیزی جز مسائل روزمره(یا به قولی عملی) مورد بحث باشه،اتفاقا باید روی تفاوت ها دست گذاشت چون
:)اشتراک لفظ دائم رهزن است
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
دوستان به نظرتون این واقعیه یا Scam هستش ؟
Buy Real People Online : About BuyRealPeople.com
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)