نوشته اصلی از سوی
Ouroboros
هیچ تعادلی در طبیعت وجود ندارد، دهها هزار گونهی جانوری یکسر نابود شدهاند و هیچ گونهای «جای» آنها را پر نکرده، هزاران اکوسیستم یکسره از روی زمین محو شدهاند و روشهای جدیدی از زندگی جایگزین آنها شده و اساسا تعادل مفهومی ذهنیست و تحمیل آن بر واقعیت ناممکن. «چرخهی طبیعی» به توانایی یک مایع برای گردش در یک سیستم تحت جاذبه میگویند، این چه پیوندی با این داستانهای بوداییوار و تخیلی که شما میگویید دارد؟! نه فقط هیچ هارمونی در طبیعت نیست، بلکه تقریبا همهی موجودات زنده بطور مداوم در حال تلاشی جانکاه برای نابودی ِ کامل یکدیگر هستند. ما بدلیل تکامل به مرحلهای رسیدهایم که بتوانیم استفادهی خود از منابع را با محدودیتهای آن هماهنگ بکنیم و پیش از نابودی ِ کامل چیزی که به راستی برای ادامهی بقا به آن نیاز داریم دست نبریم، گاهی از این اصل غفلت شده، زیرا در نظام سرمایهداری ابرشرکتهای چندملیتی مایل به اخذ سود لحظهای هستند.. این دلیل نمیشود روند پیشرفت تکنولوژی را برای حفظ چند نوع گیاه یا جاندار کند یا متوقف بکنیم.
بدیهیست که ما «توانایی» تخریب بسیار بالایی داریم، این به معنی آن نیست که آن توانایی احتمالی را در حال حاضر به کار میبریم، با یک چهارم بمبهای اتمی ِ اکنون موجود در جهان میتوان کرهی زمین را دو بار کامل و برای همیشه غیرقابل سکونت کرد، وانگهی کسی را نمیبینیم که چنان بکند. آسیبهایی که وجود دارند در حد و اندازههایی هستند که زمین در چشم برهم زدنی میتواند آنها را جبران بکند.