از نظر من کسی که راحت دیگران رو بدون اینکه بشناسه دروغگو و دچار عقده جنسی خطاب میکنه و در مورد شخصیتشون قضاوت ناصحیح میکنه لقب ابله حتی براش زیاد هست.
از نظر من کسی که راحت دیگران رو بدون اینکه بشناسه دروغگو و دچار عقده جنسی خطاب میکنه و در مورد شخصیتشون قضاوت ناصحیح میکنه لقب ابله حتی براش زیاد هست.
sonixax (05-26-2013)
البته تو اون جامعه فلک رده ای که من بودم کلا قربانیان تجاوز گناهکار بودن. چه پسر چه دختر. . یادمه یه دختر بدبخت از یه خانواده بدبخت توسط پسر همسایشون که اتفاقا نامزد هم داشت مورد تجاوز قرار گرفته بود و حامله هم شده بود. وقتی شکمش بالا اومد خانوادش و مردم فهمیدن. به جای اینکه پسره گناهکار شناخته بشه دختره رو سرزنش و طرد کردن. اون دختر فوق العاده ساده و ترسو و بدبخت بود و از پسر همسایشون هم که بهش تجاوز میکرد وحشت داشت. پسره بعد از چند وقت با نامزدش ازدواج کرد. دختره هم بچه ش که به دنیا اومد گذاشتنش سر راه. خودش هم که تا جایی که یادم میاد تو خونه حبس شده بود تا سالها. دیگه بعدش نمیدونم چه اتفاقی براش افتاد.
sonixax (05-26-2013)
ویرایش شد
ویرایش از سوی meaning : 05-26-2013 در ساعت 01:02 PM دلیل: حفظ حريم شخصي
sonixax (05-26-2013)
دوستان احترام همدیگه رو لطفا حفظ کنید...سر همچین موضوعی درست نیست به هم دیگه بی احترامی کنیم !! هر چند برای من هم تا حدی داستانی که شیرین تعریف کرد غیر قابل باور بود چون اون دختر لااقل میتونست زیر چشمی نگاه کنه ببینه اون پسر داره چیکار میکنه !! یعنی ممکنه اصل داستان واقعی باشه، اما جزییات با احتمال بالایی تحریف شده هست...
درود آنارشی جان، خوبی شما دوست قدیمی؟
این داستان که شیرین بازگفت به هرحال برای یک نفر حقیقت دارد(حتی اگر برای دوست او هم رخ نداده باشد)و صحبت کردن دربارهی صحت آن از همین نظر چندان موضوعیتی ندارد، بالاخره کسی، جایی مورد سوء استفادهی مشابهی قرار گرفته و دارد با آسیبهای ناشی از آن زندگی میکند. حرف دوست دیگرمان هم که میگوید در «ایران تا قبل از سال فلان از این خبرها نبود» به طرز اعصابخُردکنی اشتباه است و چیزی بجز نوستالژی روزگار باصفای قدیمی که هرگز به راستی وجود خارجی نداشته نیست. بچهبازی و اذیت و آزار جنسی کودکان(بطور خاص پسران)در ایران سابقهای بسیار قدیم دارد و تا حدی در این کشور گسترده و وسیع بوده که علیاکبر دهخدا آنرا دلیل اصلی عقبماندگی ایران میدانست!
در نظام سنتی هر دو جنس به یک اندازه برای انکار جایگاه جنسی خود تحت فشار قرار میگیرند و «مرد واقعی» و «زن نجیب» به یک اندازه با واقعیت آنچه مرد و زن هستند یا دستکم آنچه میخواهند که باشند در تضاد است، بخشی از این قاعده که برای نجات جوامع بشری پیش از پیشرفتهای کنونی تکنولوژی ضروری بوده، آنست که مرد باید در همه حال قادر به دفاع کردن از خود، و از آن بسیار مهمتر دیگرانی که مسئول امنیت آنهاست بوده باشد، و پیرو این اصل مردی(هر مردی، حتی یک پسربچه)که فاقد این توانایی بوده و خود مورد تجاوز قرار گرفته، دو چندان بیارزش خواهد بود زیرا هرگز قادر به برآوردن نقشی که جامعه برای او در نظر گرفته نیست.
چیزی که بسیار بیش از داستان مطروحه برای من باورکردنی نیست لحن مردستیز این پست است:
آنارشی جان داستان تحریف شده نیست. یه دختر پنج ساله به فکر کلک زدن نیست. از کسی که برام تعریف کرده مطمینم. در هر صورت دوست من براش موضوع بی اهمیتی شده بود. چون تا سالها بعدش نمیدونسته چیه و زمانی بزرگسالیش متوجه موضوع شده بوده. و اتفاقا وقتی تعریف میکرد میگفت اون پسره از روی شیطنت همچین کاری کرد که من بهش گفتم عجب حرفی میزنه. اینکه بیاد با گول زدن یه خردسال خودشو ارضا کنه شیطنت بچگی هست؟
سپاس از شما
اعصاب خردکن برای قربانیان احتمالی منظورم بود، چون ریشهیابی دشواریهای احتمالی که به کُل زندگیشان شکل داده را در سقوط اخلاقی جامعهای که لابد پیشتر خیلی بهتر بوده دیدن خبطیست که قطعا به قربانیان آینده لطمه خواهد زد، حتما متوجه منظورم میشوید؟ درست مثل فمینیستها که وقتی میگویند مورد تجاوز قرار گرفتن مردها و سپس تحقیر و بیاعتنایی مطلق نسبت به ایشان بخشی از «مردسالاری»ست زیرا هرگز نمیتوانند بپذیرند که در نظام سنتی در برخی عرصهها مردان دست پائینتر را دارند و ممکن است که به راستی جایی هم تبعیضی منحصربفرد برپاد ایشان وجود داشته باشد که تز «مردسالاری» قادر به توضیح آن نیست.. و با ارتکاب این اشتباهات در بازشناسسی دلایل اصلی شرایط موجود به خطا میروند و عملا راه برای تداوم آنرا میگشایند.
هماکنون 38 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 38 مهمان)