من میخواستم بیام پایین :دینوشته اصلی از سوی David Hume
خیلی ضایع بودن اون بالاتوی گفتگو هم شده بودم سومی چهارمی .
من میخواستم بیام پایین :دی
خیلی ضایع بودن اون بالا
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
آره یادمه بیشتر از 6000 تا پست داشتی و اگه گفتگو بسته نمیشد و به اون روز نمیوفتاد به آرش رسیده بودی!! اون 8000 تا داشت...بس که اسپم میدی میلادمن میخواستم بیام پایین :دی
خیلی ضایع بودن اون بالا
هر پست من هزار کیلومتره :دیآره یادمه بیشتر از 6000 تا پست داشتی و اگه گفتگو بسته نمیشد و به اون روز نمیوفتاد به آرش رسیده بودی!! اون 8000 تا داشت...بس که اسپم میدی میلاد
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
کلا خوب حوصله ای داری میلاد جون...
میگم اصلا توطئه کنیم پستای مهربد رو تا نیست کم کنیم خودمون
درود به همه، مغالطه تخصیص جز به کل چگونه است و تفاوت آن با تعمیم جز به کل چیست؟
نِشان‌ها:
درود و خوشآمد بشما دوست گرامی.
اگر نام لاتین یا انگلیسی مغالطه را بگویید شاید بشود با اطمینان بیشتری گفت چون نام مغالطه اول را مطمئن نیستم.ولی:
تخصیص جز به کل:یعنی خصوصیات جز را بکل نسبت دادن،مثلا جعبه دنده یا موتور جز خواصشان حرکت کردن نیست ولی ما میدانیم که ایندو (جز) اجزای یک کل هستند بنام ماشین که حرکت از خواصش است.
تعمیم جز بکل همان استقرای خودمان است که در formal logic که بر مبنای استنتاج بنا شده مغلطه بشمار میرود مثالش هم اینست که ما تا بحال هر چه سیب خورده ایم ترش مزه بوده،از این حکم کلی بدهیم که تمام سیبها ترش مزه هستند،این میشود استقرا و در منطق نوعی مغالطه حساب میشود.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
سلامی پس از غیبتی طولانی،امیدوارم همه خوب و خوش باشن.من فكر میكنم یه اشتباهی اینجا صورت گرفته.ما یه سفسطه داریم به نام تعمیم جزء به كل. مثل همون مثال سیب.یك استقراء هم داریم كه رسیدن به كل از جزء هست و یكی از ابزارهای بسیار متداول ما هست در منطق و چنانچه درست بكار برده بشه جزو سفسطه ها محسوب نمیشه. فقط باید موقع استفاده به اختلاف باریكی كه بین این 2 هست توجه بكنیم. یعنی اگه غلط باشه سفسطه هست و اگه درست باشه استقراء هست.
به نظر شما این استدلال میتواند درست باشد؟ "اگر یک نمونه از یک چیز وجود داشته باشد شانس این وجود دارد که نمونه های دیگری از ان چیز نیز وجود داشته باشد." به طور مثال اگر یک خورشید وجود دارد شانس این وجود دارد که هزاران خورشید وجود داشته باشد، اگر یک زمین وجود دارد زمین هایی دیگری نیز میتواند وجود داشته باشد، اگر موجودات هوشمندی در یک زمین وجود دارند موجودات هوشمندی در جاهای دیگر نیز میتوانند وجود داشته باشند یا اگر یک کیهان وجود داشته باشد کیهان های دیگری نیز میتوانند وجود داشته باشند.
The Truth Probably Lies Somewhere in Between.
به نظر من بدون اون "اگر" اول هم این استدلال درست هست...یعنی اینجا فقط بحث احتمال مطرح هست و بس!! احتمال وجود هر چیزی هست، فقط مقدار این احتمال میتونه از خیلی کم تا خیلی زیاد باشه!!
هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)
مجوز های پیک و ویرایش
پاسخ با گفت‌آورد