
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (01-06-2014),Nevermore (01-06-2014),Soheil (03-21-2014),sonixax (01-06-2014),undead_knight (01-06-2014)

آری، من هم تا همین چندی پیش یه آنارشیسم به چشم یک نوع سرکشی نوجوانانه و بدور از واقعیات زندگی نگاه میکردم، الان اما، با وجود فاصلهیِ زیاد با یک سناریویِ منسجم با پشتوانهیِ تجریی و روانشناسانهیِ لازم، اکثر حملات محافظهکارانه به آنرا سوگیرانه و پایههایِ آنها را بر آب میبینم.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound

مهمترین انتقادی که بر اندیشهی آنارشیسم وارد میشود، به بینظمی و عدم وجودِ ساوزکاری قطعی برای مواجهه با مجرمان اشاره دارد. در اینجا هیچ مشخص نیست که چه دولتی در حال مقایسه شدن با یک جامعهی آنارشیستیست، اما همانطور که دوستان پیشتر به درستی نشان دادهاند، 99 درصد از مردم جهان انسانهایی بی آزار و نوعدوست هستند، اما به فرض که در جامعهی آنارشیستیِ آرمانیِ ما هیچ راهکاری برای کنترل و مبارزه علیه این مجرمان نباشد، آنگاه نهایت ضرری که ما از وجودِ این اشرار خواهیم کرد آیا هرگز قابل مقایسه با شرارتهای دموکراتترین دُوَّل حال حاضر هست؟
در ثانی، براستی من هرگز نتوانستهام اثرِ کنترل دولتی در مهار جرائم را حتا ذرهای درک کنم! چند درصد از آدمها پس از اینکه براستی خود را متقاعد کردند برای انجامِ عملی مجرمانه، از ترس مجازات دولتی دست به آن نزده و راهی برای دور زدنِ قوانین دولتی یا فریب دستگاههای دولتی (که در اکثر مواقع نیز برای مجرمی با اندکی هوش پیدا میشوند) پیدا نکرده؟
ویرایش:
نقدی که بر جامعهی بیدولت هست
درست: نقدی که بر اندیشهی آنارشیسم وارد میشود.
ویرایش از سوی Dariush : 01-06-2014 در ساعت 02:32 PM
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (01-06-2014),Nevermore (01-06-2014),Russell (01-06-2014),sonixax (01-06-2014),undead_knight (01-07-2014)

البته من با اینکه با شرارت دولتی و ناکارآمدی آن در کنترل کردن مشکلاتی که بسیاری از آنها را خودش باعث شده کاملا موافقم ولی بنگرم همچنان راهکاری اساسی لازم است، خطر اصلی هم همانطور که مهربد در جستار تکنولوژی مطرح کرد خطر تکلنولوژی ست، اینکه همان درصد اندک هم میتواند باعث نابودی کل جامعهیِ بشری بشود. البته میدانیم حتی گرایش دولت برای حفظ بقای خود هم کمکی به این مشکل نمیکند و ما با سرعت بسمت پرتگاه در حرکتیم؛ خطرات پیش روی با سرعت بسمت ما میآیند و یافتن "راهکار" و برای برپایی "آرمانشهر" گریزناپذیر بنظر میرسد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound

راسل گرامی، این را در نظر داشته باشید که یافتن راهکارهای اینچنینی برای پس از انقلاب هرگز و هرگز بیش از آنچه ما تا کنون برای یافتن دولتهای کارآمد و انسانی هزینه کردهایم در گذشت اعصار هزینه نخواهد برد، هتا در بدترین حالت یعنی آزمون و خطا! ما از نبود راهکار برای شرایطی که بدترین حالتش هرگز فراتر از آنچه اکنون بدان دچار هستیم نیست واهمهای شگفت داریم و هیچ نمیدانم چرا به خود این فرصت را به خود نمیدهیم که پس از چند هزار سال آزمون خطا در مورد دولتها و گشتن به دنبال راهکار در موردشان، چند ده سال به فرگشت جامعهی آنارشیک امان دهیم!
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (01-06-2014),Russell (01-06-2014),Soheil (03-21-2014),sonixax (01-06-2014),undead_knight (01-07-2014)
آغازگر جُستار

همونطور که قبلا گفته شده بزرگترین خطر در یک جامعه آنارشیستی،افراد خطرناک نیستند! بلکه کسانی هستند که اصولا سیستم آنارشیستی رو به رسمیت نمیشناسند و درصدد براندازیش هستند.
به همین خاطر به نظر من بدون دوره گذار(دوره ای که ما دولتی محدود و جامعه ای تقریبا آنارشیستی داشته باشیم)،پدید اومدن جامعه آنارشیستی اگر نگیم غیرممکن خیلی سخته.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-

به نظر من حذف دولت کار اشتباهی هستش. به هر حال هر جامعه ای به یک نهاد برای اجرایی کردن خواست (های) اون جامعه نیاز داره.
کارکرد و کاربرد دولت باید عوض بشه . یعنی از نهادی که تمام قدرت رو در اختیار داره و جامعه رو کنترل میکنه باید تبدیل بشه به نهادی که هیچ قدرتی از خودش نداره و تنها خواست جامعه رو اجرایی میکنه و با توجه به تکنولوژی های امروزی میشه شرایطی رو فراهم کرد که تمام اعمال دولت زیر نظر مستقیم کل جامعه باشه و به محض اراده ی جامعه ساز و کارش به کل دگرگون بشه.
این طوری شانس تولید استالین و هیتلر و ایل و مموتی و خامنه ای و بوش و پوتین و سایر اراذلی از این دست هم کاهش پیدا میکنه.
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (01-07-2014),Soheil (03-21-2014),undead_knight (01-08-2014)
آغازگر جُستار

ببین،به هر حال قدرت دولت در بنیادین ترین حالتش چیزی جز "تمرکز" نیست،این سرچشمه قدرت دولت و سرچشمه فسادشه.هیچ دولتی نمیتونه قوی باشه مگر اینکه قدرتش متمرکز باشه و اینطور طبیعتا قدرتش از شهروندان بیشتر میشه و دقیقا به همین دلیله که میتونه مخالفین،چه تبهکاران و چه مردم عادی رو کنترل یا مجازات بکنه.
در هر حال هر شکلی از دولت رو که در نظر بگیریم،اگر قدرت متمرکزش و طبیعتا قدرت واقعیش رو کم بکنیم تواناییش هم کم میشه(که خوبی ها و بدی هایی داره)
چیزی که من اینجا مطرح میکنم اینه که در یک حکومت آنارشیستی یا در حال گذار نباید خیلی نگران اشخاص دیوانه! بود بلکه مسئله اصلی ایجاد خلا قدرتی هست که براحتی میتونه توسط گروهی که سودای قدرت و دیکتاتوری رو داره پر بشه.مهمترین فلسفه وجود دولت مینی مالیستی از دید من اینه که بتونه جلوی قدرت گرفتن اینجور گروه ها رو بگیره.(البته فواید دیگه ای هم داره که قبلا مطرح کردم)
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-

خب این ایراد کودکانهایست. برای ظهور و بقا و تثبیت یک دیکتاتوری (یا هر حکومتی شبیه به آن) شرایطی لازم است. خودِ دیکتاتوری(یا حکومتِ انقلابی) برآیندِ شرایطِ اجتماعی-سیاسی پیشین است و واکنشیست نسبت به آن. در جهانِ بیمرز که کشورها در مقابلِ هم سلاحِ اتمی و اف 35 نمیسازند و در جامعهای که تنش اقتصادی در کمترین حدِ ممکن است (تنشی که نهایتا به درگیریهای دوطرفه میانجامد) شرایطِ بروزِ دیکتاتوری و استبداد هرگز وجود نخواهد داشت. تثبیتِ دیکتاتوری هم نیزا به شرایطی دارد. شرایطی که در جامعهی آنارشیک هرگز وجود نخواهد داشت.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Soheil (03-21-2014),sonixax (03-21-2014),undead_knight (03-21-2014)
آغازگر جُستار

اگر بپذیریم ایراد کودکانه ای هست شاید دلیلش اینه که یک کودک هم میتونه ازش ایراد بگیره:))
داریوش جان جامعه آنارشیستی که از روی ایده آل ما بوجود نمیاد،جامعه آنارشیستی یک تاریخ داره،یک پیشینه فرهنگی.
ما از یک لوح سپید که شروع به ساختن جامعه نمیکنیم بنابراین اگر ما به جامعه آنارشیستی برسیم در هر حال دانش و توانایی ساخت اسلحه و جنگ افزار(حتی از نوع کشتار جمعی) هست بنابراین تا زمانی که "راهکاری" برای مقابله با این خطرات نباشه همیشه امکان فروریختن چنین جامعه ای هست راهکار فعلی برای مقابله با چنین چیزهایی قدرت مرکزی هست ولی اگر قدرت مرکزی نباشه با چنین خطراتی چطور باید مقابله کنیم!؟
داریوش من نمیگم که آمادگی جامعه برای شرایط آنارشیستی احتمال پاربرجا موندنش بیشتر میشه ولی ساده انگاری هست که فکر کنیم هرگز چنین خطراتی بوجود نمیاد.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Dariush (03-21-2014)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)