Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
اثبات وجود خدا - برگ 4
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 4 از 15 نخستیننخستین 123456789101112131415 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 31 به 40 از 161

    جُستار: اثبات وجود خدا

    Hybrid View

    1. #1
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها
      خوندن اون براهین 10دقیقه بیشتر وقتتون رو نمیگیره عزیز
      متسفانه نمیتونم توی 2خط خلاصش كنم!
      جناب محمد،ببنید هر برهانی جدا از شاخ و برگ های اون به چند خط قابل خلاصه شدن هست...یعنی نهایتا یک یا دو خط مقدمه داره و یه خط هم نتیجه!! شما لطف کن برهان ها رو به این شکل بیان کن و توجیه و تفسیرهای اضافی رو حذف کن...برهان ها رو شما که تازه اختراع نکردی دوست عزیز، اینها صدها سال هست که وجود داشته و یک به یک ارزش اثباتی خودشون رو از دست داده اند.

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-15-2013),Russell (01-16-2013),sonixax (01-15-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      عامل مرگ پیرِش (aging) ئه. پیرش هم از کارکرد پیوسته‌ی سوختوساز تن (= metabolism) میاید. سوخت‌وساز همان کارهایی است
      که تن شما شباروز برای زنده نگه داشتن شما میانجامد:
      ...
      چرا بدن انسان از یه بازه ی زمانی به بعد شروع به پیر شدن میكنه؟؟؟
      لطفن به دو برهان صفحه ی قبل هم نگاه بندازین!
      تن آدمی از یک بازه‌ی زمانی به آنور آغاز به پیر شدن نمیکند.

      از گاهی که یاخته‌ی تخم ریخت گرفت (اسپرم + تخمک) فرایند پیرش میاغازد. نکته‌ی اینکه ما احساس
      میکنم تا یک سالی جوان هستیم و سپس کم کم پیر میشویم از برای نارژگینی (non-linearity، ناخطی) بودن فرآیند است.

      فرایند پیرش در آغاز کند است، ولی همچنان که جاندار بزرگتر میشود، چنانکه گفتیم فرایند درونی سوخت‌وساز آسیب‌های
      ناچیزی به پیکر وی میرسانند که این آسیب‌ها در گذر زمان انباشته شده و انباشتگی‌اشان از یک آستانه‌ای فراتر، به مرگ می‌انجامد.

      پس کوتاهیده، فرایند پیرش (aging) با افزایشی لگاریتم‌وار (رژگینوار، linearly) در درازنای زمان می‌شتابد:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. 7 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-15-2013),Anarchy (01-17-2013),mahtab71 (01-16-2013),nirvana (01-16-2013),Russell (01-16-2013),Soheil (01-21-2013),sonixax (01-16-2013)

    5. #3
      شناس
      Points: 1,509, Level: 22
      Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      محمد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      نوشته ها
      85
      جُستارها
      4
      امتیازها
      1,509
      رنک
      22
      Post Thanks / Like
      سپاس
      7
      از ایشان 88 بار در 47 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      همان گونه که گفتم پرسشی دارم و آن این است: آیا روح در هر یک از سلول ها هست یا نیست؟ اگر هست یعنی یک تک سلولی هم نیاز به روح دارد.
      روح مجرده دوست عزیز!
      خداوند تو قران فرمودند كه علم زیادی درباره روح رو در اختیار ما نذاشته!!!
      ما فقط به طور محدودی از اثار وجودی روح رو درك میكنیم!!! فعلن اجازه بدید مبحث به مبحث بحث كنیم!!! به روح هم میرسیم
      کدام براهین ؟

      این براهین که همه رد شده اند ؟ همه چیز در باره تازینامه: محتوا / شاخه / نقد براهین
      لطفن همون ردیه ای كه درمورد دو برهان مذكور هست رو اینجا بنویسید!!! بنده چیزی پیدا نكردم!!!

    6. #4
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها
      لطفن همون ردیه ای كه درمورد دو برهان مذكور هست رو اینجا بنویسید!!! بنده چیزی پیدا نكردم!!!
      من در بین نوشتار شما تنها یک برهان نفس را دیدم که همان برهان وجود و امکان است : همه چیز در باره تازینامه: محتوا / نقد براهین / رد برهان وجود و امکان

      کپی کیلویی نفرمایید جانم !!!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    7. یک کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (01-15-2013)

    8. #5
      نویسنده یکم
      Points: 11,501, Level: 70
      Level completed: 63%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 7.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      کارگر
       
      متعجب
       
      Philo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Feb 2011
      نوشته ها
      378
      جُستارها
      5
      امتیازها
      11,501
      رنک
      70
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,049
      از ایشان 896 بار در 338 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      7 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      من تلاش کردم 2 متن از 3 متن کپی پیست شده جناب محمد را مطالعه کنم، متن اول و متن سوم که به نظرم آمد ارتباطی منطقی با یکدیگر دارند. به متن دوم تنها نگاهی گذرا انداختم و آن را چندان مرتبط با متن اول و سوم نیافتم، سر فرصت آن را هم درست مطالعه خواهم کرد.
      متن نخست میخواهد اثبات کند که واجب الوجودی هست، به کمک رد امکان تسلسل:
      وجود واجب الوجود بعنوان نخستین علت كه خودبخود موجود است و نیازى به موجود دیگرى ندارد ثابت مى‌شود. فلاسفه، براهین متعددى براى ابطال تسلسل، اقامه كرده‌اند ولى حقیقت اینست كه بطلان تسلسل در مورد علل، قریب به بداهت است و با اندك تأملى روشن مى‌شود. یعنى با توجه به اینكه وجود معلول، نیازمند به علت و مشروط به وجود آن است اگر فرض كنیم كه این معلولیت و مشروطیت، عمومى باشد هیچگاه هیچ موجودى تحقق نخواهد یافت زیرا فرض مجموعه‌اى از موجودهاى وابسته بدون وجود موجود دیگرى كه طرف وابستگى آنها باشد معقول نیست. فرض كنید یك تیم دونده، جلو خط شروع ایستاده‌اند و آماده دویدن هستند ولى هركدام از ایشان تصمیم گرفته است كه تا دیگرى ندود او هم شروع به دویدن نكند، اگر این تصمیم واقعاً عمومیت داشته باشد هیچگاه هیچكدام از ایشان شروع به دویدن نخواهند كرد! همچنین اگر وجود هر موجودى مشروط به تحقق موجود دیگرى باشد هیچگاه هیچ موجودى تحقق نخواهد یافت. پس تحقق موجودات خارجى، نشانه اینست كه موجود بى نیاز و بى شرطى وجود دارد.
      نخست اینکه "قریب به بداهت" نداریم، یک گزاره درستی اش یا بدیهی است یا بدیهی نیست. طیف میانی وجود ندارد. بطلان تسلسل هم بدیهی نیست چه اگر بود نیازی به برهان نداشت.
      جمله پررنگ شده مصادره مطلوب استدلال را نشان میدهد، "فرض مجموعه‌اى از موجودهاى وابسته بدون وجود موجود دیگرى كه طرف وابستگى آنها باشد معقول نیست" (گزاره الف) به عنوان مقدمه ای برای اثبات اینکه تسلسل امکان ندارد بیان شده، و "تسلسل امکان ندارد" خودش به این معنی است که "امکان ندارد سلسله علل نامحدود باشد" (گزاره ب)، ولی گزاره الف دقیقا معنایش همین است که سلسله علل در جایی پاره می شود، و این یعنی همان گزاره ب، به عبارت دیگر شکل برهان نویسنده متن این چنین است:
      "فرض امکان نامحدود بودن علل نامعقول است" ==> "علت ها نامحدود نیستند"!
      که به روشنی مصادره به مطلوب است.

      ظاهرا متن سوم در پی توضیحات عالی کاربر آلیس و بیان واجب الوجود بودن ماده از جانب ایشان آورده شده است. در این متن تلاش شده اثبات شود که واجب الوجود ماده نیست. منتهی در این متن خشت نخست کج نهاده شده است:
      یکی از برهانهایی که به توسط آن وجود خداوند متعال را اثبات می کنند، تأمل در احکام نفس انسانی است که توسط حکمای طبیعی بیان شده است و آن این که نفس در مرحله ذات مجرد از ماده است و از آن جهت که نفس است همراه با پیدایش بدن است پس حادث است.
      چرا که تمایز نفوس از یکدیگر در صورت تعلق به بدن محال است. از طرفی دیگر تناقض غیر محال است.
      تجرد نفس
      نفس ذاتاً مجرد است. در فلسفه اسلامی این قاعده را داریم که در کل مجرد عاقل، بذاته» هر مجردی عاقل به ذات خود می باشد. عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی هر عاقل مجرد است. ملاصدرا آیه «انّ الله لطیفُ خبیر.... حج/63» را بر مبنای این قاعده تفسیر کرده است. او خبیر را به معنای مجرد از ماده می گیرد خبیر یعنی عالم و هر علمی مجرد است. همانگونه که هر مجردی عالم به ذات خویش است. این قضیه نیز از قضایای تحلیلی است که به قول کانت نفی آن موجب تناقض می شود به محض اینکه تجرد را فرض کنید، علم آگاهی را نیز در نهاد آن مفروض گرفته اید. نفس انسان هم چون مجرد است عاقل به ذات است و بر عکس هر چه عاقل به ذات باشد مجرد خواهد بود. (سفر نفس . 127). تجرد نفس بر دو قسم است: تجرد ذاتی، تجرد فعلی، که اولی عبارت است از فقدان ماده در ذات چیزی. و دوم عبارت است از بی نیازی چیزی به ماده در انجام کارها و تأثیرات است خود. بنابراین نفس در ذات خود مجرد است و خالی از ماده است. ولی به لحاظ فعلی، به ماده نیاز دارد یعنی در انجام کارهای خود نیاز به بدن و ابزار مادی دارد.
      در سراسر این نقل قول وجود چیز مبهم و مجهولی به نام "نفس" فرض گرفته شده است بعد هم قبل از اینکه مخاطب بفهمد این نفس چیست و از کجا آمده همینجوری گفته شده "مجرد" است و بعد ناگهان این فرض وارد معرکه شده که "تجرد نفس بر دو قسم است"! و بعد که دو قسم وارد می شوند، همینجوری دورِ همی معلوم می شود "خالی از ماده" است! ولی برای وجود به ماده نیاز دارد.
      برای رفع ابهامات و به عنوان راهی برای اثبات اینکه خودتان متن را خوانده و همینطور فهمیده اید:
      اولا نفس را تعریف کنید.
      ثانیا وجودش را اثبات کنید.
      ثالثا مفهوم تجرد را تعریف کنید.
      رابعا تجرد ذاتی و فعلی را تعریف کنید.
      خامسا با یک پیوستگی منطقی از نفس به این "دو قسم" و سایر قضایای مربوطه برسید.


      درباره این برهان ها:

      1. در این برهان ها به شکلی ساده لوحانه و ساده انگارانه فرض می شود که "ما میتوانیم به حقیقت جهان مستقل از ذهن، آن هم با روش های متافیزیکی دست یابیم" و به این ترتیب تقریبا کل جریان فلسفی بعد از قرون وسطا نادیده گرفته می شود. تمام این برهان ها از حرکت تا علیت و واجب الوجود و ... در فلسفه یونان و قرون وسطا هم هست. حال جناب محمد باید از خودشان بپرسند چه شد که از جان لاک به بعد هیچ فیلسوفی سعی نکرد با این برهان ها وجود خدا را ثابت کند؟

      2. از دید من این برهان ها اساسا چیزی نمی گویند و سازندگانشان به کمک مقداری حروف الفبا، واژه ها و جملاتی بی معنی ساخته اند که با چسب منطق ارسطویی به هم چسبانیده شده اند. برای دفاع از این نظرم از چاقوی برنده هیوم استفاده می کنم: تمام افکار و تصورات ما از تجربه نشات گرفته اند، ما نمیتوانیم چیزی را تصور کنیم (و بنابراین از آن درکی داشته باشیم) که قبلا تمام اجزایش را تجربه نکرده ایم. بنابراین، به عنوان مثال "وجود مجرد" و یا "خدا" (که شما در پی اثبات وجودش هستید)، برای ما چیزی جز ترکیبی از تصورات منطبق بر تاثرات تجربی پیشین نمیتواند باشد. اما خدا یا وجود مجرد نمی توانند این تصورات ساخته ذهن باشند (طبق نظر مدعیان)، پس اساسا این کلمات برای نوع بشر فاقد معنی و مفهوم هستند.
      البته چاقوی جدیدتری هم هست، فعلا ببینیم با این چاقو چه می کنید!

    9. 5 کاربر برای این پست سودمند از Philo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-18-2013),mahtab71 (01-16-2013),SAMKING (01-17-2013),sonixax (01-16-2013),viviyan (01-16-2013)

    10. #6
      شناس
      Points: 1,509, Level: 22
      Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      محمد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      نوشته ها
      85
      جُستارها
      4
      امتیازها
      1,509
      رنک
      22
      Post Thanks / Like
      سپاس
      7
      از ایشان 88 بار در 47 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      در سراسر این نقل قول وجود چیز مبهم و مجهولی به نام "نفس" فرض گرفته شده است بعد هم قبل از اینکه مخاطب بفهمد این نفس چیست و از کجا آمده همینجوری گفته شده "مجرد" است و بعد ناگهان این فرض وارد معرکه شده که "تجرد نفس بر دو قسم است"! و بعد که دو قسم وارد می شوند، همینجوری دورِ همی معلوم می شود "خالی از ماده" است! ولی برای وجود به ماده نیاز دارد.
      برای رفع ابهامات و به عنوان راهی برای اثبات اینکه خودتان متن را خوانده و همینطور فهمیده اید:
      اولا نفس را تعریف کنید.
      ثانیا وجودش را اثبات کنید.
      ثالثا مفهوم تجرد را تعریف کنید.
      رابعا تجرد ذاتی و فعلی را تعریف کنید.
      خامسا با یک پیوستگی منطقی از نفس به این "دو قسم" و سایر قضایای مربوطه برسید.


      درباره این برهان ها:

      1. در این برهان ها به شکلی ساده لوحانه و ساده انگارانه فرض می شود که "ما میتوانیم به حقیقت جهان مستقل از ذهن، آن هم با روش های متافیزیکی دست یابیم" و به این ترتیب تقریبا کل جریان فلسفی بعد از قرون وسطا نادیده گرفته می شود. تمام این برهان ها از حرکت تا علیت و واجب الوجود و ... در فلسفه یونان و قرون وسطا هم هست. حال جناب محمد باید از خودشان بپرسند چه شد که از جان لاک به بعد هیچ فیلسوفی سعی نکرد با این برهان ها وجود خدا را ثابت کند؟

      2. از دید من این برهان ها اساسا چیزی نمی گویند و سازندگانشان به کمک مقداری حروف الفبا، واژه ها و جملاتی بی معنی ساخته اند که با چسب منطق ارسطویی به هم چسبانیده شده اند. برای دفاع از این نظرم از چاقوی برنده هیوم استفاده می کنم: تمام افکار و تصورات ما از تجربه نشات گرفته اند، ما نمیتوانیم چیزی را تصور کنیم (و بنابراین از آن درکی داشته باشیم) که قبلا تمام اجزایش را تجربه نکرده ایم. بنابراین، به عنوان مثال "وجود مجرد" و یا "خدا" (که شما در پی اثبات وجودش هستید)، برای ما چیزی جز ترکیبی از تصورات منطبق بر تاثرات تجربی پیشین نمیتواند باشد. اما خدا یا وجود مجرد نمی توانند این تصورات ساخته ذهن باشند (طبق نظر مدعیان)، پس اساسا این کلمات برای نوع بشر فاقد معنی و مفهوم هستند.
      البته چاقوی جدیدتری هم هست، فعلا ببینیم با این چاقو چه می کنید!
      متن شما یك سری اشتباهات فلسفی داره عزیز
      اما اگه من براتون توضیح بدم شما هم مثه خانم الیس قبول نمی كنین و حرف خودتون رو میزنین
      پس با عرض معذرت من با شما و خانم الیس دیگه كاری ندارم
      امیدوارم یه روزی به راه حق برسین.خدا یعنی خود شناسی. شما خودتون رو بشناسین خدا رو هم شناختین.

    11. #7
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها
      متن شما یك سری اشتباهات فلسفی داره عزیز
      اما اگه من براتون توضیح بدم شما هم مثه خانم الیس قبول نمی كنین و حرف خودتون رو میزنین
      پس با عرض معذرت من با شما و خانم الیس دیگه كاری ندارم
      امیدوارم یه روزی به راه حق برسین.خدا یعنی خود شناسی. شما خودتون رو بشناسین خدا رو هم شناختین.
      تا الان که میگفتین کسی نمیتونه جواب بده حالا میگی شما قبول نمیکنی پس من حرفی با شما ندارم...خیلی باحالی بابا!! کلا برادر مسلمان یه کم اطلاعاتت دینی خودت رو ببر بالا تا غیر از کپی پیست دو کلام بلد باشی حرف بزنی و مایه خنده بقیه نشی....

    12. 4 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-16-2013),Philo (01-17-2013),sonixax (01-16-2013),viviyan (01-16-2013)

    13. #8
      نویسنده یکم
      Points: 11,501, Level: 70
      Level completed: 63%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 7.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      کارگر
       
      متعجب
       
      Philo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Feb 2011
      نوشته ها
      378
      جُستارها
      5
      امتیازها
      11,501
      رنک
      70
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,049
      از ایشان 896 بار در 338 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      7 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها
      متن شما یك سری اشتباهات فلسفی داره عزیز
      اما اگه من براتون توضیح بدم شما هم مثه خانم الیس قبول نمی كنین و حرف خودتون رو میزنین
      پس با عرض معذرت من با شما و خانم الیس دیگه كاری ندارم
      امیدوارم یه روزی به راه حق برسین.خدا یعنی خود شناسی. شما خودتون رو بشناسین خدا رو هم شناختین.
      ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...

    14. 4 کاربر برای این پست سودمند از Philo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (01-17-2013),Fiona (01-17-2013),SAMKING (01-17-2013),sonixax (01-17-2013)

    15. #9
      شناس
      Points: 323, Level: 6
      Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
      Overall activity: 4.0%
      شیعه
       
      سپاسگزار
       
      khodashenas آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      ماندگاه
      زمین
      نوشته ها
      38
      جُستارها
      2
      امتیازها
      323
      رنک
      6
      Post Thanks / Like
      سپاس
      5
      از ایشان 61 بار در 25 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Philo نمایش پست ها
      ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...
      این هم منطق این کقار!
      خدایا سپاس گذارم افراد این چنین را دشمن اسلام قرار دادی!
      اسلام برای ایران وایران برای اسلام لا اکراه فی الدین:درکار دین اجباری نیست.

    16. #10
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      جناب محمد،ببنید هر برهانی جدا از شاخ و برگ های اون به چند خط قابل خلاصه شدن هست...یعنی نهایتا یک یا دو خط مقدمه داره و یه خط هم نتیجه!! شما لطف کن برهان ها رو به این شکل بیان کن و توجیه و تفسیرهای اضافی رو حذف کن...برهان ها رو شما که تازه اختراع نکردی دوست عزیز، اینها صدها سال هست که وجود داشته و یک به یک ارزش اثباتی خودشون رو از دست داده اند.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Philo نمایش پست ها
      من تلاش کردم 2 متن از 3 متن کپی پیست شده جناب محمد را مطالعه کنم، متن اول و متن سوم که به نظرم آمد ارتباطی منطقی با یکدیگر دارند. به متن دوم تنها نگاهی گذرا انداختم و آن را چندان مرتبط با متن اول و سوم نیافتم، سر فرصت آن را هم درست مطالعه خواهم کرد.
      متن نخست میخواهد اثبات کند که واجب الوجودی هست، به کمک رد امکان تسلسل:

      نخست اینکه "قریب به بداهت" نداریم، یک گزاره درستی اش یا بدیهی است یا بدیهی نیست. طیف میانی وجود ندارد. بطلان تسلسل هم بدیهی نیست چه اگر بود نیازی به برهان نداشت.
      جمله پررنگ شده مصادره مطلوب استدلال را نشان میدهد، "فرض مجموعه‌اى از موجودهاى وابسته بدون وجود موجود دیگرى كه طرف وابستگى آنها باشد معقول نیست" (گزاره الف) به عنوان مقدمه ای برای اثبات اینکه تسلسل امکان ندارد بیان شده، و "تسلسل امکان ندارد" خودش به این معنی است که "امکان ندارد سلسله علل نامحدود باشد" (گزاره ب)، ولی گزاره الف دقیقا معنایش همین است که سلسله علل در جایی پاره می شود، و این یعنی همان گزاره ب، به عبارت دیگر شکل برهان نویسنده متن این چنین است:
      "فرض امکان نامحدود بودن علل نامعقول است" ==> "علت ها نامحدود نیستند"!
      که به روشنی مصادره به مطلوب است.

      ظاهرا متن سوم در پی توضیحات عالی کاربر آلیس و بیان واجب الوجود بودن ماده از جانب ایشان آورده شده است. در این متن تلاش شده اثبات شود که واجب الوجود ماده نیست. منتهی در این متن خشت نخست کج نهاده شده است:

      در سراسر این نقل قول وجود چیز مبهم و مجهولی به نام "نفس" فرض گرفته شده است بعد هم قبل از اینکه مخاطب بفهمد این نفس چیست و از کجا آمده همینجوری گفته شده "مجرد" است و بعد ناگهان این فرض وارد معرکه شده که "تجرد نفس بر دو قسم است"! و بعد که دو قسم وارد می شوند، همینجوری دورِ همی معلوم می شود "خالی از ماده" است! ولی برای وجود به ماده نیاز دارد.
      برای رفع ابهامات و به عنوان راهی برای اثبات اینکه خودتان متن را خوانده و همینطور فهمیده اید:
      اولا نفس را تعریف کنید.
      ثانیا وجودش را اثبات کنید.
      ثالثا مفهوم تجرد را تعریف کنید.
      رابعا تجرد ذاتی و فعلی را تعریف کنید.
      خامسا با یک پیوستگی منطقی از نفس به این "دو قسم" و سایر قضایای مربوطه برسید.


      درباره این برهان ها:

      1. در این برهان ها به شکلی ساده لوحانه و ساده انگارانه فرض می شود که "ما میتوانیم به حقیقت جهان مستقل از ذهن، آن هم با روش های متافیزیکی دست یابیم" و به این ترتیب تقریبا کل جریان فلسفی بعد از قرون وسطا نادیده گرفته می شود. تمام این برهان ها از حرکت تا علیت و واجب الوجود و ... در فلسفه یونان و قرون وسطا هم هست. حال جناب محمد باید از خودشان بپرسند چه شد که از جان لاک به بعد هیچ فیلسوفی سعی نکرد با این برهان ها وجود خدا را ثابت کند؟

      2. از دید من این برهان ها اساسا چیزی نمی گویند و سازندگانشان به کمک مقداری حروف الفبا، واژه ها و جملاتی بی معنی ساخته اند که با چسب منطق ارسطویی به هم چسبانیده شده اند. برای دفاع از این نظرم از چاقوی برنده هیوم استفاده می کنم: تمام افکار و تصورات ما از تجربه نشات گرفته اند، ما نمیتوانیم چیزی را تصور کنیم (و بنابراین از آن درکی داشته باشیم) که قبلا تمام اجزایش را تجربه نکرده ایم. بنابراین، به عنوان مثال "وجود مجرد" و یا "خدا" (که شما در پی اثبات وجودش هستید)، برای ما چیزی جز ترکیبی از تصورات منطبق بر تاثرات تجربی پیشین نمیتواند باشد. اما خدا یا وجود مجرد نمی توانند این تصورات ساخته ذهن باشند (طبق نظر مدعیان)، پس اساسا این کلمات برای نوع بشر فاقد معنی و مفهوم هستند.
      البته چاقوی جدیدتری هم هست، فعلا ببینیم با این چاقو چه می کنید!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی محمد نمایش پست ها
      متن شما یك سری اشتباهات فلسفی داره عزیز
      اما اگه من براتون توضیح بدم شما هم مثه خانم الیس قبول نمی كنین و حرف خودتون رو میزنین
      پس با عرض معذرت من با شما و خانم الیس دیگه كاری ندارم
      امیدوارم یه روزی به راه حق برسین.خدا یعنی خود شناسی. شما خودتون رو بشناسین خدا رو هم شناختین.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      تا الان که میگفتین کسی نمیتونه جواب بده حالا میگی شما قبول نمیکنی پس من حرفی با شما ندارم...خیلی باحالی بابا!! کلا برادر مسلمان یه کم اطلاعاتت دینی خودت رو ببر بالا تا غیر از کپی پیست دو کلام بلد باشی حرف بزنی و مایه خنده بقیه نشی....
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Philo نمایش پست ها
      ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...
      ------------------------------------------------------------------------------------------------

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی khodashenas نمایش پست ها
      این هم منطق این کقار!
      خدایا سپاس گذارم افراد این چنین را دشمن اسلام قرار دادی!
      اسپاگتی شما و دوست ترولتون محمد رو شفا بده...همین چند پست بالا و بی سوادی دوستت رو ببین !! اصلا دو کلام حرف و استدلال بلد نیست ...شما نکنه تا اینجای تاپیک نابینا تشریف داشتید؟ میخواید بگم به خط بریل بنویسن پست ها رو و براتون بفرستن؟ خودتم چیز بیشتری بلد نیستی...

      کلا شما دو نفر سرکاری هستید فقط !! هیچی بارتون نیست یعنی حتی دین اسلامتون رو هم قد ما کفار بلد نیستین...

      از اسپاگتی واقعا دلخورم که این چنین مسلمانان بی سوادی رو بعد از مدت ها نصیب ما کرده اینجا !!

    17. 6 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      nirvana (01-17-2013),SAMKING (01-17-2013),Soheil (01-21-2013),sonixax (01-17-2013),viviyan (01-19-2013),بهمنیار (01-19-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •