Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
ای بابا این دیگر چه وضعیست. ایشان از کاربران بسیار پرسابقه و دیرینهی این انجمن هستند.
گزینش بسی سخته, آواتارها اینبار همگی زیبا هستند (: ...
آواتار امیر را که دوست دارم (فیلمش را هم دوست داشتم), ولی آواتار راسل هم زیباست, هم حس خوبی میدهد هم وابسته است (در جیبش راستی میتواند موبایل هم باشد داریوش جان).
نمایار Fiona هم گیرا ست, یک نگاهی به استورهشناسی اش انداختم داستان خوبی داشت, نمایار خودت هم داریوش جان از دیدگاه فلسفی و نگرشیک
بسیار خواستنی است, ولی دریغ از زیبایی, دستکم این پسزمینهیِ سپید اش را همرنگ انجمن میکردی یا خود چهره را بیرون میکشیدی تا در این زمینه هم برشمردنی شود (:
آواتار Yasy هم فرتور اش زیباست, ولی خود آواتار بیش از اندازه کوچک است.
هنوز باید بیاندیشم ...
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
امیرجان دلگیر نشوید، شما برندهی این دوره خواهید بود.
ای بابا! ما را بگو که فکر میکردیم دوستانِ ما در اینجا همگی دانش دوست و عاشق ریاضی و ریاضیدانها هستند و اهمیتی به زیبایی و چیزهای ظاهری نمیدهند.ولی مهربد جان انصافا از لحاظِ زیبایی هم چیزی کم ندارد.بسیار جوانِ خوشسیمایی است آبل.یکبار دیگر آن توصیفی که بانو مسافر کردند را بخوانید شاید نگرتان دگردید!!
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
yasy (04-18-2013)
با عرض پوزش نمیدانم چرا به نظرم بعضی از آواتار ها با شخصیت های صاحبانشان همخوانی ندارد!
مثلا داریوش در نظر من مرد سرسختیست اما آواتارش بیش از حد چهره ی مهربانی دارد!
یا مثلا آنارشی که در نظرم شخصیت معقول و نرمالی دارد عجیب است که از نمایارهای خوف ناک ! استفاده میکند!
به هر حال یا برداشت من اشتباه است یا بعضی با آواتارهایشان همزاد پنداری نمیکنند!!:)
Anarchy (04-17-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
کملطفی میفرمایید بانو! من بارها شده که در حین بحث با دوستان چه در همین انجمن چه در جاهای دگر از مواضعم برگشتهام و آنچه درستتر از نظرم بوده را پذیرفتهام.اسنادش نیز موجود است.اگر این را تعریف از خود به حساب نیاورید آدمِ مهربانی نیز هستم و کم پیش آمده کسی از من چیزی بخواهد و داشته باشم اما به او ندهم.میدانم که این نگرش در پی بحثهای پیشین پیرامون فمنیسم پیش آمده و سرسختیها و با پتکسخن گفتنهای من ناخوشایندِ شما و تعدادی دگر از بانوانِ انجمن بوده، اما چنان که شما میپندارید هم نیستم.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)