به پاسخ خودت روجع کن:
با این توضیح که کنترل «همه چیز». قوه قضائیه مستقل از تیم دولته. تعداد اعدام ها و این حرف ها ارتباطی به دولت نمیتونه پیدا کنه. حتا مساله فاز دوم هدفمندی هم. چون این قانون مصوب سالهای پیش بوده و دولت نظرش این بوده که در حال حاضر اجرا نشه ولی مجلش مخالفت کرده با تاخیرش. ظاهرن فکر کردند دولت رو به یک گرفتاری بندازند تا بگویند دیدید، احمدی نژاد مقصر نبود و روحانی هم همون گند رو زد.
من یه نظر بهتر برات دارم. اگر این وعده را فردای رفتن روحانی به پاستور اندازه گیری میکردی، احتمالن 0% وعده ها عملی میشد!
به هر حال من نمیدونم چرا منو وادار به دفاع از روحانی میکنی در حالی که من در درون نظام جمهوری اسلامی به کسی اتکا نمیکنم. مساله کاملن روشنه، وعده های انتخاباتی در همون زمان انتخابات از دید تحلیل گران و مقاله نویسان خارج از کشور هم خیلی منظم و شبیه به برنامه دهی شده بودند. یکی از مشکلات انتخابات در ایران اینه که نامزدها یه مشت چرت و پرت به هواداراشون میگویند، در حالیکه اینبار به نظر میرسید شبیه تر به برنامه شده باشه این وعده ها. بنابر این، حالا که یکی یک سری وعده داده، باید منتظر بشینید. فکر نمیکنم وقتش تموم شده باشه هنوز
این طبیعیه که تغییر سیاست خارجی منجر به تغییر سیاست داخلی هم بشه. در همین دو سه رئیس جمهور اخیر هم اینو تجربه کردیم. منطقی هم هست. یقین میدونم که روحانی نمیخواد ایرانو تبدیل به لاس وگاس کنه، ولی خب از تغییرات مدیریتی مشخصه آدمهایی با نظر بازتر به میدان آمدند و به جای مدیران سر به مهر و اطلاعاتی احمدی نژاد، مدیرانی اومدند که خط ریش برمیدارند و از جناح میانه رو هستند.
من سه باره تکرار میکنم که موسوی و جنبش سبز اصلی هدفشون تغییر نظام نیست و منم اینو قبول دارم. ولی من قبول ندارم که دعوای موسوی و خامنه ای زرگری باشه. تمام شواهدم خلاف اینو نشون میده. ولی خب تئوری توطئه کار خودشو میکنه:
تئوری توطئه میگه بطن جریانات با ظاهرشون تفاوت داره و هرچیزی که در ظاهر میبینید خالفش در اصل در جریانه و نباید به این شواهد استناد کنی. خب در حالیکه من میبینم موسوی و خامنه ای دارن تا پای از بین رفتن یکی دیگه با هم مبارزه میکنند، چرا باید تئوری توطئه ی تورو که میگی این دعواها زرگریه باور کنم؟