• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 4 از 34 نخستیننخستین 1234567891011121314151617181920212223 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 31 به 40 از 338

    جُستار: بیخدا و ارزش های اخلاقی

    1. #31
      نویسنده سوم
      Points: 1,115, Level: 18
      Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حسین آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      138
      جُستارها
      1
      امتیازها
      1,115
      رنک
      18
      Post Thanks / Like
      سپاس
      26
      از ایشان 49 بار در 39 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      دنبال پاسخ برای پرسشی هستید که وجود ندارد. اخلاق مادی است و سراسر نسبی، و سد البته، اندازه‌پذیر.

      یک نمونه ساده، دزدی اخلاقی نیست، چرا که اگر هر کس بخواهد دزدی کند، آنگاه
      زندگی برای همه ما که در آن جامعه زندگی می‌کنیم، بسیار سخت و احمقانه می‌شود.

      ولی، همان دزدی اگر شرایط ایجاب کند، برای نمونه دولت دزد باشد (مانند دولت کنونی خودمان) و یا حق مردم را یک
      مشت آدم انگشت‌شماری در حال بالا کشیدن باشند، آنگاه دزدی (رابین‌هود گونه) کاری بسیار نیکو و اخلاقی خواهد بود.
      به عبارت ساده شما در جهان بینی مادی هیچ ناگزیری برای عمل اخلاقی ندارید ! اگر خوشتان آمد دزدی میکنید و اگر خوشتان نیامد دزدی نمیکنید ! آیا قبول دارید که در این جهانبینی تفاوتی بین آدلف هیتلر و لویی پاستور وجود ندارد ؟! هیتلر از کشور گشایی لذت میبرد و پاستور از اکتشاف درمان بیماریها و هرد دنبال لذت خود بودند و حالا هم هردو خاک شده اند بقول معروف "پیمانه چــو پر شودچه شیرین و چه تلخ"
      فعلا به نسبیت اخلاق نمیپردازم تا مطمئن شوم که در جهان بینی مادی هیچ اجباری برای نیکوکاری نیست !و اگر هم بد کردی و توانستی از خطر بگذری که بس زرنگ بوده ای !

    2. #32
      نویسنده دوم
      Points: 10,679, Level: 68
      Level completed: 58%, Points required for next Level: 171
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      بهمنیار آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2011
      نوشته ها
      226
      جُستارها
      27
      امتیازها
      10,679
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      203
      از ایشان 604 بار در 207 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      حسین آقا، زمانی که دوست من مهربد می گوید این پرسش پاسخ ندارد، نگر وی جستجوی برای سرچشمه ی غیرمادی اخلاق است. چون اگر بر این نکته کانونی شویم آن گاه به گفتگوی اثبات خدا می رسیم. به همین گونه اگر شما ناگزیری را بر پایه وجود دوزخ یا جهنم یا قیامت بگذارید، به خوبی دچار همین لغزش شده و به گفتگو خداشناسی می رسید. از این گذشته اختیار و آزادی اراده که به عنوان یک پارامتر برای بحث و گفتگوی شر در جهان از سوی ترسایان پیش کشیده شده و به جهان اسلام هم آمده به هر حال از نگر ما وجود خارجی ندارد، بسنده بود که در رخ دادی من کشته می شدم و این نوشته به هیچ رو نبود یا به پایان نمی رسید. تفاوت های مغزی وجود دارد همه ی ما یک گونه نمی اندیشیم. پس گفتگو درباره ی جبر و اختیار و سرچشمه اخلاق از این تاپیک به نگر من جداست.

      پاسخ ما به ناگزیرهای اخلاقی تنها به مانند شما اندیشه دستور و حکم الهی و آسمانی نیست. بلکه اندیشه ساختن جهانی بهتر و دادگرتر و قابل تحمل تر است. ما به جز خودمان (نوع انسان) کسی را نداریم. ببینید برای نمونه اگر موقعیتی بوجود آید که کسی باید فداکاری کند و برای زنده ماندن چند نفر دیگر جان خودش را فدا کند، اگر خداپرست باشد که به هیچ رو اصلا پسندیده نیست چنین کند، چرا چون نخست انتظار بهشت دارد، دو می تواند بگوید اگر باید این ها یاید نجات پیدا کنند چرا خدا این کار را نمی کند ؟ خدا آن ها را نجات دهد. شاید خداپرستی چنین کند ولی احتمال بسیاری بالایی برای بند دو هست. اگر بیخدا چنین کند می داند هیچ چیزی در پی آن نیست باید جان خودش را تنها برای ماندن چند نفر بدهد و پایان از نگر اخلاقی دومی بهتر است.

      از سوی دیگر مقایسه باید دو سویه باشد خوب به طور دقیق ما هم نقص های بسیاری در این که ناگزیرهای اخلاقی از سوی خدا رسیده می بینیم . برای نمونه اگر خدا تصمیم بگیرد که امام ها را به جهنم ببرد می تواند این کار را بکند یا نه اگر نمی تواند چه چیزی جلوی وی را می گیرد؟ اگر می تواند پس شما چگونه به سخن خدا دلخوش هستید؟ شاید برای شما هم همین رخداد روی دهد.

      کتاب ارزش و خوبی در جهان بدون خدا نوشته ویلنبرگ است می توانید از پیوند زیر دریافت دارد
      http://www.4shared.com/folder/f3YB_L9E/atheist.html

    3. 4 کاربر برای این پست سودمند از بهمنیار گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      matmetal613 (08-09-2012),Mehrbod (07-04-2011),Russell (07-04-2011),sonixax (07-04-2011)

    4. #33
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حسین نمایش پست ها
      به عبارت ساده شما در جهان بینی مادی هیچ ناگزیری برای عمل اخلاقی ندارید ! اگر خوشتان آمد دزدی میکنید و اگر خوشتان نیامد دزدی نمیکنید ! آیا قبول دارید که در این جهانبینی تفاوتی بین آدلف هیتلر و لویی پاستور وجود ندارد ؟! هیتلر از کشور گشایی لذت میبرد و پاستور از اکتشاف درمان بیماریها و هرد دنبال لذت خود بودند و حالا هم هردو خاک شده اند بقول معروف "پیمانه چــو پر شودچه شیرین و چه تلخ"
      فعلا به نسبیت اخلاق نمیپردازم تا مطمئن شوم که در جهان بینی مادی هیچ اجباری برای نیکوکاری نیست !
      خیر شما و یا ما با جهان‌بینی مادی، هیچ اجباری در «خوب بودن» نداریم.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حسین
      و اگر هم بد کردی و توانستی از خطر بگذری که بس زرنگ بوده ای !
      انجام هر کاری به یک سری عواقب می‌انجامد، که شما می‌توانید ببینید یا نمی‌توانید ببینید، ولی به هر روی هستند.

      برای نمونه، اگر شما دزد موفقی باشید، بایستی این احتمال را هم بپذیرید که از فرزند و مادر خودتان هم یک دزد دیگر دزدی کند.

      اگر پدر‌خوانده‌وار زندگی کنید، بایستی این احتمال را نیز هر-روزه پیش خودتان
      بدهید که یک پدرخوانده دیگر قصد کشتن شما و هموندان خانواده‌اتان را داشته باشد.



      پس اکنون، ما اجباری برای خوب بودن نداریم، چرا که یک خداباور هم اجباری برای خوب بودن ندارد،
      از آنرو که کسی وی را از دید «فیزیکی» مجبور نکرده است خوب باشد! فراموش نکنید، از دیدگاه دینی
      و بگوییم اسلامی، یک آدم خوب از خوب بودن خود پاداش می‌گیرد و از بد بودن خود پادافره و بس.

      اما همچنان، کسی این آدم را مجبور به گزینش خوب بودن نکرده است، تنها بد بودن برای وی یک دورنمای ترسناک (آتش دوزخ) دارد.


      از سوی دیگر، یک آدم خداناباور نیز اجباری برای خوب بودن ندارد، چرا
      که کسی او را هم از دید «فیزیکی» مجبور به خوب بودن نکرده است.

      اما برای همین آدم نیز، بد بودن دورنمای ترسناک و بدی (آینده‌ای که کردار وی هنجار شده باشد) را دارد.


      پس در هر دو حالت، نیک بودن تنها یک گزینش خردمندانه خواهد بود که
      فرد از گرفتن سود کوتاه‌زمان خود، برای جلوگیری از آسیب دراز‌زمان آن خودداری می‌کند.



      تنها دگرسانی آن میان خداباور و خداناباور این است که آدم خداناباور، برای چیزهای بی‌خود و بی‌فرنود مانند سکس خود
      را آزار روانی نمی‌دهد، ولی یک خداباور مذهبی، همواره در ترس‌های نابجا و در پندار «نااخلاقی بودن هستی خود» به سر می‌برد.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 07-04-2011 در ساعت 02:45 PM

    5. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      matmetal613 (08-09-2012),Russell (07-04-2011),sonixax (07-04-2011)

    6. #34
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      اساساً پرسش های اولیه درباره اخلاق و چگونگی اخلاق خیلی وسیع هستند و در حالت عمومی و ایده آل (که تحت تاثیر فشار و تبلیغات مذهبیون نبوده باشد) تقسیم به جهانبینی بر مبنای خدا و بی خدا چندان کمکی نمیکند.شاید تقسیم به مادی یا غیر مادی و یا طبیعی و ماورالطبیعه مفیدتر باشد،که در آن تک خدایی بخش کوچکی از ماورالطبیعی خواهد بود.از دیدگاه من و مهربد و بهمنیار عزیز با جهان بینی طبیعی به پرسش ها درباره اخلاق بهتر میتوانیم جواب بدهیم.مثلاً میتوان توضیح داد که چرا برخی از انسانها اخلاقیات را نمیفهمند یا از درد کشیدن دیگران لذت میبرند ( برخی بیماران روانی) رفتارهای مشابه حبوانات برای ما معنی دار میشود و میتوانیم به دلایل رفتارهای اخلاقی انسانی بر اساس فرگشت نزدیک شویم.اما در طرف دیگر توضیح قابل قبولی برای این پرسشها و تفکر درباره آنها نیست.
      من پس از بیخدایی علاقه ام به این مطلب بیشتر شد و دلیل اشتیاق بهمنیار گرامی را هم برای این موضوع درک میکنم.اما پس از مدتی تفکر درباره موضوع به این نتیجه رسیدم که اصولاً اخلاقیات خدا حور اخلاقیات وسیع و عمیقی نبوده و نیست و این علاقه به جواب اخلاق بیخدا از علاقه به سوال "اخلاق چیست" نشات میگیرد که در دیدگاه خدا محور قابل سوال نبوده و حالا فرصت بروز پیدا کرده است.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    7. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      matmetal613 (08-09-2012)

    8. #35
      نویسنده سوم
      Points: 1,115, Level: 18
      Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حسین آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      138
      جُستارها
      1
      امتیازها
      1,115
      رنک
      18
      Post Thanks / Like
      سپاس
      26
      از ایشان 49 بار در 39 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی بهمنیار نمایش پست ها
      حسین آقا، زمانی که دوست من مهربد می گوید این پرسش پاسخ ندارد، نگر وی جستجوی برای سرچشمه ی غیرمادی اخلاق است. چون اگر بر این نکته کانونی شویم آن گاه به گفتگوی اثبات خدا می رسیم. به همین گونه اگر شما ناگزیری را بر پایه وجود دوزخ یا جهنم یا قیامت بگذارید، به خوبی دچار همین لغزش شده و به گفتگو خداشناسی می رسید.
      بهمنیار گرامی اجازه دهید که ما فعلا به نتیجه این بحث کاری نداشته باشیم که آیا موجب اثبات وجود خدا میشود یا نمیشود و از طرفی بحث از جبر و اختیار هم از همان اول به گفته خودم حاشیه بود و با شما موافقم که در صورت تمایل جداگانه مورد گفتگو قرار گیرد .
      در اینجا هرچند پاسخ صریحی از مهربد گرفتم که "خیر شما و یا ما با جهان‌بینی مادی، هیچ اجباری در «خوب بودن» نداریم." اما برای پایان دادن به این قسمت و در صورت تمایل شروع قسمت بعد شما هم پاسخ صریحی به سئوال مطرح شده خود بدهید .البته پیشاپیش یک قسمت از سخن مهربد را اصلاح کنم و آن اینکه ما از نظر عقلی (فلسفی ) مجبور به نیکوکاری و دوری از بدکاری هستیم و مهربد احتمالا نمیتواند از جانب یک خداباور سخن بگوید .
      خوب حالا من پرسش خودتان را تکرار میکنم و پاسخ صریحی از شما بهمنیار گرامی خواهانم
      اگر آگاهی ما در گور پایان می یابد ناچاری ما برای راستگویی و درستکاری برای چیست"
      و توضیح اینکه شما مجبورید یکی از دو گزینه را انتخاب کنید
      اول - در جهانبینی مادی هیچ اجباری به راستگویی نیست
      دوم - در جهان بینی مادی اجبار به راستگویی است به این دلیل که ............(و شما جای نقطه چین را پر بفرمایید )
      لطفا فعلا کاری به این نداشته باشید که آیا در جهان بینی خداباور چگونه با آن سئوال برخورد میشود . شما فقط دیدگاه جهان بینی مادی را بگویید و بعد اگر خواستید من پاسخ جهان بینی الهی را برایتان خواهم گفت .
      پس تا دیدن انتخاب شما از بین دو گزینه فوق بدرود

    9. #36
      نویسنده سوم
      Points: 1,115, Level: 18
      Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حسین آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      138
      جُستارها
      1
      امتیازها
      1,115
      رنک
      18
      Post Thanks / Like
      سپاس
      26
      از ایشان 49 بار در 39 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      خیر شما و یا ما با جهان‌بینی مادی، هیچ اجباری در «خوب بودن» نداریم.
      بسیار از پاسخ صریحتان مبنی بر اینکه یک مادیگرا هیچ اجباری به خوب بودن ندارد سپاسگزارم اما لطفا پاسخ به اینکه آیا یک خداباور اجبار به خوبی دارد را همانگونه که در پست قبلی گفتم به خداباوران بسپارید و اگر خواستید پس از پیان یافت پاسخ به سئوال بهمنیار گرامی به بخش بعدی مانند اجباری بودن یا نبودن رفتار اخلاقی نزد خدا باوران - نسبی بودن اخلاق و یا جبر و اختیار در دو دیدگاه خواهم پرداخت .

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      انجام هر کاری به یک سری عواقب می‌انجامد، که شما می‌توانید ببینید یا نمی‌توانید ببینید، ولی به هر روی هستند. برای نمونه، اگر شما دزد موفقی باشید، بایستی این احتمال را هم بپذیرید که از فرزند و مادر خودتان هم یک دزد دیگر دزدی کند. اگر پدر‌خوانده‌وار زندگی کنید، بایستی این احتمال را نیز هر-روزه پیش خودتان بدهید که یک پدرخوانده دیگر قصد کشتن شما و هموندان خانواده‌اتان را داشته باشد.
      البته هر کاری عواقب خود را دارد اما به نظر من بعنوان یک مادیگرا پدرخوانده بودن به مدت محدود بسیار بهتر از زندگی گوسفندی به مدتی کمی بیشتر است ! به قول حنظله بادغیسی :
      مهتری گر بکام شیر در است ---شو خطر کن زکام شیر بجوی
      يا بزرگي و عز و نعمت و جاه----- يا چو مردانت مرگ روياروي
      می بینید که بقول قضیه برادران کارامازوف بدون وجود خدا هر کاری مجاز است و بعبارتی هر کاری قابل توجیه است والبته اگر من بعنوان یک مادیگرا روش پدرخوانده بودن را انتخاب کردم شما هم بعنوان یک مادیگرا نمیتوانید مرا مزمت کنید چون احتمالا ژنهای من اینگونه بوده اند ! متاسفانه باید بگویم که وجود پدرخوانده های متعدد و قوی در دنیای صنعتی امروز نشان میدهد که هنوز قوانین بشری راه درازی برای مبارزه با پدرخواند در پیش دارند پس فعلا برای من با عمری محدود و ختم به گور پدرخوانده بودن بسی لذت بخش و سودمند است !
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      پس اکنون، ما اجباری برای خوب بودن نداریم، چرا که یک خداباور هم اجباری برای خوب بودن ندارد، از آنرو که کسی وی را از دید «فیزیکی» مجبور نکرده است خوب باشد! فراموش نکنید، از دیدگاه دینی و بگوییم اسلامی، یک آدم خوب از خوب بودن خود پاداش می‌گیرد و از بد بودن خود پادافره و بس. اما همچنان، کسی این آدم را مجبور به گزینش خوب بودن نکرده است، تنها بد بودن برای وی یک دورنمای ترسناک (آتش دوزخ) دارد.

      دقیقا همینطور است وجود دورنمایی از دوزخ برای یک خدا باور و دورنمایی از بهشت برای او توجیه این است که حتی اگر تمام دنیا محیط پرورش پدر خوانده شود بازهم برای من بعنوان یک خداباور توجیهی برای پدرخوانده شدن نمیشود و اگر همه دنیا با انواع تئوریهای اقتصادی و تبلیغات وجود فقر را الزامی برای پیشرفت اقتصادی نمایش دهند برای من توجیهی برای بی توجهی به فقرا نیست ! خلاصه اینجا حافظ آیه ای از قرآن را اینگونه به نظم آورده است که :
      من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش ---که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت (و لاتزرو وازرة وزر اخري)
      حال ممکن است بگویید اما عملکرد خداباوران نشانی از تاثیر دورنمای دوزخ وبهشت ندارد و در اینجا من برای پیشگیری از حاشیه روی زودتر میگویم که بحث من در اینجا فعلا فقط مقایسه دو جهان بینی از لحاظ
      ناچاری ما برای راستگویی است و اگر بخواهید پس از اتمام این بخش (همان اتمام پاسخ به سئوال بهمنیار )به سایر وجوه آن دو جهان بینی از جمله اعمال مدعیان طرفداری هر جهان بینی خواهم پرداخت .
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      از سوی دیگر، یک آدم خداناباور نیز اجباری برای خوب بودن ندارد، چرا که کسی او را هم از دید «فیزیکی» مجبور به خوب بودن نکرده است. اما برای همین آدم نیز، بد بودن دورنمای ترسناک و بدی (آینده‌ای که کردار وی هنجار شده باشد) را دارد. پس در هر دو حالت، نیک بودن تنها یک گزینش خردمندانه خواهد بود که فرد از گرفتن سود کوتاه‌زمان خود، برای جلوگیری از آسیب دراز‌زمان آن خودداری می‌کند.
      فکر میکنم پاسخ این قسمت را در توضیحات قبلی دادم .
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      تنها دگرسانی آن میان خداباور و خداناباور این است که آدم خداناباور، برای چیزهای بی‌خود و بی‌فرنود مانند سکس خود را آزار روانی نمی‌دهد، ولی یک خداباور مذهبی، همواره در ترس‌های نابجا و در پندار «نااخلاقی بودن هستی خود» به سر می‌برد.
      همین خود و بی خود بودن چیزها نیزناشی از جهان بینی میتواند باشد و برای همین من بعنوان یک مادیگرا حاضر میشوم به هر قیمتی پدرخوانده شوم .

    10. #37
      نویسنده سوم
      Points: 1,115, Level: 18
      Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حسین آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      138
      جُستارها
      1
      امتیازها
      1,115
      رنک
      18
      Post Thanks / Like
      سپاس
      26
      از ایشان 49 بار در 39 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      اساساً پرسش های اولیه درباره اخلاق و چگونگی اخلاق خیلی وسیع هستند و در حالت عمومی و ایده آل (که تحت تاثیر فشار و تبلیغات مذهبیون نبوده باشد) تقسیم به جهانبینی بر مبنای خدا و بی خدا چندان کمکی نمیکند.شاید تقسیم به مادی یا غیر مادی و یا طبیعی و ماورالطبیعه مفیدتر باشد،که در آن تک خدایی بخش کوچکی از ماورالطبیعی خواهد بود.از دیدگاه من و مهربد و بهمنیار عزیز با جهان بینی طبیعی به پرسش ها درباره اخلاق بهتر میتوانیم جواب بدهیم.مثلاً میتوان توضیح داد که چرا برخی از انسانها اخلاقیات را نمیفهمند یا از درد کشیدن دیگران لذت میبرند ( برخی بیماران روانی) رفتارهای مشابه حبوانات برای ما معنی دار میشود و میتوانیم به دلایل رفتارهای اخلاقی انسانی بر اساس فرگشت نزدیک شویم.اما در طرف دیگر توضیح قابل قبولی برای این پرسشها و تفکر درباره آنها نیست.
      کاملا جناب راسل درست میفرمایید . من بسیار تلاش کردم که پاسخی به این سئوالات در جهان بینی مادی پیدا کنم و اکنون مانند شما معنقدم که "اما در طرف دیگر توضیح قابل قبولی برای این پرسشها و تفکر درباره آنها نیست"
      و این به نظرم یکی از نقاط ضعف جهان بینی مادی است و بازهم با شما موافقم که علوم تجربی پاسخهای خوبی مانند" چرا برخی از انسانها اخلاقیات را نمیفهمند یا از درد کشیدن دیگران لذت میبرند ( برخی بیماران روانی)"داده اند و شاید در آینده پاسخی قانع کننده برای سئوال بهمنیار گرامی هم پیدا شود . ولی تا آن موقع این سئوال از نقاط ضعف جهان بینی مادی است . توجه داشته باشید که من نگفتم پاسخهای خوبی را جهان بینی مادی داده است بلکه گفتم علم تجربی آن پاسخها را داده است !
      من پس از بیخدایی علاقه ام به این مطلب بیشتر شد و دلیل اشتیاق بهمنیار گرامی را هم برای این موضوع درک میکنم.اما پس از مدتی تفکر درباره موضوع به این نتیجه رسیدم که اصولاً اخلاقیات خدا حور اخلاقیات وسیع و عمیقی نبوده و نیست و این علاقه به جواب اخلاق بیخدا از علاقه به سوال "اخلاق چیست" نشات میگیرد که در دیدگاه خدا محور قابل سوال نبوده و حالا فرصت بروز پیدا کرده است.
      جناب راسل دوست دارم لطف نموده بفرمایید شما براساس چه شواهدی میگویید سوال "اخلاق چیست " در دیدگاه خدا محور قابل سئوال نیست ؟!

    11. #38
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حسین نمایش پست ها
      کاملا جناب راسل درست میفرمایید . من بسیار تلاش کردم که پاسخی به این سئوالات در جهان بینی مادی پیدا کنم و اکنون مانند شما معنقدم که "اما در طرف دیگر توضیح قابل قبولی برای این پرسشها و تفکر درباره آنها نیست"
      و این به نظرم یکی از نقاط ضعف جهان بینی مادی است و بازهم با شما موافقم که علوم تجربی پاسخهای خوبی مانند" چرا برخی از انسانها اخلاقیات را نمیفهمند یا از درد کشیدن دیگران لذت میبرند ( برخی بیماران روانی)"داده اند و شاید در آینده پاسخی قانع کننده برای سئوال بهمنیار گرامی هم پیدا شود . ولی تا آن موقع این سئوال از نقاط ضعف جهان بینی مادی است . توجه داشته باشید که من نگفتم پاسخهای خوبی را جهان بینی مادی داده است بلکه گفتم علم تجربی آن پاسخها را داده است !

      جناب راسل دوست دارم لطف نموده بفرمایید شما براساس چه شواهدی میگویید سوال "اخلاق چیست " در دیدگاه خدا محور قابل سئوال نیست ؟!
      با سلام دوباره حسین گرامی

      من به یکی از دست آوردهای علمی اشاره کردم (" چرا برخی از انسانها اخلاقیات را نمیفهمند یا از درد کشیدن دیگران لذت میبرند ( برخی بیماران روانی)") چون یکی از موارد زیادیست که اخلاق دینی به مشکل برمیخورد.اما اینکه علم چه چیزهایی را کشف نکرده دلیل بر ضعف در طبیعتگرایی نیست.مطمئناً حفره های زیادی در علم وجود دارد که هر روزه در حال پر شدن و البته آشنایی همزمان ما با ناشناخته های بیشتریست.به قولی ما هر روز کمتر و کمتر از بیشتر و بیشتر میدانیم.در مقابل در جهانبینی شما توضیحی ارائه نمیشود و همه سوالات (از جمله پرسش های اخلاقی) با رساندن آن به اراده الله رها میشوند.
      مثلاً در مورد بیماران روانی از آنجا که دینداران معتقدند خدا اخلاق را در قلب تمام انسانها حک کرده (بصورت امری روحی و فوق طبیعی در همه انسانها وجود دارد) پاسخی برای وجود افرادی که هیچ حسی نسبت به اخلاقیات ندارند موجود نیست.اما با در نظر گرفتن اینکه حس اخلاقی امری فرگشتیست و میتواند در برخی موارد به درستی منتقل نشود این مساله و بسیاری مسائل دیگر قابل درک هستند.

      جناب راسل دوست دارم لطف نموده بفرمایید شما براساس چه شواهدی میگویید سوال "اخلاق چیست " در دیدگاه خدا محور قابل سئوال نیست ؟!
      بنابراین همانطور که گفتم ملاک هر چیزی در خداباوری اراده خداست و تحقیق در چرایی آن هم بیهوده است و با رسیدن به اراده خداوندی پرسش تمام میشود.برای نمونه پاسخ به سوال اینکه آیا کشتن یک همجنسگرا امری اخلاقیست نگاه میکنیم.در جهان بینی شما به جای در نظر گرفتن حقوق انسانی و سود و زیان و... تنها باید در پی این باشید که نظر حداوند (اراده او) چیست؟
      بعد باید به دنبال دستور العمل ارسالی خداوند از حدیث و قرآن باشید و از آن نتیجه بگیرید که اراده خدا چیست و کشتن انسان به خاطر رابطه جنسی آزادانه و با انتخاب خود که به طور طبیعی هم در وی وجود داشته امری اخلاقیست.
      یا اگر مثلاً مثل داستان ابراهیم فکر کنید که خدا به شما گفته باید سر فرزند خود را ببرید شما باید بدون پرسش قصد بریدن سر فرزند خود کنید چرا که گمان برده اید اراده خداوند این بوده و سوال پس از آن بی مورد است.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (07-05-2011)

    13. #39
      نویسنده سوم
      Points: 1,115, Level: 18
      Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حسین آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      138
      جُستارها
      1
      امتیازها
      1,115
      رنک
      18
      Post Thanks / Like
      سپاس
      26
      از ایشان 49 بار در 39 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      با سلام دوباره حسین گرامی

      من به یکی از دست آوردهای علمی اشاره کردم (" چرا برخی از انسانها اخلاقیات را نمیفهمند یا از درد کشیدن دیگران لذت میبرند ( برخی بیماران روانی)") چون یکی از موارد زیادیست که اخلاق دینی به مشکل برمیخورد.اما اینکه علم چه چیزهایی را کشف نکرده دلیل بر ضعف در طبیعتگرایی نیست.مطمئناً حفره های زیادی در علم وجود دارد که هر روزه در حال پر شدن و البته آشنایی همزمان ما با ناشناخته های بیشتریست.به قولی ما هر روز کمتر و کمتر از بیشتر و بیشتر میدانیم.در مقابل در جهانبینی شما توضیحی ارائه نمیشود و همه سوالات (از جمله پرسش های اخلاقی) با رساندن آن به اراده الله رها میشوند.
      مثلاً در مورد بیماران روانی از آنجا که دینداران معتقدند خدا اخلاق را در قلب تمام انسانها حک کرده (بصورت امری روحی و فوق طبیعی در همه انسانها وجود دارد) پاسخی برای وجود افرادی که هیچ حسی نسبت به اخلاقیات ندارند موجود نیست.اما با در نظر گرفتن اینکه حس اخلاقی امری فرگشتیست و میتواند در برخی موارد به درستی منتقل نشود این مساله و بسیاری مسائل دیگر قابل درک هستند.


      بنابراین همانطور که گفتم ملاک هر چیزی در خداباوری اراده خداست و تحقیق در چرایی آن هم بیهوده است و با رسیدن به اراده خداوندی پرسش تمام میشود.برای نمونه پاسخ به سوال اینکه آیا کشتن یک همجنسگرا امری اخلاقیست نگاه میکنیم.در جهان بینی شما به جای در نظر گرفتن حقوق انسانی و سود و زیان و... تنها باید در پی این باشید که نظر حداوند (اراده او) چیست؟
      بعد باید به دنبال دستور العمل ارسالی خداوند از حدیث و قرآن باشید و از آن نتیجه بگیرید که اراده خدا چیست و کشتن انسان به خاطر رابطه جنسی آزادانه و با انتخاب خود که به طور طبیعی هم در وی وجود داشته امری اخلاقیست.
      یا اگر مثلاً مثل داستان ابراهیم فکر کنید که خدا به شما گفته باید سر فرزند خود را ببرید شما باید بدون پرسش قصد بریدن سر فرزند خود کنید چرا که گمان برده اید اراده خداوند این بوده و سوال پس از آن بی مورد است.
      سلام به راسل عزیز
      ابتدا تشکر میکنم از اینکه بالاخره به صراحت پاسخ دادید که در جهان بینی مادی حداقل تا کنون پاسخی به این سئوال بهمنیار وجود ندارد یعنی این سئوال اساسی :اگر آگاهی ما در گور پایان می یابد ناچاری ما برای راستگویی و درستکاری برای چیست"
      این تشکر من نه از روی تعارف بلکه حقیقتی است ! من مدتها حین تفکر نقش یک بیخدا را در ذهن خود بازی میکردم و به بی پاسخ بودن این سئوال میرسیدم اما چون بیخدایان اهل مطالعه آنرا تایید نمیکردند این موضوع برایم همیشه باز بود .
      اما در باره سایر مطالبی که گفتید با شما اختلاف نظر دارم . مثلا میفرمایید :"ملاک هر چیزی در خداباوری اراده خداست و تحقیق در چرایی آن هم بیهوده است و با رسیدن به اراده خداوندی پرسش تمام میشود"
      مگر در خداباوری پاسخ بسیاری از پرسشها خدا نیست ! ؟ اگر توجه کنید نه در این زمان که از قرون بسیار قبل پاسخ بسیاری از سئوالات خدا بوده است ! مثلا در 1400 سال قبل هم کشاورز میدانسته که از زمین گیاه میروید و برای رویش به آب نیاز است اما پاسخ پرسش خالق گیاه چیست گفته میشد خدا ! حال آیا همان موقع کشاورز دست از کشاورزی برمیداشت که چون خالق گیاه خدا است پس نیازی به آب و بذر نیست !
      من انکار نمیکنم که برداشتهایی از خداباوری به تنبلی و عدم پیگیری منجر میشده است اما بدلیل تفکرات زیاد دیگری که برداشتی فعالانه از خداباوری داشته اند (خصوصا در اسلام ) این نوع تنبلی در فکر صرفا ناشی از آموزه های خداباوری نیست . بهرحال چون بحث به حاشیه میرود و اگر توافق ابتدایی بر بی پاسخ بودن پرسش بهمنیار را قبول داشته باشید پیشنهاد میکنم که در باره موضوع خداباوری و اخلاق یک سئوال یک جمله ای (احتمالا انتقادی ) مانند آنچه من از سئوال بهمنیار گرامی استفاده کردم بپرسید تا صرفا پیرامون همان سئوال به گفتگو بنشینیم . سپاس فراوان

    14. #40
      نویسنده دوم
      Points: 10,679, Level: 68
      Level completed: 58%, Points required for next Level: 171
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      بهمنیار آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2011
      نوشته ها
      226
      جُستارها
      27
      امتیازها
      10,679
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      203
      از ایشان 604 بار در 207 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حسین نمایش پست ها
      خوب حالا من پرسش خودتان را تکرار میکنم و پاسخ صریحی از شما بهمنیار گرامی خواهانم اگر آگاهی ما در گور پایان می یابد ناچاری ما برای راستگویی و درستکاری برای چیست" و توضیح اینکه شما مجبورید یکی از دو گزینه را انتخاب کنید اول - در جهانبینی مادی هیچ اجباری به راستگویی نیست دوم - در جهان بینی مادی اجبار به راستگویی است به این دلیل که ............(و شما جای نقطه چین را پر بفرمایید ) لطفا فعلا کاری به این نداشته باشید که آیا در جهان بینی خداباور چگونه با آن سئوال برخورد میشود . شما فقط دیدگاه جهان بینی مادی را بگویید و بعد اگر خواستید من پاسخ جهان بینی الهی را برایتان خواهم گفت . پس تا دیدن انتخاب شما از بین دو گزینه فوق بدرود
      درود بر شما
      ببینید پیش از این که پاسخی بدهم بهتر است که در این پرسش دو سطح بازشناسی شود
      زمانی که می گوییم آیا هیچ گونه خوبی در جهان هست این یک سطح (برای آسانی کار سطح یک)
      زمانی که می گوییم آیا این شخص یا بهمنیار خوبی های اخلاق دارد یا ناچاری های اخلاقی دارد یا اخلاقی هست سطح دو
      شما در سطح دو پرسش می پرسید و چشم داشت و انتظار پاسخی در سطح یک را دارید

      شاید من 100 ها دلیل برای این که چرا فلان کار اخلاقی را می کنم داشته باشم. برای نمونه راستگویی یک خوبی اخلاقی است خوب و من هم گمان کنید یک سوپری در یک محله کم جمعیت دارم رقیب هم چند تا دارم. اگر من آبرو داری کنم و خویش را جا بیندازم که مرد راستگویی هستم و در واقع راست هم بگویم یعنی کیفیت جنس را به درستی به مشتری بگویم. در واقع ناچاری من برای کار اخلاقی با سود من هم پوشانی دارد. من راست می گویم یا نیکوکاری می کنم چون این کار اخلاقی با سود شخصی من هم راستا است. این یک نمونه است. پس من در پست پیشین خویش زمانی که می گویم بر بهتر ساختن جهان پیشاپیش پاسخ شما را دادم. حالا نوبت شما است که ناچاری اخلاقی را بازتر کنید هر چند که پاسخ های شما روشن است.

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •