بد نیست اگر این دو گرامی قبول کنند، یک مناظره بینشون در باره موضوع جاری در نوبت داشته باشیم.
بد نیست اگر این دو گرامی قبول کنند، یک مناظره بینشون در باره موضوع جاری در نوبت داشته باشیم.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
ببینید در روند فرگشت دو موضوع وجود دارد یکی پدید آمدن موجود زنده از مواد بی جان
دوم تغییر و تحول این موجود زنده (تک سلولی) و تبدیل شدن آن در طی زمان طولانی به انسان و اسب و ماهی و .....
در بالا اشاره کردید که تولید موجود زنده از مواد بی جان تنها و تنها یکبار شرایطش فراهم شده و این اتفاق افتاده، این را از شما می پذیریم
حال سوال اینجاست که آیا باز هم شرایط ویژه ای نیاز بوده تا این موجود زنده دچار تغییر و تحول شود؟ یا نه شرایط گذشته و حال زمین به گونه ای است که اگر هر نوع تک سلولی در آن قرار گیرد قابلیت فرگشت یافتن را دارد؟
قسمت انتهایی کلام شما (بنابر آنچه من فهمیده ام) شق دوم را تایید می کند؛
حال سوال این است اگر چنین باشد ما باید هر ثانیه شاهد شروع روند جدیدی از فرگشت باشیم یعنی آن روندی که در آن عکس نشان داده اید باید میلیاردها میلیارد بار تکرار شوند و باید به جای مشاهده مثلا یک نوع انسان
میلیاردها نوع انسان با میلیاردها ریشه مشترک باشیم حال آنکه چنین نیست.
ویرایش از سوی کوشا : 10-27-2013 در ساعت 06:19 PM
ویرایش از سوی Mehrbod : 11-21-2013 در ساعت 02:50 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (11-21-2013),مزدك بامداد (11-21-2013)
این را قبول کرده و مفروض گرفتیم.
سوال دقیقا همین جاستتنها جاندار —> جاندار ِ پیچیده رخمیدهد.
وقتی بی جان جاندار شد طبق فرگشت قوه پیچیده شدن را دارد؛ شما قبول دارید که هم کنون زمین استعداد به فعلیت رساندن این قوه را دارد
لذا به طور مثال اگر ریشه انسان به ماهی برگردد ما باید هر روز شاهد خارج شدن انسانی از دریا به عنوان حلقه نهایی آنچه ما اکنون به عنوان انسان می شناسیم باشیم و قبل از آن در دریا باید ماهیانی که در حال انسان شدن هستند نیز به وفور، آن هم در شکل های اولیه تا پیچیده آن قابل مشاهده باشد.
یکبار اشاره کردم موضوع بسیار مهمتر و حیاتی تر از آن است که با شاید و اما و اگر سر و ته آن را بند بیاوریم.در همان سامههایِ نخستینی هم گفتیم, شاید چندبار فرگشت بیجان —> جاندار رخداده باشد, ولی از آنجاییکه سامهها یکسان
بودهاند, پس فرگشت کمابیش یکسانی هم رخداده و گرایندیِ اینکه دو فرگشتِ نامبرده به دو گونه از هومن همسان برسند به 0 نزدیک است.
یعنی منظورتان این است که بومیان آمریکا، استرالیا، نژاد زرد، سرخ، سیاه، سفید و .... به صورت جداگانه فرگشت را از تک سلولی شروع کرده اند؟هر آینه از دیدگاهی دیگر, همهیِ هومنان زندهیِ امروز برای خودشان یک گونهیِ جداگانه میباشند که تنها همسانی بس بالایی با دیگر هومنان دارند.
این گفته علمی است یا صرف فرضیه و دیدگاه است؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
undead_knight (11-24-2013)
باز هم شاید !
پس قبول دارید فرگشت یک قانون اثبات شده نیست.
فکر کنم در دوران راهنمایی بود که معلم علوم به ما یاد می داد که هر گاه چیزی قانون شود دیگر تخلف پذیر نیست
اگر آب در صد درجه جوش می آید این دیگر هیچ اما و اگری نمی پذیرد
فرگشت اگر فرگشت است باید حالتی سیال در همه حالات باشد من که اکنون این پست را تایپ می کنم دیگر آن کسی که پست قبلی را تایپ و منتشر کرد نیستم حتما تغییری هر چند در مقیاس نانو و میکرو در راستای فرگشت در من اتفاق افتاده است (چیزی غیری از روند پیر شدن یا رشد کردن و جوان شدن کودک)
حال که اینچنین است و باید باشد همه موجودات در حال شدن هستند هر چند با فاصله بسیار کم اما
چون این روند همیشگی بوده باید موجود کمتر فرگشت یافته که از روند فرگشت او مثلا ده میلیون سال گذشته از
موجود مشابه (هر چند ژنهای او همسان نباشد) که روند بیست میلیون سال قبل تر آغاز شده قابل تمایز باشد.
لذا این حرف شما
از نظر عقلی و علمی قابل پذیرش نیست.در کنار آن, اگر امروز هم جانوری از آب به خاک بخیزد که توند دگرش به هومن امروزین
را در گذر میلیونها سال داشته باشد, ما نمیتوانیم آنرا بازشناسیم, زیرا توان
پیشبینی ما مرزمند است و تنها میتوانیم چند گام پیش روی فرگشت را ببینیم و بس.
با این بیان شما ما تنها باید حداقل میلیاردها میلیارد نوع انسان داشته باشیم نه چند نوع انگشت شمارخیر, من و شما ژن بسیار همسانی داریم, ولی ژن یکسانی
نداریم, پس میتوانیم دو گونهیِ جداگانه هم از دیدگاهی, دیده شویم.
دگرسانیهایِ ریز هم در گذر زمان انباشته میشوند, بدین چم که گرچه
ژن دو تن/جاندار میتواند بسیار همسان باشد, ولی آن اندک دگرسانی در گذر میلیونها
سال به جانوری سراسر دگرسان خواهد فرگشت (نگرهیِ آشوب - Chaos theory - WiKi)
اگر سایر موجودات را اضافه کنید مقدار احتمالات از تعداد کهکشانها و ستاره های موجود در آن بیشتر خواهد شد.
فرگشت بدون در نظر گرفتن زمان بسیار زیاد قابل درک نیست. این چیزی که شما گفتید تقریبن 3 میلیارد سال طول میکشه. چطور باید "هر روز شاهدش" باشیم؟
در نمودار زیر ببینید. در یک مدل 24 ساعته که زمان صفر برابر با پیدایش زمینه، فرگشت ساعت 4 صبح آغاز شده و انسان امروزی در ساعت 23 و 58 دقیقه و اندی پدید آمده. زمان 23.59.59 هم اکنون هست.
چنین چیزی درست نیست. در فلسفه علم چیزی به نام قانون وجود نداره. قانون تنها یک برداشت عمومی و عامیانه از "تئوری" هست.
در علم سه مفهوم فقط هست که هر سه هم ابطال پذیرند: فرضیه، نظریه و قضیه. قانونی وجود نداره. علت قانون نامیدن به نظر میرسه شباهت اونها به قوانین قراردادی و اجتماعیست.
ویرایش از سوی kourosh_bikhoda : 11-21-2013 در ساعت 08:47 PM
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
sonixax (11-21-2013),undead_knight (11-24-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (11-22-2013),undead_knight (11-24-2013),مزدك بامداد (11-22-2013)
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Aria Farbud (11-23-2013),Mehrbod (11-22-2013),sonixax (11-22-2013),undead_knight (11-24-2013)
اشتباه شما همین جاست تمام تک تک ثانیه ها و کسر ثانیه های این سه میلیارد سال استعداد این را داشته که نقطه آغاز فرگشت یک تک سلولی باشد و این استعداد هنوز هم وجود دارد.
اسمش را هر چه می خواهید بگذارید؛ این موضوع قابل انکار نیست که در علوم مختلف قضایایی وجود دارند که حداقل معامله ثابت با آنها شده و ملاک و مبنای تحقیقات بعدی قرار می گیرند مثل سرعت نور و سرعت صوت و ....چنین چیزی درست نیست. در فلسفه علم چیزی به نام قانون وجود نداره. قانون تنها یک برداشت عمومی و عامیانه از "تئوری" هست.
در علم سه مفهوم فقط هست که هر سه هم ابطال پذیرند: فرضیه، نظریه و قضیه. قانونی وجود نداره. علت قانون نامیدن به نظر میرسه شباهت اونها به قوانین قراردادی و اجتماعیست.
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)