شما بحث برهنگی که یک بحث اخلاقی است را با موضوع نیاز انسان به لباس جهت زنده ماندن خلط فرموده اید.
بحث در این است که چرا انسان در مواجه با محیط،
بر خلاف سایر حیوانات که جسم آنها با محیط تطابق پیدا می کند و مثلا خرس قطبی با خرس آفریقایی واکنش جسمی متفاوتی به محیط نشان می دهند،
به جای تغییرات جسمی یک عامل خارجی به نام لباس را دخالت می دهد و جسم او در سراسر کره زمین تقریبا تغییرات قابل توجهی ندارد؟
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
برای انیکه آدمی در روند فرگشت به چیزی دست یافته که دیگر جانوران دست نیافته اند
و آنهم همان " دست" است. برای نمونه گرچه دولفین هوش بالایی دارد ولی چون دست
ندارد نمیتواند کار ابزار مند انجام دهد. پریمات ها در جنگل ها از دست هم برای بالارفتن
از درخت و .. سود میبرده اند ولی با بیرون امدن نیاکان آدمی از جنگل ها و به سوی استپ ها،
دو دست آنها برای کاری دیگر رها و باریک شده و بجای ان دو پای انها نیرومند و کلفت شده است.
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Anarchy (01-09-2014),Russell (01-09-2014),sonixax (01-09-2014),undead_knight (01-09-2014)
از زیر بار جواب به سوال اصلی فرار می کنید و حرف های دیگری به میان می اندازید
با دست یا بدون دست
وقتی انسان پا به استپ گذاشت یا مکانسیم طبیعی بدن او قادر به حفظ او از گزند سرما و گرما بود یا نبود
اگر بود
که دیگری نیازی به دوخت و تهیه لباس نداشته و
اگر نبود
همزمان با فرگشت دست او که طبق نظر خودتان نیاز به حداقل یکی دو میلیون سال زمان داشته
پوست او که به مراتب به فرگشت کمتری نیاز داشته نیز تطابق با محیط پیدا کرده و
باز نیازی به لباس نداشته است
پس مسئله لباس همچنان لاینحل است.
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
بیجاست! به وارونه،
گرهی در کار نیست، همچنان که گفتیم و گفتید، او از جنگل ها و درختها
به استپ های گرم استوایی رفت که گرمتر و خورشیدین تر بودند و او اینجا
بخش بزرگی از موهایش را از دست داد چون نیازی به آنها نداشت. در برابر
چون دیگر درخت نبود باید از پایهایش برای سکار و گریز سود میجست
که به فرگشت و چیره شدن دستهایش انجامید. پس از اینکه او اینچنین در
آفریکا فزون شمار گردید، آنگاه نخست به جاهای دیگر گریزانده شد ولی
دیگر او دست داشت و کار میتوانست بکند و برای همین گزینش طبیعی
در او دیگر در این رهگذر ساده کارگر نشد.
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
قبلا اشکال کردم جواب ندادید؛
به غیر از انسان (البته به قول شما شامپانزه) حیوانات دیگری نیز در استپ بودند اما پشم و پر و کرک هیچکدام نریخت پس
دلیلی بر استثنا شدن انسان نیست که اینچنین لخت و عور شود و در نیتجه
نیاز به لباس در مناطق دیگر داشته باشد.
با افسانه گفتن نمی توان پایه استدلال برای خود ساخت !
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
بیجاست،
باید دید که فرگشت مهادین در کجا انجام شده است و کوچ در کجا.
در همان آفریکا هم گفتیم که هنوز هم دارند برهنه میگردند و بوارون گفته ی
شما نیازی به جامه هم ندارند.
برای نمونه موش کور هایی که در زیر زمین تونل میکنند هم پشم ندارند.
Naked mole rat
خود ما هم سراسر بی پشم که نیستیم، پشم ریز و اندکی از زمان های
گذشته برای همه بجای مانده است، بویژه برای سنگ رو یخ کردن اسلام!
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
خوب است
اکنون ثابت کنید این حیوان در جنگل بوده مو داشته و سپس به استپ آمده و چون نیازی به مو نداشته آنها را از دست داده است.
در مورد انسان هم بفرمایید که چرا موهای سر و صورت و سینه و اطراف عورت و مقعد استثنا شده اند با اینکه
انسان بیشترین تلاش را برای رفع آنها داشته اما
همچنان این موها اصرار بر ماندن ! و
نرفتن دارند؟
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)