خوب مهر بد جان به یک چیز هم توجه کن.
دوران کودکی دورانی هست که انسان به واسطه ی ضعفش خیلی از تحمیل ها بهش اعمال میشه.
اگر من هم به عنوان یک زن بشینم و بینم در دوران کودکیم چه مزخرفاتی به من القا کردند که تا همین الان که بزرگ شدم دامنگیرم شده که خودش داستانی طولانی میشه....
تازه اگر هم بخوایم این رو در نر بگیریم که پدرو مادرا چه ظلمی به بچه ها کردن بهتون اطمینان میدم که جز مواردی کم واقعا دختر بچه ها بیشتر متحمل هزینه شدن....
اینطورم فکر نکن که مردا به حقوقشون آشنا نیستن و تنها این داستان ها به ذهن شما خطور کرده.
قریب به 90 در صد مردایی که میشناسم از اینکه برون کار میکنند- سربازی میرن-مسئول خانواده میشن و...شکایت میکنن و این رو پتکی کردن بر سر زن بیچاره.زن از همه جا بیخیبرم فکر میکنه یه موجود اضافیه که مرد داره این مسائل رو به خاطر این که مرده تحمل میکنه و دچار یک خفه خونی القایی میشه ..
اما معمولا زنان به حق وحقوقشون واقف نیستن و روشنگری های اخیر کمی اونها رو بیدار کرده.
البته راستش تحت تاثیر قرار گرفتم و ناراحتم از اینکه یکسری از مسائل رو به اجبار به مردان تحمیل کردن
اما این رو هم در نظر بگیرید که مردها انقدر ابزار های قدرت رو در دست دارن که بسیار یاز این ظلم هایی رو که بهشون تحمیل شده رو میتونه تا حدی جبران کنه....
به نظر من زندی ی مرد به مراتب آزاد تر و شاد تر ه
اما یک زن در هر کجای دنیا که باشه به خاطر نقش هایی که براش تعریف کردن و به زور بهش خوروندن عملا زندگی نمیکنه و یک زندگی توام با مسائل حاشیه ای و دور از واقعیت داره...