همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
روزی امام نقی(قارت) مثل همیشه مؤدبانه فرمود: از آنجاییکه اسلام دینِ احترام و ادب است، اگر کسی به ما که علمای اسلام هستیم بی احترامی کند، بی شک ولد الزنا و نجس تر از سگ است و باید خونش را ریخت زیرا که در نطفه اش مشکل دارد و به جهنم می رود و در آنجا لجن خواهد خورد.
ادبیات زیبای ائمه مظلوم - بحار النوار
******************************
قال نقی: از جدم سارق ابن باقر نقل است که دشمنان ما اهل بیت همگی از حرامزادگانند!
ابا قُزمیت برادر ابولاشی(رضی النقی عنه) در مجلس حضور داشت و ناگهان یک ابر بالای سرش تشکیل شد و یک کوئسشن مارک گنده درونش ظاهر گشت و عرض کرد: یا نقی! پدرم به فدای مادرت! آیا جعفر[کذّاب] فرزند گرامیتان برادر عسکری کوچولو از دشمنان اهل بیت و مدعیان امامت نیست؟
امام نقی: ای قزمیت غافل! همانا تاریخ انقضای این حدیث تا قبل از امامت من بود... لکن زود باشد که من بر جمیع کفار و مسلمین امامت کنم! اگر ایمانتان ضعیف است بروید از مارک ابن زاکربرق سوال کنید...
***************************
گدای مسکینی به سامرا آمد و در خانه امام نقی (ع) را زد. امام فرمود «عجب گیری کردیما»، و غلامی را فرستاد که احوال شخص را جویا شود. غلام بازگشت و عرض کرد اماما می گوید نصاری است، نامش غوجبجد است و از راه دوری آمده. امام فرمود برو و اسم واقعیاش را بپرس. غلام دوباره پرسید و گفت: ای پسر رسولولا، می گوید غوجبُجد است و پرسشی دارد. امام دیدند که این طوری نمیشود. خود در را گشودند و ناگهان فرمودند: خاک برسر بی مطالعهات کنن این که گوژپشت نتردام است. و به احوال او رسیدگی کردند.
دیدار امام نقی با مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب
م.م.ر: ژما نژره گلواژهاید؟
نقی: بله حاجآقا. من البته خودم امام هم هستم.
م.م.ر: آورین. آورین. ماژالا. حالا ازمتون چی هست؟
نقی: امام نقی علیهالسلام هستم.
م.م.ر: هممم. نژنیدم ازمتونو.
نقی: احساسم میگه شما منو با نام هادی باید به یاد بیارید. من یک کمپین هم واسه خودم دارم.
م.م.ر: این روژا کی نداره! حالا گلواژه یعنی چی؟
نقی: یعنی کسشر حاجآقا.
م.م.ر: احزنت. آورین. پسرم مژتبی کتابای ژما رو میخونه.
نقی: کدوم کتابمون رو؟
م.م.ر: بریم غرفه بعدی… ژما انتژارات وزارت امور خارژهاید؟ انگژت هم میکنید؟
************************
مطالبات اعضای کمپین یادآوری امام نقی
نوشتهشده در مه 18, 2012 توسط imamnaghi
۱- اختصاص بشقاب و صندلی خالی به امام نقی در جلسات بعدی هیات دولت
۲- اختصاص سهمیهی ۵۰ درصدی به اعضای کمپین امام نقی در کنکور سراسری
۳- تغییر نام برج میلاد به «یادمان نقی» در اشاره به ذولنعوظ حضرت
۴- استفاده از جرج کلونی یا لئوناردو دیکاپریو برای ایفای نقش حضرت در سریال امام نقی
۵- انعقاد قرارداد با FedEX ،DHL و UPS و اختصاص جندین چاه در محلهی قناتکوثر پایتخت برای نامههای پیروان حضرت
۶- نصب و راهاندازی سیستم آپلینک در خیابان جامجم (سازمان صدا و سیما) برای پخش شبکهی Naghi TV
۷- احداث یک شرکت holding به نام آستان قدس نقوی با سرمایهی ملی
۸- تصویب مجازات اعدام برای هر کسی که از بالای دیوار، زباله روی سر امامان میریزد.
۹- رهاکردن غنیسازی و روی آوردن به نقیسازی اورانیوم
۱۰- بافتن پردهی حرم امام نقی از طلا، نقره و ابریشم و اهدای آن به کشور عراق به صورت رایگان
۱۱- تغییر نام شان علی استون به شان نقی استون
۱۲- «یا نقی» گفتن وزنهبرداران به شرطی که دوپینگ نکنند
۱۳- ترویج «بیمهی امام نقی» در بین رانندگان کامیون و نیسان
۱۴- استفاده از عناصر موثری مانند محمودرضا خاوری و محسن رفیقدوست که سابقهی مدیریت درخشانی داشتهاند.
۱۵- ایجاد ایستگاههای نقواتی پخش آب انگور در سطح شهرها
۱۶- احداث اپراتور چهارم تلفن همراه با شبکهی 4G به نام نقیسل
۱۷- تغییر نام بیمارستان واقع در خیابان ملاصدرا به «نقیة الله اعظم»
۱۸- افتتاح حساب ۱۰۰ امام در Bank of America برای مشارکتهای مردمی
۱۹- انتصاب محمد جواد لاریجانی به سمت ریاست قوه مجریه برای ثبت رکورد در کتاب گینس
۲۰- اختصاص کلاس چهارم و پنجم ابتدایی برای شناخت امام نقی و تدوین دروس سیرهی عملی امام نقی، سیرهی عبادی امام نقی، سیرهی تفریحی امام نقی ۱، سیرهی تفریحی امام نقی ۲، متون نقوی، وصایای امام نقی، الامام نقي (عربی)، Imam Naghi (انگلیسی)
۲۱- برپاسازی ناقورا و دههی نقوی برای عزاداری امام مظلوم با مداحی شاهین نجفی
۲۲- جمعآوری قرآنهای تحريف شده موجود و انتشار گسترده قرعان نقيد، صحيفه نقويه و هجو الملاقه
۲۳- گرفتن غرامت از شرکتهای عطر شانل و کریستین دیور بخاطر دزدیدن دانش فنی بول و غائط امام نقی
۲۴- شبیهسازی ژنتیکی حسنین (cloning) و اختصاص یک جفت حسنین (حسن+حسین) به هر مسجد جهت تصحیح وضو
۲۵- احداث اتوبان نیقایش!
۲۶- مجاز دانستن نگه داری شتر به عنوان حیوان خانگی
…
و در آخر «ولایت مطلقه نقی»؛ نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر.
دیگر مطالباتتان را در بخش نظرات بنویسید تا به لیست اضافه شود.
سوره چانگ
們正在做
چونگ چینگ بونگ (از اعجاز چینی است کسی نمیداند یعنی چی)
和你知道什麼
و تو چه میدانی که چین کجاست الدنگ ؟
我認為, 我們當然有我們的眼睛是他們正在做 方式嗎
پس خیال کردهای ما چون چشمهایمان اینجوری است خودمان هم اینجوری هستیم؟
你肯定我們的厚愛和好評和姿勢的壽 和卡爾巴拉建
همانا ما برای شما مهر و تسبیح و عبا و عمامه و رکعت شمار و چفیه و کفن کربلا ساختهایم
你有否決所有決議
و تمام قطعنامههای شما را وتو کردهایم
我們拋 出你有假冒偽劣的一切
و هر چی بنجل داشتهایم به شما انداختهایم
務必繁榮
باشد تا رستگار شوید
但採取
ولی نشدید
所以,我們擊敗中國棒
پس دادیم شما را با چماق چینی کتک بزنند
做你的車濕灑水中國
و با ماشین آب پاش چینی خیستان بکنند
逼你成功
تا به زور رستگار شوید
正如我們已經成功地在我們自己的國
همانطوریکه امت خودمان را زوری رستگار کرده بودیم قبلاً
當然,我們自己和你的錢 ,肚子
و با پولهای شما شکم ملت خودمان را که خیلی زیادند سیر نمودیم
為低, 因為動物吃了自己的座位上
چونکه کم کم داشتند بین چهارپایان صندلی را هم میخوردند
雖然我們肯定喋喋不休,神是能夠 和能夠做任何事 情
همانا ما هم عین این جغجغه ای که خدایمان است به هر کاری قادر و توانائیم
如果真實的話 ,我們 說把它一首詩
اگر راست میگوئی برو یک آیه عین اینهائی که ما گفتیم بیاور
或的套鞋我們的話使
یا یک آفتابه عین اینهائی که ما میسازیم بساز
否則,澄平湧
وگرنه چونگ چینگ بونگ (اینرا هم کسی نمیداند)
阿里和佛陀偉大的真理
صدق بودا العلی العظیم !
*****************************
نقل است که کافر متموّلی در سامرا زندگی میکرد. روزی نقی (ع) در مسجد نشسته بود و در سوراخ دماغ خویش تفحّص میکرد که آن کافر را دم در مسجد دید. بلند فریاد زد: باز این حرامزاده آمد، مراقب باشید نجس نشوید!
آن کافر لحظهای درنگ کرد، سپس گفت: یا نقی! آمده بودم اسلام بیاورم! حالا که فحش دادی پیشمان شدم.
حضرت (ع) لحظهای در ذهن مبارکشان چرتکه انداختند و خمس زکات اموال او را مجسم کردند، پس فورا دنبال او دویده و با فحش خوار و مادر بستن به جد آباد مطهّر خودشان توضیح دادند که شوخی ناموسی میان مؤمنین یک امر بسیار رایج است و جای ناراحتی نیست. کافر که شیر پاک خورده و حلالزاده بود پذیرفت و اسلام آورد.
سیره نقوی، آغوش باز اسلام
******************************
حدیث واقعی:
اسحاق جلاب گويد: براى امام هادى عليه السلام گوسفندان بسيارى خريدم ، سپس مرا خواست و از اصطبل منزلش بجاى وسيعى برد كه من آنجا را نمى شناختم، و در آنجا گوسفندان را بهر كه دستور داد، تقسيم كردم، و براى (پسرش ) ابو جعفر و مادر او و ديگران دستور داد و فرستاد، آنگاه روز ترويه بود كه از حضرت اجازه گرفتم به بغداد نزد پدرم برگردم، به من نوشت: فردا نزد ما باش و سپس برو.
من هم بماندم و چون روز عرفه شد، نزد حضرت بودم و شب عيد قربان هم در ايوان خانه اش خوابيدم و هنگام سحر نزد من آمد و فرمود: اى اسحاق برخيز، من برخاستم و چون چشم گشودم، خود را در خانه ام در بغداد ديدم، خدمت پدرم رسيدم و گرد رفقايم نشستم، بآنها گفتم : روز عرفه در سامره بودم و روز عيد به بغداد آمدم.
اصول كافى جلد ۲ صفحه ۴۲۳ روايت ۳
matmetal613 (07-09-2012),sonixax (05-19-2012)
حدیث واقعی:
در یکی از روزهای بهار، که آسمان صاف و هوا گرم بود ، مردم در یکی از مناسبتهای رسمی تابستانی از خانه های خود بیرون آمدند. امام هادی (ع) نیز با پوشیدن جامه ای زمستانی از خانه بیرون آمد. چون به میان صحرا رسیدند، ابری پر باران ظاهر شد و بارانی سخت باریدن گرفت و هیچ کس جز امام هادی از شر باران و گل در امن نماند. بدین وسیله بسیاری از مردم به سوی او و دانش حضرتش راهنمایی شدند.
هدایتگران راه نور ، زندگینامه چهارده معصوم – آیت الله سید محمد تقی مدرسی (جلد دوم)
برگ ۳۵۳
نقی گلی به جمالت. نقی شکر کلامت. نقی چقده بلایی. نقی نمیری الهی. نقی پس کی میایی (اشاره به مسئلهی ظهور). نقیوش همون بود که میخوند…
یکی از کافران: یا نقی، شما که می گویید دین شما دین کاملی است، چرا در این اسلام شما، دستور به کتک زدن زنان داده شده است!؟
امام نقی: اگر کتک زدن زنان بد بود، چرا خدا آنرا در قران آورده است؟!
************************
امام نقی بسیار شجاع بودند شبی در کوچه های سامرا قدم میزدند که ابن مرض از پشت دیواری پریده و به امام پخخخ نمود امام ۳ متر به هوا پریده و بر روی دستان مبارک فرود آمدند
ابن ماله میگوید این معراج صغرای امام بوده است که جاهلان آن را ترس میپنداشتند.
خود امام بعدها بسیار گریستند و فرمودند «صاحاب نداشتم وگرنه اسمم رو توی کتاب قینس ثبت میکردم»
************************
امام نقی (ع) همواره تاکید داشتند که ما اهل بیت از بقیه افراد جامعه برتر نیستیم؛ بلکه این بقیه افراد جامعه هستند که از ما اهل بیت کمترند.
امام نقی و شکستهنفسیها
matmetal613 (07-09-2012),Mehrbod (05-20-2012),Russell (05-20-2012),sonixax (05-20-2012)
امام نقی پس از وصول خمس و زکات، به بازار برده فروشی میرفت، چند کنیز میخرید و پس از جماع در راه خدا آزادشان میکرد.
هم کیف میکرد هم ثواب میبرد.
آتنا في الدنیا الحسنه و في الاخرت الحسنة
از کتاب «عقل معاد و عقل معاش»
***************************
قال سوسن (ص):
لٍدينا الوٌیة لتَناٰولً العِشاء. شٍراء بَعضٌ الماٰيَونيز و مٰاءالشَعیرُ مِن مّتجر.
شام الویه داریم. از مغازه [سس] مایونز و دلستر بخر.
نگاهی به مقام زن از دیدگاه اسلام – صفحات اول
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Agnostic (05-21-2012)
یک سال سامرا توسط سپاه دشمن عباسی تصرف شد. اصحاب چه خونها دادند و چه مقاومت ها کردند تا جلوی سپاه عباسی را بگیرند.
و سال بعد اصحاب بیشتری جان بر کف دست گذاشتند و رودها و دشتها و آسمان را از خون خود سرخ کردند، تا سامرا آزاد شد.
امام که در همه این مدت، در ویلای تابستانیشان، نقاران، به جماع و سماع مشغول بودند، در متنی تاریخی آزاد شدن سامرا را به همه اصحاب تبریک گفتند، و تصریح کردند که (سامرا را نقی آزاد کرد!)
......
تقدیم به همه بر و بچ جبهه، همه اونهایی که رفتند و همه اونهایی که موندند، با هر مرام و مسلکی که هستند...ممنون دلاورا!
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
ابولاشی نقل میکند که روزی صحابه ای از مریخ خدمت امام رسید و پرسید ما میخواهیم در آن سیاره مذهب تأسیس کنیم. گوگل کردیم و شما را یافتیم. اگر امکان دارد تکنولوژی ساخت دین را به ما هم بیاموزید.
امام خشتکی خارانده فرمودند، به شرط دریافت نصف وجوهات آن بلاد، طرز تهیه دین را به شرح زیر در اختیارتان میگذارم:
1. ابتدا پرسشهای اصلی بشر را در محل نصب مذهب پیدا کرده، مردم را مثل سگ از نیافتن پاسخ قطعی آنها می ترسانید. مثل مبدأ هستی، مرگ، سرنوشت، نیک و شر و ...
2. سپس برای آنها از خشتک خود راه حل ها و داستانهایی به غایت افسانه ای و هپی اندینگ برای غلبه به ترسهای ایجاد شده در مرحله اول در میاورید. دقت شود که به هر میزان که راه حلها غیر عقلانی و ساینس فیکشنی باشد، ضریب قبولش بیشتر می شود.
3. در این مرحله یک لایه دیگر ترس برای تهدید از انجام ندادن دستورالملها اضافه می کنیم.
4. آنگاه مرحله سه را با یک لایه تشویق و جایزه عمدتاً تا سطح زیر کمری برای مومنان، تکرار می کنیم.
5. در این مرحله معجون آماده بهره برداری است، اما به دلیل وجود منافذ عقلی در ظرف دین، امکان از دست رفتن حرارت و بالطبع کاسبی، وجود دارد. پس لازم است که یک عایق سازی کامل دور تا دور ظرف دین (حالا شده با زور شمشیر یا تکفیر) انجام پذیرد که نفوذ باکتریهای "شک" باعث فساد دین نشوند.
6. دین شما آماده است. بروید حدیث بسازید و پول دربیاورید.
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)