نوشته اصلی از سوی
Ouroboros
اتفاقا دشواری شماست، دشواری ما نیست، حرف شما را کسی نمیفهمد، اگرنه من هرچه مقرمطبافی عربی بکنم بازهم اینجا همه(یا دستکم بیشینه)میدانند چه میگویم: جواب حضرتعالی اینست که ما اجوبت کلامی از متن مزدک محترم حاصل نکردیم بغیر ِ مقادیر زیادی سفسطهی مزدکی که ولو باعث تذکار خاطر شد، جوابی در آن نبود. همانطورکه قبلا مطرح کردم حذف شعرا و ادبا و علمای این قرون ِ بعد اسلام به معدومیت تمام زبان فارسی منجر خواهد شد. تعلیل میشود اینکه زبان یعنی خاطرهی مکتوب، و در غیاب این خاطرات مکتوب زبانی وجود ندارد. اولا این کلام به معنی ِ «بیعربی زبان برهنه و الکن است» نیست، ثانیا جواب لایق آن «نه اینطور نمیشود» نیست.
ملاحظه میفرمایید؟
پاسخ را دیگر بند به بند دادیم امیر جان، چی را باید "ملاحظه" کنیم؟
وندها هم دشواری ما نیست. زبان دانشیک نیازمندیهای ویژهای دارد. این وندها هم اندکند و یادگیریاشان آسان؛ بیگمان از یادگیری هزاران واژه
بی در و پیکر مانند "دخانیات" که دخانیات آنرا داریم ولی "دخان" آنرا نداریم و ... آسانتر است، چرا که در واژگان همچَم بکار رفته و در ویر میماند:
هونام = خوشنام، نام نیک دادن
دُژنام = دشنام = ناسزا گفتن!
هُنر = هونَر = هو (خوب) + نرینگی (توانایی)
هومرگ = euthanasia = مرگ آسان!
هونهنگ = eubalaena
هوپرورد = euphoric
دُژپرورد = dysphoric (فارسی؟)
همچنان که گفتیم، اگر کسی اینها را میدانست امروز این اندازه در زمینه دانش بدبخت و واپسمانده نبودیم.
نوشته اصلی از سوی
Ouroboros
برای آنکه همه آنرا میشناسند، برای بیکنشی که دلیل و انگیزه لازم نیست. شما که خواستار دگرگون کردن قرنها پشتوانهی زبانی هستید باید تا پسفردا صبح دلیل و شاهد بیاورید..
آوردهایم و میاوریم!