"A Land without a People for a People without a Land"
Anarchy (02-22-2011)
البته مهمترین چیز این هست که زبان خوب بلد باشید ، اکثریت دانشگاهها هم مدرک toefl یا ietlsمیخواهند ، در مورد بلژیک که من در جریان بودم ، بسیار راحت تونستند پذیرش برای دکترا بگیرند ، انگاری باید از استادهای فوق لیسانس که داشتید هم نامه بگیرید که شما را تایید کنند ، مدارک رو ترجمه کنید ، از این جور چیزها ، من میتونم اسم اون دانشگاه رو بپرسم بهتون بگم ، خلاصه اگه فوق لیسانس دارید ، برای دکترا به راحتی میتونید پذیرش بگیرید.
"A Land without a People for a People without a Land"
Anarchy (02-22-2011)
من دو چیز که به ذهنم میرسند خدمتتان عرض میکنم، اول اینکه اصلا ایتالیا را فراموش بکنید. سطح زندگی در حد کشورهای شرق اروپا با هزینههای در حد ِ پاریس، دانشگاههای واقعا متوسط و جامعهی شدیدا ضدخارجی را مد نظر قرار بدهید. تنها دلیل مد شدن ایتالیا اینست که بسیار راحت پذیرش+ویزا میدهند(آنطورکه من شنیدهام شش ماه در سفارت زبان میخوانید، اپلای میکنید که 90% پذیرش میدهند و ویزا گرفتنتان از 90% هم قطعیتر است). دانشگاههای فرانسه وضعشان به مراتب ِ درجات بهتر از ایتالیاست، اعتبارشان بیشتر است(در واقع مدرک فرانسه را بجز آمریکا همه جا بی چک و چانه قبول میکنند، آمریکا هم فقط در یکسری رشتههای ِ بخصوص_مثل پزشکی_دورههای ِ تکمیلی و تبدیلی میگذارد)، هزینهای ندارند(بجز هزینهی ثبت نام ِ اولیه که هنوز زیر 1000 یوروست)، همگی دولتی و تحت ِ یک استاندارد ِ برابر و نظارت مستقیم هستند(یعنی بجز دانشگاه زنجیرهای ِ سوربن که کمی از بقیه سرتر است، مابقی دانشگاهها تقریبا در یک سطح قرار دارند). سطح ِ زندگی در آنجا بسیار بالاتر است، و هزینهی شهرستانهای ِ فرانسه نسبت به شهرستانهای ایتالیا اصلا قابل قیاس نیست.
نکتهی بعدی اینست که روی ِ فاندهای دانشجویی زیاد حساب نکنید. احتمال اینکه به من و شمای ِ خارجی تعلق بگیرند بسیار کم است(هر کشوری قوانین خودش را دارد، که همه به اندازهی کافی سخت هستند). اینکه دوستمان شینبت گفت به احتمال زیاد بورسیه است نه پذیرش عادی، کسانی که با پذیرش عادی میروند فقط در یکسری شرایط خاص کمک هزینه از دولت دریافت میکنند، که حداکثر یک سوم مخارجشان است نه همهی آن، و گرفتن آن بسیار سخت است. اینکه طرف کاملا مجانی دارد تحصیل یا زندگی میکند 99% یعنی بورس گرفته(یا از دولت ایران، یا به احتمال قویتر از دولت کشور ِ مقصد).
یک چیز کوچک هم در پرانتز خدمتتان بگویم، آنهم اینکه اگر قصد ِ ماندن دارید، طول ِ مدت اقامت در آن کشور اغلب امتیاز بسیار بزرگی محسوب میشود. مثلا دربارهی ِ فرانسه، اگر شما 5 سال اقامت قانونی در خاک ِ آن کشور داشته باشید، زبان فرانسه را صحبت بکنید، سوءسابقهی ِ قضایی نداشته باشید و مبلغی(به گمان سی میلیون یا همچو چیزی)داشته باشید میتوانید درخواست اقامت دائم، و بعد ملیت بدهید. کاری نداریم که اغلب رد میشود، و اینجا در سفارت از شما تعهد میگیرند که چنین نکنید، اما اگر وکیل بگیرید و کمی خرج بکنید 80% میتوانید موفق بشوید. یا مثلا گویا 3 سال اقامت قانونی در خاک فرانسه امتیازی بسیار بزرگ برای مهاجرت به کبک فرانسه محسوب میشود(این بابایی که من پیش ِ او رفتم خیلی مطمئن از گرفتن اقامت دائم و این چیزها حرف میزد).. منظور از اینهمه پرگویی اینکه، چون مدت ِ دورهی ِ دکتری کوتاه است، شاید بخواهید شروع دوباره در یک رشتهی ِ جدید از لیسانس را مد نظر قرار بدهید. هرچند گرفتن ِ پذیرش از لیسانس بسیار سختتر و در رابطه با برخی کشورها غیرممکن است، و هرچند سر ِ پیری و معرکهگیری محسوب میشود، اما به نظر ِ من نفع ِ آن بیشتر از ضررش است.
خلاصه موفق باشید
هر یک نفر که از این گورستان ِ دستهجمعی بگریزد مایهی ِ شادمانیست..
زنده باد زندگی!
بله ، Scholarship هست. البته گرفتن Scholarship برای دورهٔ دکترا برای یک خیلی راحت تر از دوره لیسانس و فوق لیسانس هست. ولی بهترین راه اقامت گرفتن بدون دردسر به نظر من این هست که وقتی در هر کشوری مشغول تحصیل هستید ، یه دوست دختر پیدا کنید از طریق اون اقامت بگیرید. هیچ دنگ و فنگی هم نداره.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:02 PM ---------- ارسال قبلی در 07:57 PM ----------
مثلا در نروژ تحصیل برای همه مجانی هست ، حتی برای دانشجویان خارجی در دانشگاه ها
http://www.norway.org/ARCHIVE/Educat...studyinnorway/. At all public institutions in Norway, higher education is free for international students as well as for Norwegian nationals.
"A Land without a People for a People without a Land"
دوستان الان مجموعا برای مهاجرت بین استرالیا و کانادا کدوم رو پیشنهاد میکنید؟! اگه میشه دلایلتون رو هم بگید.
Russell (02-22-2011)
به نظر من کانادا بهتره .
اولن که یکی از دوستان من که تابعیت کانادا داره ، مدتیه که رفته استرالیا و به شدت بدش اومده و میخواد برگرده .
دومن که استرالیا از نظر جغرافیایی جاش پرته .
سومن که استرالیا یکی دو تا شهر عاری از جک و جانور های خطرناک بیشتر نداره و برای کسی که بومی نباشه زندگی توی جاهای دیگه به شدت خطرناک و سخته چون نمیتونه مثلن نیش فلان زنبور که کشنده هست و برای تزریق پادزهر 10 دقیقه بیشتر وقت نداره رو از نیش یک زنبور معمولی تشخیص بده ، در نتیجه عملن زندگی در بخش بزرگی از استرالیا رو از دست میده .
چهارمن که کانادا چسبیده به شیطان بزرگ و اگر به سرتون زد یک وقتی برید از بلاد شیاطین دیدن کنید زحمت آنچنانی ندارید .
تنها ایران کانادا سرماشه که اون هم بهش طی یکی دو سال عادت میکنید و براتون عادی میشه - تازه همه جاش هم سرد نیست .
ویرایش از سوی sonixax : 02-22-2011 در ساعت 04:37 PM
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (02-23-2011),pentageromman (02-22-2011),Reactor (02-22-2011),Russell (02-22-2011)
یه قانون عجیبی که استرالیا داره اینه که رأی دادن توش اجباری هست ، یعنی اگه انتخابات بشه و رأی ندید جریمه خواهید شد. کلا هم هیچ مزیت آنچنانی نسبت به کانادا نداره که بگیم خیلی فرق میکنه ، کانادا بهتر هم هست. در مورد سرمای کانادا هم میتونید برید تو استان بریتیش کلمبیا زندگی کنید حداکثر سرما منهای ۴-۵ میشه.
"A Land without a People for a People without a Land"
پیک های نامرتبط با موضوع جداسازی شده و در پیکهای کناری جستار "مهاجرت" قرار داده شدند.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)