sonixax (10-11-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Rationalist (10-11-2013),sonixax (10-11-2013)
sonixax (10-11-2013)
نخیر. مخالفم با شما..
اول اینکه اگر دقت کنید مردها ایستاده اند. زنان کف زمین نشسته اند. بخاطر اینکه جا نبوده..
با این حال من مظلومیت زنان و فداکاریشون رو نشون دادم که حاضراند بنشینند کف زمین! و کار خودشونو بکنند. کدوم مردی چنین میکنه؟؟
شک نکن فداکاری کرده که نشسته خونه و قند و لوند مردشو تحمل میکنه! مطمئن باش اگر خونه نشین نبود، مرد جرات نمیکرد بگه بالا چشمت ابرو ست!!
حالا انگار مرد بیرون چکار میکنه؟؟؟! از صبح ساعت 8 تا ظهر ساعت 14 کار میکنه. 2 روز در هفته تعطیله. بابت کارش حقوق میگیره. پاداش میگیره..
کار خونه که از صبح زود تا آخر شب هست. تعطیلی هم نیست. حقوق هم نمیدن! کسی هم تشکر نمیکنه!
شما سختته بشین خونه و حرف زیادی هم نزن!
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
sonixax (10-11-2013)
اینجا که هست هم نمیکنند.
این توانخواهی (قدرتطلبی) هم گویا شده ورد زبان زنان, من در جایگاه یک مرد هیچ توانی نمیخواهج, چون همیشه برابر است با مسئولیت بیشتر. برای نمونه یک توان گردانندگی
ساده در همین دفترچه هم دیدیم که چه اندازه مسئولیت داشت و انرژی بر, میشود برای من بگویید چه سودی دارد من اینجا توانِ بیشتر داشته باشم یا توان کمتری داشته باشم ایرانبانو؟
یا نمونهیِ دیگر, گاو و تراکتور هم توان بالایی دارند, ولی خب به چه درد اشان میخورد این توان!؟
همهیِ اینها همان سر و سدای بیخود برای کمتر از ١٠% مردان است که شانسی یا با جان کندن یا هر چی در زندگی کارهای میشوند و
در جایگاه مرد استاندارد شناسانده میشوند! بامزگی هم اینجاست که هر کدام اینها میروند یک دختر بیکاره را به نام همسر میگیرند و همه چیز را با او شریک میشوند! ((:
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (10-12-2013)
ما با نگرش به آمار میدانیم هر ساله یک شمار فراوانی مرد از کار کردن میمیرند یا آسیبهایِ فیزیکی میبینند
, در برابر اینها, اینکه برخی زنان (آنهم نه همهیِ زنان) گهگاهی غرولند مردان را میبرتابند چیست؟
سپس اینکه شما براستی از آلیس در سرزمین عجایب یا جایی آمدهاید, چون هتا به جوکهایِ مردم هم بنگریم, این زنان هستند که پیوسته در آنها مینالند و غرولند میکنند, نه مردان!
دربارهیِ کار خانه هم که دیگر مرز دروغگویی را زنان گذراندهاند, خب خود من هم تنها زندگی میکنم و برایتان پیشتر هم نوشتم مدیریت کارهای خانه ام کمتر از ١٥ دقیقه در روز شاید بسختی
بدرازد, شما اکنون انداختن رخت به رختشویی یا گذاشتن ظرف در ظرفشویی را یکسان با کار کردن زیر برف و باران روی داربست میبینید!؟ غرولند برخی از مردان را با مرگومیر بسیاری از مردان یکی میانگارید!؟
یه نفر از سرزمین عجایب؟
من با خوشنودی هر چه بیشتر آماده ام جایم را با همسر کارگر و باهوشم جایگزین کنم, چه خوب که میتوانم همهیِ روز خانه بمانم و به درختچه هایم آب بدهم و کتاب بخوانم و سخنگاه بیایم! ((:
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (10-12-2013)
آه مهربد خان، سخنان تو از صد جوک خنده دار تر است
وقتی از زنان صحبت میکنی اینجوریه که زنان در خانه زیر باد کولر لمیده اند و تلوزیون میبینند و تلفن میکنند و ماتحت شان یاری کند، خوراکی بپزند!
مردان هم زیر باد و رگبار سخت زمستانی که طاقت از سنگ میبرد، مشغول حفر معدن ذغال سنگ هستند که یک مرتبه انفجاری رخ میده و تنها 2 تن زنده میمانند و وقتی این 2 نفر بیرون می آیند همان لحظه رعد و برقی می زند و ... !
تورو خدا ببینید! اینم مثال های یک روشن فکر!!
صدبار گفتم. تو زندگی مجردیت رو از هیچ جنبه ای نمیتونی با زندگی متاهلی مقایسه کنی!
تو 15 دقیقه برنامه ریزی میکنی؟ عمرا 15 ساعت توی زندگی متاهلی بتونی برنامه ریزی کنی!!
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
sonixax (10-12-2013)
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
sonixax (10-12-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)