نگاه کن ! از محرم رفتند توی فروید و خود ارضایی کودک و بچه زبون بسته رو کمری کردند
نگاه کن ! از محرم رفتند توی فروید و خود ارضایی کودک و بچه زبون بسته رو کمری کردند
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (11-16-2012),undead_knight (11-16-2012)
من این تعزیه بازی را دوست دارم و به نظرم نوعی «میراث ملی» به حساب میآید که در فردای خالی ماندن تکیهها و مساجد باید با نوعی حمایت سکولار حفظ بشود.
زنده باد زندگی!
Anarchy (11-16-2012),iranbanoo (11-16-2012),sonixax (11-16-2012),undead_knight (11-16-2012)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
گفتگوهای کناری به جُستار روانشناسی کودک جابهجا شد
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
آنها را هم نگاه میداریم، بعید میدانم پس از اسلامزدایی از ایران تضادی میان آنها باشد(چیزی که درد امروز و فردا نیست میشود تاریخ دیروز).. تعزیه هم هنرنمایی بسیار جالب و منحصربفردیست و هماکنون هم کمتر پیوندی با «عزاداری» دارد.. شما از نزدیک شاهد یکی بودهاید؟ به گمانم بیشتر نزدیک به نقالی باشد تا سینهزنی.
زنده باد زندگی!
Anarchy (11-16-2012),Mehrbod (11-16-2012),Russell (11-16-2012),sonixax (11-16-2012),undead_knight (11-16-2012)
روزهای محرم ما هم عزاداری می کنیم . البته نه برای سالار شهیدان (!) و دست قطع شده ی ابلفضل ! بلکه به حال خودمان! چون مجبوریم تا ساعت 1 بامداد عربده کشی ها و پخش صدای گوشخران مداح ها از بلندگوها رو تحمل کنیم !
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
توی کشور اسلامی که زندگی خیلی وقتها زجره, دیگه محرم و رمضان باید بمیری رسما!
خیلی سعی می کنم دور باشم از این مراسم که حالم رو بد می کنه, میرم سر کار و میام خونه و کانالهای ایران رو نمی گیرم ولی این مراسم دست از سرم بر نمیداره!
صدای مداحان و دسته های سینه زنی که هیچ... نامه میاد از اداره های دولتی سربرگش یه نوحه خونی کامله... تلفن میزنی به یارو که به رشوه گیری معروفه و مشروب میخوره میاد شرکت, آهنگ پیشوازش نوحه هست!!!!
اما گذشته از اینها خیلی از مردم عاشق این مراسم هستند , بخشی از خشم های واخورده شون رو با عزاداری و لعنت یزید تخلیه می کنند, با این فکر که مولا و سرورشون مثل خودشون مظلوم بوده کمی تسکین پیدا می کنند, باور می کنند که توی دنیا همیشه خوبها مظلوم بودند - اما دنیای دیگه ای هست که همه چیز عوض میشه- و منتظر کمک خدا و ظهور منجی برای برچیده شدن ظلم می مونند!
دیشب کنار ساخل بودم
همه مردم خیلی خوشحال بودن!!
همه در حال بزن و برقص
ما هم در حال بازی حکم که برادران سریع جمعمون کردن چون مجرد بودیم
چه اشکالی دارد. چرا هر دو را نداشته باشیم. آیینهای باستانی را زنده کنیم.
آیینهای رایج را هم پالایش کنیم و مردمیشان کنیم. حرکت دسته های عذاداری
در بعضی شهرستانهای ایران (مال تهران مسخره است!) کم از کارناوالهای معروف
دنیا ندارد، همچون روز مردگان مکزیک که بسیار معروف و جهانی شده و کلی
توریست جذب می کند برای مکزیک. موسیقی خاص، اشعار زیبا و با اصالت
(نوحه خوانهای تهران را فراموش کنید) اینها همه جزو میراث فرهنگی ایران هستند.
تعزیه هم که خود هنری است. زمان قاجار به اوجش رسید و بعد با جریان مدرنیته
از آن عظمت افتاد. حتی ج.ا. هم عرضه زنده کردنش را نداشته تا کنون.
Qui Tacet Consentire
Anarchy (11-17-2012),Russell (11-16-2012),sonixax (11-17-2012),undead_knight (11-17-2012)
دُژبرداشت من بود، یادم رفته بود چیزی به نام «تعزیه» هم داریم، اگرنه از محرم من بیشترین خاطرههای پیرامون همان حسین پارتی و سینه زدن و نوحهخوانی (بخوان گریستن و نالیدن فریادوار حسین حسین) بود.
در پاسخ به پرسش امیر و روشنگری کاوه باید بگویم که آری، بسیار بچه که بودم چندباری تعزیه دیدهام و برایم گیرا بودند و شاید ارزش پاسداری داشته باشند.
هر چند باز هم بی هیچ گمانی باید برگزیدگی (priority) را به جشنهای باستانی و شاد خودمان از جای جای ایران داد که شمارشان از روزهای سالمان هم بیشتر میشود.
به هر روی ... دوستان چگونه میتوانند از تعزیه خوشی ببرند زمانیکه از یک داستان بی سر و ته و بی پیوند به ما ساخته شده؟ اگر آهنگ دوست
دارید، که خوب جشنهای خودمان ساز و آواز و آهنگ زدن دارد. اگر نمایشنامهخوانی و استوره دوست دارید، که این همه داستان زیبای جورواجور از شاهنامه و .. داریم.
کجای اینکه یک مشت ایرانی یک داستان سوگوارانهنما از عربهای بدوی نادان در کربلا (که راستی به بدبختی ما وابستگی دارد) را نمایش دهند این اندازه گیرایی دارد؟
یک نادانی بنام حسین بلند شد یک جنبش نادانانه راه انداخت و بنادانی و خواری هر چه بیشتر هم مُرد، خب ؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)