Archive: andishehaa.com - Q&A - #9
***
مزدك بامداد
07-04-24
پیک 73
با لودگی و كل كل كاری از پیش نخواهید برد!
نگارنده ی نخستین : Renad
http://www.andishehaa.com/forums/sho...3960#post13960
[color=blue]اگر
این كار را كردی ؛ یك نسخه اش را هم ئی میل كن به آدرس "عدم ات ساین یاهو
دات كام " تا من با دی لیت آنها ارواح خبیثه را هم بهرمند كنم . [/IMG]http://imgur.com/s3Aab.gif[/IMG] [/size]
***
مزدك بامداد
07-04-24
پیک 74
پاسخ شما را دادیم، بایستگی خردپذیر (الزام عقلی ) در
نگارنده ی نخستین : منظومه
http://www.andishehaa.com/forums/sho...3928#post13928
1-- جناب مزدک اونهایی که به صرفه نیست را جواب ندادی ، چون مکتب سرتاپا لجنت جوابی برایش ندارد .
مثل :
الف ) فرزایست بهینه ژن در تکامل انسانها .... کارش به کجا کشید ؟؟؟
ب ) الزام عقلی در ارتکاب فعل نیک و بد ....... جواب ندادی ؟؟؟
ج ) سرانجام فرار مجرمان و تبه کاران از چنگال قانون ، تاا آخر عمر ... بی پاسخ ماند ؟؟؟
و ....... حالا اینها به ذهنم بود .
گرچه هر چه ادامه بدهید و با آن دانش! ادعائیتان بخواهید به جنگ دین بروید ، لائی دادنهایتان بیشتر می شود ، یعنی پاسخ بر طبق مزاج .
2-- من متوجه نشدم ، شما چگونه به این تاپیک عنوان "فلسفه" دادید در حالیکه با همان عنوان "دانش" بیشتر سازگار بود تا "فلسفه" .
ضمن اینکه شما ، پایتان در علوم عقلی می لنگد و بعد از چند پست از پاسخ عاجز میشوید .
شما را به فلسفه چه ؟؟!!
نگهداشت جان خود و زادمان خود و زمین خود و بنمایه های
خود است. گنجشك هم این اندازه عقل را دارد.
در بعد اجتماعی هم برای اینكه شما امنیت و آسودگی داشته
باشید باید دیگران هم از شما اسوده و امن باشند، یعنی بزبان
دانشیك ، باید یك " قرارداد اجتماعی " باشد كه فرازیست
و زندگی بهینه همگان را فراهم كند و برای نگهداشت این
قراداد اجتماعی هم نیاز به پلیس از یكسو و آموزش و پرورش
فرزندان برای پایبندی به این قرارداد اجتماعی از سوی دیگر است.
از انجاییكه جهان و آدمیان همواره در دگرگونی هستند،
همبود های آنها و این قرادداد های همبودین هم باید در
دگرگونی و تكامل باشند و این با دگم و ایه نمیشود ، بلكه با
قانون بدست آمده از خرد جمعی از راه دمكراتیك میشود
كه انهم نیاز به محور دانستن انسان ( هومانیسم) و حقوق بشر دارد.
برخی از مواد این قرارداد اجتماعی در برگه های قانون نوشته شده
و برخی " شفاهی" است، كه همان اخلاق میباشد و نیازی به گارانتی
دوزخ و بهشت نیست، چرا كه فهم عقلی بس است كه كسی بداند كه
اگر او این قراداد را زیر پا نهد، تا از ان سودی ببرد، دیگران هم چنین
كرده و آن قراداد كه خود اورا هم نگهبانی میكرده، از میان میرود و
شالوده ی همبودین ( اجتماعی) از هم گسسته و ویرانی و بدبختی و
رنج و دشمن بر كشور و در این میان بر خود او نیز فرود میاید.
بر این پایه، انگیزه ی خردپذیر رفتار نیك بدرستی روشن است ولی
در گذشته كه مردم بیابانی و سوسمار خور بودند و از خردگرایی
میان انها نشانی نبود ، برای پذیراندن این سخن، از ابزار سفستی
ترسانیدن از دوزخ ( انذار!) و یا از ابزار " در باغِ سبز نشان دادن"
( مثلاً وعده ی فرج باكره ی حوری و غلمان و شراب و ..) سود میبردند!
پس میبینم كه سخن و آموزه های ما ( مكتب! ما) لجن نیست، بلكه مكتبی لجن
است كه تروریست میپرود، جاهلانی میپرورد كه در چاه نیایش كرده و پول
در آن میریزند، جز آفتابه چیزی درست نكرده و در تریاك و شیره كشی مقام
اول جهان را بدست آورده است !
---
فلسفه از دانش جدا نیست و فلسفه نوین باید فلسفه دانشیك
( علمی ) باشد و گرنه ارزش ندارد. هردو دانس و فلسفه،
ریشه در آروین و فرادید جهان ( تجربه و مشاهده جهان)
دارند، امّا كار فلسفه دیدن كل و پیوند های كلی است.( كلان بینی)
شوربختانه واپس ماندگان اسلامی، می پندارند كه فلسفه یعنی اینكه
جوهر و عرض و نمیدانم .. این واژگان تازی را بلغور كنند! در
حالیكه جان فلسفه تنها اندیشیدن در كار جهان در كلانی انست
و هر كه اینگونه اندیشید، فلسفیده است و هر كه رفت و مزخرفات
مصباح یزدی را یاد گرفت، ممكن است لیسانس فلسفه بهش بدهند
و یك جا كارمند و كاره ای بشود ولی فلسفه نكرده است!
***
مزدك بامداد
07-04-24
پیک 75
همین است كه میگویم كه بیسواد هستید!بخش
عمده ای از كائنات در چند ثانیه اول ایجاد شد ؛ بطور قطع ما به آن ذره ها
آمده و رفته اند ! پس مجبوری برای كسب اطلاع از شرایط صفر و جند میلی سكند
بعدش ؛ ذره ها را بفرستی ! خودت به زبان بسیار بسیار ساده گفتی ! سریع
اقدام كن در غیر اینصورت باید خودت را به مراكزی كه بعدا معرفی میكنم
معرفی كنی !
راستی كه چه بیسواد هایی به تور ما میخورند!
بازنوشت :
بسواد!
از دو سو نیاز نیست كه ما ازلی بودن جهان را ثابت كنیم:
1- اثبات یعنی نشان دادن درستی سخنی به " دیگری" و
چون شما خود میگویید كه جهان ازلی است، نیازی به اثبات نیست!
تو باید بر اساس مبانی تئوریك خودت قضیه قدیم بودن را ثابت كنی (كه نمی توانی ) ؛ من به سادگی می توانم
بازنوشت :
2- چیزی را باید اثبات كرد كه بیرون از نورم مشاهده و آروین
شده (تجربه شده) باشد. برای نمونه، نیاز نیست كه كسی عدم
وجود دراكولا را اثبات كند، چون تا كنون دراكولا دیده نسده،
ولی بوارونه، ادعای وجود دراكولا نیاز به اثبات دارد.
به همین دلیل است كه باید قدیم بودن ماده را ثابت كنی
بازنوشت :
نمونه ی دیگر: همه پروتون هایی كه ازمایش و مشاهده شده اند
دارای جرم كاملاً یكسان هستند و دیگر كسی نمیتواند بگوید
كه اثبات كنید كه پروتون های هسته ی سیاره ی اورانوس ! هم
همین جرم را دارند، بلكه بوارونه، اگر كسی ادعا كند كه
این پروتون های مركز سیاره ی اورانوس، جرم دیگری دارند،
او باید سخن خود را اثبات كند.
بله ؛ اما باید ابتدا ثابت كن مشخصات پروتون های اورانوس هم همین مشخصات پروتون های خودمان را دارد !
بازنوشت :
در مورد ما هم چیزی كه مشاهده شده این است كه ماده در این
15 میلیارد سال مشاهده شده همین است كه بود و هست
در 16 میلیارد سال قبل چی ؟ [color=red]مثل اینكه فراموش كردی راجع به ازل حرف میزدی [/IMG]http://imgur.com/s3Aab.gif[/IMG] [/size]
بازنوشت :
و اینكه
هرگز مشاهده نشده است كه چیزی از هیچ پدید بیاید و یا هیچ
بشود.
پشت یك وانت نوشته بودند : گشتم نبود‘ نگرد نیست !
بازنوشت :
بر این پایه ازلی بودن جهان امری پیشفرض و مشاهده شده است
و نیازی به اثبات در 16 میلیارد سال پیش یا 16 میلیارد سال بعد یا در
هسته ی فلان ستاره ( زمانها و مكانهای گوناگون) ندارد، بلكه بوارونه،
اگر كسی ادعا كند كه ماده ازلی نیست و میتواند از هیچ افریده شود،
اثبات بر دوش اوست كه باید "دستكم یك نمونه" خلاف نورم نشان دهد!
بر اساس نظریه توحید ماده ازلی است . تو ازلی بودن را بر اساس تئوری های خودت به من ثابت كن ؛ تو هم ادعا داری .
...
بازنوشت :
دیدگاه حكیم شما را هم گفتیم كه مال عهد بوق است واكنون فیزیك نوین
را داریم كه با تكیه بر دستاورد های نوین، زمان و مكان و ماده و .. را توضیح میدهد.
این افتخار بزرگی برای ما ایرانیان است
كه حكیم بزرگ ما بعد چهارم ماده را در عهد بوق (آنگاه كه دوستان شما در
عمق جهالت قرون وسطایی به سر می بردند) كشف و به جهانیان شناساند.
بازنوشت :
دیگر اینكه موضوع " تكرار پذیری " !!(؟) نیست، بلكه استقرای در مشاهده است، یعنی
ما در " هر" مكان و " هر" زمان كه " هر" پروتونی را آزمودیم، همان بود و بر این
پایه، چون حتی یك مورد خلاف هم دیده نشده، نمیتوان از تكرار پذیری سخن گفت، بلكه
از یكپارچكی تجربه و مشاهده كه حكم استقرا و پیش فرض نورم را تعیین میكند، یعنی
یك وزنه ی منطقی كه شما ندارید و ما داریم !
بحث من بر سر تكرار پذیری یك عنصر جزئی
نیست ؛ راجع به ازلیت كائنات به عنوان یك كل صحبت می كنیم ؛ كائنات چند
بار بینگ نمی دونم چی چی داشته كه تو به ازلیتش پی بردی ؛ تكرار پذیری
متدولوژی روش شناسی علم است جهت اطلاع.
..
بازنوشت :
بیسواد!
پس هوشمندی ذاتی ماده است ونیاز به افریننده ی هوشمند نداریم، چنانكه آفرینشی هم نداریم !
عجب بدبختی با این موجود پیدا كردم ؛ حرف خودم را به خودم تحویل می دهد :
جمله ذرات عالم در نهان با تو میگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نا محرمان ما خامشیم
بحث سر آن كلمه و نتیجه گیری غیر علمی
شماست "پس ! " كدام پس صبر كن با هم بریم ؛ یعنی چی ذاتی ماده ! تا كم
میاورید : ذاتی ماده ؛ ازلی ! نه خیر قربان نمی شه باید دلیل بیاوری وگرنه
.
پس رو صامت شو و خاموش باش
از وجود خویش "والی !" كم تراش
شما از یاد برده اید كه هر مكان امروزی ، در حقیقت در
مهابنگ، همان جا بوده است! یعنی مكان انبساط یافته است و
ذره های 15 میلیارد سال پیش هم اینجا هم آنجا و هم همه جا
هستند و جایی هم نرفته اند و رد هم نشده اند!!
یعنی هر مكانی كه اكنون داریم، در آنزمان، مكان مهابنگ بوده است!
اینهم باز آموزش رایگان به بیسوادان توحیدی!
اگر فیزیك ( كیهانشناسی) هم بخوانید میبینید كه امواج پس زمینه ای Cosmic microwave background
[size=4][color=#0000ff]هنوز هم به ما از 13،7 میلیارد سال پیش ( زمان مهابنگ كه شما به 15 میلیارد
روند كردید!) میرسند و بر این پایه سخن شما نادرست (=كشك!) است!
---
حكم منطق:
گفتیم كه نیازی به اثبات نورم نیست. خلاف آن نیاز به اثبات دارد!
نیازی به اثبات اینك در ژرفای اورانوس ، پروتون های ما نند پروتون
ها زمین هستند نیست، بلكه ادعای خلاف ان نیاز به اثبات دارد
پس همنگامی كه چیزی در همه جهان در درازای 15 میلیارد سال
یكسان مشاهده و آروین شده است، نورم است و خلاف آن
نیاز به اثبات دارد. یعنی میتوان گفت كه الكترون در آینده
هم بار منفی خواهد داشت و پیش از 15 سال پیش هم بایستی
چنین بوده باشد، چون دلیلی نداریم كه فرض خلاف انرا بپذیریم !
--
پشت وانتی كه من دیدم نوشته بودند كه آهوی بیابان ، عروس خیابان !
--
نظریه توحید كه ادعا میكند چه اثباتی اورده است؟
امّا سخن من از روی آروین و مشاهده دانشیك و
فرجام یابی ( نتیجه گیری) منطقی است و از معده و
[size=4][color=black] شعر و عرفان بازی و دكلمه و بحر طویل نیست
---
حكیم شما همچه چیزی را كشف نكرده، پس از انیكه
انشتین كشف كرده، دوستان به دست و پا آفتاده و با
تفاسیر آنچنانی ناگاه بعد چها رم را از شعبده بیرون
آورده اند! كار تازه ای هم نیست! ، اسلامیون از قران هم
اینگونه معجزات علمی ! را ( البته پس از كشف آنها بدست
كفار! ) بیرون میكشند كه "وای قران هم اینو گفته ها !! "
--
ما از این جا كه ماده از هیچ پدید نمیاید ( و همچو چیزی هم
هیچ جا مشاهده نشده )=یعنی اصل نخست فیزیك به ان هوده رسیده ایم .
---
فرجام یابی ما منطقی و دانشیك است. این ماده ( جرم/انرژی) است
كه خود ماده را میجنباند ( چون ماده از جنبش درست شده) و در پی ان
چینش های چیز های مركب بدست خود ماده دگرگون میشوند ونیازی به
موجود غیر مادی هوشمند نداریم، یعنی آدمی خانه میسازد
یا كتلت درست میكند، پرستو لانه میسازد، دریا سنگها را
میفرساید و باد ستون های آهكی درست میكند و گرانش ( ذرات یا میدان جاذبه) سیب
را بروی زمین میاندازد و این ها همان دگرگونی همواره ی مادی
با هوش مادی در درجات گوناگون ان هستند و برای هیچ پدیده ای نیاز به خدای
غیر مادی و ابَرهوشمند! نبوده و نیست، پس وجود خدا بایسته نیست و اثبات نمیشود
و بر این پایه در حكم عدم است!
شعرتان هم ارزانی خودتان !
بجای فرنود شعر میبافد بیسواد!
[/IMG]http://imgur.com/QM8Ml.gif[/IMG]
) بیرون میكشند كه "وای قران هم اینو گفته ها !! "
[/IMG]http://imgur.com/Sc2G6.gif[/IMG] ) بیرون میكشند كه "وای قران هم اینو گفته ها !! "
***
مزدك بامداد
07-04-26
پیک 76
هیتلر كه خودكشی كرد و المان را بباد فناداد
پس چه جوری قدرتش را زیاد كرده ؟
***
مزدك بامداد
07-04-27
پیک 77
نگارنده ی نخستین : زیبا
http://www.andishehaa.com/forums/sho...4402#post14402
هر
قدرتی مانند فواره است .... در زمان (معمولا بسیار) کوتاهی سر بر می آورد
و عده یی قدرت پرست را مسحور جلوه خود می کند و به دنبال می کشاند ....
و به زودی سقوط کرده و نابود می شود ....
تا کنون هیچ قدرتی در میان بشر ماندگار نبوده .....
بویژه قدرت های فاشیستی كه خود را به الله
هم وصل كرده باشند و هواداران مسحور !
شده ی آنها بخود بمب هم ببندند!و یا همه ی
مخالفان خود را صهیونیست و غیره انگ بزنند!
امّا اندیشه ها و شناخت های مثبت و انسانی
و دانشیك و خردپذیر، تا آدمی هست، بجای
می ماند و آشكار و یا نهفته، راه خود را میگشاید.
***
مزدك بامداد
07-04-28
پیک 78
فرمایش های شما كاملاً درست است و تنها احساس
نگارنده ی نخستین : Hamid
http://www.andishehaa.com/forums/sho...4597#post14597
سلام آقا مزدک.من مدت ها بود که دنبال آدم منطقیی مثل شما می گشتم ولی پیدا نیمشد.
در مورد اثبات عدم آزادی اراده از شما یه کمکی می خواستم.
من با خیلی از رفیقام در مورد آزادی اراده بحث میکنم و از هر راهی که میخوام براشون اثبات کنم که اراده فقط یه احساسه، قانع نمیشند.
اگه میشه یه توضیح منطقی برای عدم آزادی اراده بگین که عوام پسند باشه
به نظر من اراده یک احساسه و به این خاطر به وجود آمده که ما از تمام دلیل هایی که بر کاری که در یه لحظه انجام میدیم، آگاهی نداریم.
اراده آزاد را داریم ، چون از همه پارامتر های بیشمار
و گاه ناشناخته ای كه به مغز ما وارد شده و تصمیم مارا
تعیین میكنند، آگاهی نداریم. این اجبار زمانی بیشتر میشود كه
به واكنش های ساده ی خود نگاه كنیم، مثلاً در صورت
گرسنه شدن، تصمیم ما با احتمال بسیار بالا روشن است و
آن خوردن خوراكی است.
---
اثبات آن در این است در این جهان ماده قانونمند است
و مغز ما هم یك دستگاه داده پرداز مادی است كه از قانون
مادی، از جمله از اصل علیت پیروی میكند و چیزی كه
از اصل علیت پیروی كند، دارای اراده ی آزاد نیست،
بلكه از یك رشته ورودی ها، یك رشته خروجی ها را
محاسبه میكند ( مانند یك ماتریكس كه از یك بردار ورودی،
یك بردار خروجی میسازد) با این تفاوت كه این ماتریكس
شكل پذیر است و توان یاد گیری دارد ( ویژگی شبكه نورنی )
--
هیچ چیزی تا كنون در این جهان دیده نشده كه بدون قانونمندی
باشد و حتی احتمالات هم دارای قانون خود هستند و برای همین
اراده ما هم تابع قانون است و این یعنی نبود اراده ی
آزاد، چرا كه ازادی راستین اراده، میطلبد كه قانون و علتی
برای تصمیم گیری خود، برای انتخاب این
و یا آن راه نداشته باشیم، در حالیكه چنین نیست.
***
مزدك بامداد
07-04-29
پیک 79
بازهم سوادتان نرسید!
نگارنده ی نخستین : زیبا
http://www.andishehaa.com/forums/sho...4612#post14612
ترجمه :
مطالبی که شما هم اکنون بازگو می کنید ، از قبل برنامه ریزی شده و درشما قرار گرفته ....!!!
تأیید می کنید ...؟!
مطلبی كه اكنون میگویم، در واكنش به مطلب هم اكنون شما
( داده های ورودی ) و فرمان ژنتیك ( نگداشت بهزیستی
و فرازیست ژن ) با پیروی از خرد ( بهترین راه محاسبه
واكنش خروجی ) محاسبه شده و پدید امده است!
***
مزدك بامداد
07-04-29
پیک 80
بیخود است،
نگارنده ی نخستین : زیبا
http://www.andishehaa.com/forums/sho...4637#post14637
پیروی از خرد ، نیاز به اراده و اختیار دارد بیسواد ....
ولی شما فرمودید :
بنا بر گفته خودتان ، همه رفتارهای شما از قبل طراحی شده و در وجود شما نهاده شده ....
شما راهی برای
انتخاب ندارید ... چون جهان قانونمند است و شما دقیقا همان می کنید که طبق
قانون ، برنامه دهی شده اید .... خلاف قانون که نمی توانید بکنید .... می
توانید ...؟
گفتیم كه شبكه ی نورونی دارای ویژگی یاد گیری است.
یعنی برنامه های مغزی شما هر روز و با هر تجربه
دگرگون میشود و این با قانونمندی مادی منافاتی ندارد،
چون حركت سرشت مادی است.
بیسواد ....
***
مزدك بامداد
07-04-29
پیک 81
باید اكنون به این بیسواد ها زیستشناسی یاخته
نگارنده ی نخستین : زیبا
http://www.andishehaa.com/forums/sho...4642#post14642
تفاوت میان سلولهای زنده بدن با سلولهای مرده در چیست ....؟
ای هم یاد بدهیم ! یاخته زمانی " مرده" است
كه بصورت جبران ناپذیر از كار افتاده باشد،
یعنی چرخه ئ مصرف انرژی فرو ایستاده باشد.