نه سخن کسرای گرامی را درست نگرفتید که هر چند بیشتر هم وابسته به دین بود:
If Atheism is a Religion... Then Bald is a Hair Color - How Many Different Ways Can You Complete That Retort?
اگر کانالهایِ تلویزیون هر کدام یک دین باشند, بیدینی میشود تلویزیون ندیدن!! (:
و یکی از بهترینها:
اگر بیدینی یک دین است, پس به کسیکه دین ندارد چه میگویید؟
ناخداباوری (atheism) در چمِ[1] درست خود ولی یک باور هست, ناخداباور کسی است که میگوید خدا نیست و نپنداشتن خدا را کنش اخلاقی و درست میبیند.
ندانمگرا (agnostic) میشود کسیکه نه به بودن و نه نبودن خدا میباورد.
----
1. ^ Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie Meaning
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
خیر دوست عزیز ، آتئیستها به وجود خدا باور ندارند ، این با آگاهی داشتن از عدم وجود خدا فرق میکند . مثلا یک شخصی به وجود خدا باور ندارد و زندگی او بر اسد این عدم باور است ، مثلا دعا نمیکند ، چون باور ندارد که خدایی هست ، ولی آیا این شخص ۱۰۰% میداند که خدا نیست؟ خیر به این شخص Agnostic Atheist میگویند ، ولی اگر به خدا باور ندارید و همچنین میدانید که خدا نیست شما را Gnostic Atheist میگویند. بعضی از خداها را میشود ۱۰۰% اثبات کرد که وجود ندارند مثل الله یا یهوه ، ولی مثلا من از کجا میدانم خدای X در ۱۰۰ میلیارد سال نوری از زمین روی سیاره M وجود ندارد؟
"A Land without a People for a People without a Land"
به نام خر دجال
من یکی از نزدیکترین دوستانم ا که از زمان قنداق تا چند ماه پیش با هم بودیم از دست رفت بر اثر سرطان وکمبود دارو
ونبود امکانات در کشور امام زمان
فقط ااکنون به فیلمها وعکسه ایی که با هم داریم دلخوشم
هیچ حسی هم نداشتم فوت کرد کاری از دست کسی بر نمیاد هنگام مرگ
خاک بود به خاک رفت همه هم مسیرمان انجاست
بی خدا با خدا ندارد مرگ
ولی تا اخرین لحضه زندگی شوخی کردیم وخندیدیم
وصیت هم کرد کسی برایش گریه نکند وپیراهن سیاه نپوشد ومراسم ختم نگیرد
تا اخرین لحضه من و دوستان در کنارش بودیم
و هر کمک مادی ومعنوی هم در توانمان بود انجام دادیم
بر خلاف عوام که جسد پرستند و حلبی پرست
یادش گرامی
عاقبت خاک گل کوزه گرانیم نازنین
چه خونسرد!!
من حتی با فکرشم حالم بد میشه....
نمیدونم چه طور باید خودم رو اماده کنم!!فکر کنم اخرش خودم زود تر برم تا شاهد مرگ عزیزانم نباشم:((
قدیمی ها یک حرف خوبی میزنند و میگن مرگ حقه! البته شاید بشه در آینده سیستمی رو پایه ریزی کرد که بشه مرگ رو عقب انداخت یا بسته به شرایطی خطر مرگ رو از بین برد. ولی حتی اگر اون شرایط نامیرا بودن هم پیش نیاد باز هم مردن چیز بدی نیست.
همه میمیرن. ما هم میمیریم. این که بگیم ما اصلا از مرگ نمیترسیم یک مقدار غیر واقع بینانست به نظر من.
اما میتونیم ترس از مرگ رو بگذاریم برای وقتی که در سنین پیری میاد سراغمون!
این که بخواهیم در سنین جوانی به مرگ و مردن بپردازیم و ترس الکی داشته باشیم کار خوبی نیست.
شاید هم زد و فردا مردیم. بهرحال سر همه میاد. ولی ما سعی میکنیم دیرتر از بقیه سراغمون بیاد تا بیشتر و شاید بهتر زندگی کنیم.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
ولی من فکر میکنم این واکنش دفاعی حاصل عادت کردن ما به شخص یا اشخاص باشه
به محض اینکه از دست میدیمشون چنین رفتارها و احساساتی بر ما چیره میشه...
ولی به نظر من اوج ترازدی زندگی انسان همین باشه که حاصل زندگی با افرادی که دوستشون داشته و باهاشون لحظه های زیادی را تجربه کرده و دلبسته (در حقیقت وابسته)شده را به این راحتی از دست بده
رویارویی با اون به نظرم نگرشی قوی میخواد.ولی این نگرش قوی و شاید گاهی خشک مستلزم تمرین و ممارست در طول زندگی و دوره ی حیاتمون هست...
Anarchy (03-30-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)