مضر که نمی تواند باشد اما بیهوده چرا .
راه کاری که شما ارائه دادید از سر ناچاری است ، پس نمی تواند حل مساله باشد .
مشکل دین بسیار مشکل مهمی است اما اینطور که شما هم گفتید ساده نیست .
فقدان اندیشه منسجم در سده های اخیر باعث شده که ما بدون فکر با راه حل های
رادیکال مثلا وارد کردن اندیشه غربی به عنوان حل مشکلات در سده اخیر در حالی
که اکثریت مردم نمی دانند قانون چیست .
یا فرمول سریع و حل کردن مساله با کومونیسم قبل از انقلاب یا اسلامیست ها که
به پیروزی یا هر چه رسیدن .
مطمئنا در حال حاضر هم بگویند که لیبرالیسم همه سرشان پایین می آید و می گویند
بله .
در مورد سانسور و خفقان ضمن اینکه با شما موافقم اما این را باید بگم که بهترین
متن های فلسفی در چنین دورانی نوشته شده و به عنوان بهانه برای زوال ما اصلا
قابل قبول نیست و من این جا با شما باید مخالفت کنم .
به طور خلاصه اینکه ما با طرح مشکل مان فرسخ ها فاصله داریم چه برسد به جواب .
این که شما می گویید به هر حال به اسلام بر می خوریم بله بر می خوریم اما چطور ؟
نه من جواب را می دانم نه کسی در حال حاضر می داند که مشکل اصلی چیست .
و اینکه اصلا منظور من برخورد نداشتن با دین نبود بلکه ریشه ای بحث کردن مشکلات
است . صد ها سال آزگار این مملکت نمی داند چه بر سرش می آید پس انصاف است
به گذشته بر گردیم و گسست تاریخی را شناسایی کنیم .