Anarchy (09-23-2014)
خب این هم از ضد و نقیض گویی های الله سرچشمه میگیره. قرآن از طرفی برای هر قوم یک پیامبر در نظر میگیره و از طرفی در سوره انبیا میگه محمد را برای خیر و برکت جهانیان فرستادیم (رحمه للعالمین). گذشته از اینکه نمیدونم معنی قوم از نظر اسلام چیه. آیا قوم همان طایفه در عصر محمد بوده؟ اگر بله چرا محمد پس از دعوت طایفه خودش سایر طایفه ها رو هم دعوت کرد؟ یا آیا منظور همون ملت اسلامی هست که امروز باب شده؟ البته آخوند مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران به زبانی فریبنده تلاش میکنه ملت رو از درجه اعتبار ساقط کنه و وجودش رو منکر میشه. پس اگر به اعتبار گفته های آخوندان امروزی مثل مطهری باشه، ملت (در معنی امروزی) یعنی کل جهان و لابد قوم هم در کل جهان یکیست و محمد پیامبر همه هست.
اتفاقن اینهم همون معنی رو میده. مهر زننده کسیه که یا موضوعی رو تصدیق میکنه یا پرونده ای رو میبنده. آخوندان معتقدند این دو معنی برای محمد صادقه.
ولی فکر نمیکنم در عهد عتیق یا حتی عهد جدید هیچ ادعایی مبنی بر پایان پذیرفتن دوران پیامبری وجود داشته باشه. درسته؟ بنابر این پیامبران بعدی میتونند به اونها استناد کنند.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
sonixax (09-19-2014)
هرکس می تواند دکان دینش را بر ادامه هرکدام از ادیان ابراهیمی بیان کند. مثلا الان یکی می تواند دین جدید بیاورد بعد از مسیح و اسلام و بهاییت را رد کند. ولی بهاییت بر اساس دکان اسلام باز شده و جواب خاتم الانبیا بودن محمد این است که در همان قرآن خدا در موارد متعدد ضد وپنقیض و ناسخ و منسوخ گفته و همانطور که پشیمان شد قبله اورشلیم باشد پس می تواند پشیمان شود که محمد آخرین پیامبر باشد.
sonixax (09-20-2014)
قابل قبول نیست. ضد و نقیض های قرآنی درون خودش وجود دارند نه خارج اون. قرآن خودش خودش رو بعضی جاها نقض کرده. اینکه امروز کسی بلند شه بگه الله از تصمیمی که در قرآن گرفته پشیمانه و الان نظرش چیز دیگریه قابل قبول نیست. یعنی با استناد به قرآن و در چارچوب اسلام قابل قبول نیست. وگرنه بله میشه رأسن هرکسی قرآنو نفی کنه و دین تازه ای معرفی کنه.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
پادگویی ها، چندگانه گوییها از آن رو است که ساختگی هستند، ساخته ی اندیشه ی آدمیان. خود این اندیشه که باشنده ای آن بالا نشسته و ما را میپاد، یک اندیشه ی خام است.
کسانی که این دینها را ساخته اند (دین های سامی ) حتا نتوانسته اند یک فلسفه ی منسجم پیش بکشند. موسی فرمان بکش بکش میدهد، عیسی میگوید نکشید، سنگسار نکنید. محمد باز میگوید به کشید، سنگسار کنید، بها الله میاید همان حرف هی عیسی را باز میزند. همهشان هم میگویند که از سوی همان خدا نمایندگی دارند. دانسته نیست چرا این خدا یو یو بازی و فلیپ فلاپ میکند ؟؟
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)