Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
قانون طلایی و تاریخچه‌یِ آن - برگ 3
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 3 از 4 نخستیننخستین 1234 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 21 به 30 از 38

    جُستار: قانون طلایی و تاریخچه‌یِ آن

    1. #21
      نویسنده سوم
      Points: 2,943, Level: 33
      Level completed: 29%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 4.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mmns2001 آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      109
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,943
      رنک
      33
      Post Thanks / Like
      سپاس
      21
      از ایشان 78 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Philo نمایش پست ها
      سپاسگزار می شویم اگر ما بیسوادان را به حال خود واگذارید.
      نادانی انسان را رنج میدهد
      خوش باشید

    2. #22
      نویسنده سوم
      Points: 2,943, Level: 33
      Level completed: 29%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 4.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mmns2001 آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      109
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,943
      رنک
      33
      Post Thanks / Like
      سپاس
      21
      از ایشان 78 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      شما جدی نگیر بابا جان !!
      هنگام نوشتنش فکر سواد بالای شما را نکرده بودیم.


      یا اسپاگتی، خودت‌داری میگویی "بعدها ...گفته او را...نامیدند"،بحث بر سر اکتشاف و اختراع و... ربطی به اینکه کی و کجا آنرا نامگذاری کرده ندارد حاج آقا.
      بحث بر سر این است که یک آموزه اخلاقی اولین بار توسط چه کسی در تاریخ ثبت شده !
      در پست صفحه بعد خواهی دید یعنی ما کهنترین کتابهایی که داریم این را می گوید
      یعنی لاتزو این فلسفه را گداشته
      ولی در حقیقت او نگذاشته پیش از او هم بوده ولی سندی در دست نیست در این مورد جز اینکه او و کنفسیوس می گویند که ما تعالیم گذشتگان را مطالعه و ترقی می بخشیم پس اینگونه از نگرش پیش از لائتزو هم بوده
      ولی قدیدیمیترین سند برای قرن 6 پیش از میلاد هست و همان کتاب که در پستم ازش اوردم

    3. #23
      نویسنده یکم
      Points: 11,501, Level: 70
      Level completed: 63%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 7.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      کارگر
       
      متعجب
       
      Philo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Feb 2011
      نوشته ها
      378
      جُستارها
      5
      امتیازها
      11,501
      رنک
      70
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,049
      از ایشان 896 بار در 338 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      7 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      اشتباههاتتان
      1-روز تولد کورش 570 ق م و روز فوت وی 529
      2-هیچ تقابل بین چینیان و یهودیان در 500 تا 1000 قبل از میلاد صورت نگرفته
      3-اصلا یهودیت فسلفه نقره ای یا طلایی نداشته کنفسیوس هم بعدها فلسفه نقره ای به او منتصب شد
      ببینید دوست گرامی ماجرا اینگونه است:
      در تعالیم تائویسم که پیش از کنفسیوس بود و خود کنفسیوس هم شاگرد لاتزو بود برای مدتی تعالیمی از گذشتهای بسیار دور همراه با مترقی شدن و مترقی کردن توسط این فیلسوف بزرگ یعنی لائوتزو انجام گرفت ویکسری تعالیم بسیار کهن ادیان چینی را تغییر و و درصدی را بنیان نهاند مثلا در مورد همین فلسفه0نقره ای و ظلایی) که بحث مینماییم وی در کتاب تائوتچینگ می گوید: من بدان کسان که به من نیکی میکنند نیکی میکنم وبدانها که نیکی نمی کنندباز نیکی میکنم....اینکه خلایق را دروغگو میشماری از عیب خود توست که انها را باور نمی کنی...قوه مهربان طبیعت انقدر صاحب قدرت است که در برابر ان هر صاحب قدرتی ضعیف می شود...و دراثر ان هر ضعیفی توانا میشوند...در جهان هیچ چیز ضعیفتر از اب نیست با ان حال هر چیز محمکمی را بخواهی نابود سازی هیچ عاملی مانند اب نمی تواند پس نرمی و لطف بر سختی و خشونت را از بین میبرد و ضعیف اخر بر قوی غلبه میکند انسان نیکخواه همانند اب می ماند که با وجود تحقیر دیکران در جای خود می ایستد و به تعالیم تائو میرود این تعالیمی پیش از کنفسیوس بود حال نظرکنفسیوس در این باره در تعالیم لی را دبخوانیم: روزی شاگردی از کنفسیوس می پرسد که ایا پاسخ بدی را ایا باید با خوبی داد؟ کنفسیوس پاسخ می دهد اگر پاسخ بدی را با خوبی بدهی انگاه پاسخ خوبی را با چه چیز خواهی داد؟ اما در مسیحیت این فلسفه زرین می گوید اگر کسی به تو بدی کرد تو به او خوبی کن و اگر کسی بر صورتت زد انسوی صورتت را بیاور تا بدان نیز بزند حالا اینها جریان دارد هر کدام که چرا لاتزو اینگونه میگوید کنفسیوس اینگونه میگوید و در مسیحیت اینگونه میگوید همه و همه موقعیت اجنماعی ایجاد میکرده که اینگونه بگوییند و انها تحت تاثر جامعه خودشان بودن من کنفسیوس رو بزرگترین فیلسوف قدیم تاریخ جهان میدانم انسان دانایی بوده
      1. در مورد اول درست می گویید که اشتباه کرده ام، من دوره حکمرانی کوروش را با دوره زندگی اش اشتباه کرده ام. اما این اشتباه در نتیجه گیری های بعدی من تاثیری ندارد.
      ولی بر اساس ویکیپدیا شما هم اشتباه کرده اید:Cyrus the Great - WiKi

      Cyrus II of Persia (Old Persian: [5] Kūruš; New Persian: کوروش بزرگ c. 600 BC or 576 BC–530 BC[6])


      576 یا 600، نه 570.


      2. حمله به آدم پوشالین است، از هیچ جای نوشته های من بر نمی آید که ادعا کرده باشم یهودیان با چینی ها ارتباطی داشته اند. نسبت دادن چنین حرفی به من اوج پرت بودن از موضوع بحث را نشان می دهد.

      3. نشان داده ام که داشته، بروید بخوانید.

      4. قصه های زائد و بیربط به موضوع بحثِ شما نمیتواند دم خروسِ قانون طلایی و سپاسگزاری هایتان را ناپدید کند.

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Philo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (07-28-2013),sonixax (07-28-2013)

    5. #24
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      ببینید دوست گرامی ماجرا اینگونه است:
      در تعالیم تائویسم که پیش از کنفسیوس بود و خود کنفسیوس هم شاگرد لاتزو بود برای مدتی
      تعالیمی از گذشتهای بسیار دور همراه با مترقی شدن و مترقی کردن توسط این فیلسوف بزرگ یعنی لائوتزو انجام گرفت
      ویکسری تعالیم بسیار کهن ادیان چینی را تغییر و و درصدی را بنیان نهاند
      مثلا در مورد همین فلسفه0نقره ای و ظلایی) که بحث مینماییم وی در کتاب تائوتچینگ می گوید: من بدان کسان که به من نیکی میکنند نیکی میکنم وبدانها که نیکی نمی کنندباز نیکی میکنم....اینکه خلایق را دروغگو میشماری از عیب خود توست که انها را باور نمی کنی...قوه مهربان طبیعت انقدر صاحب قدرت است که در برابر ان هر صاحب قدرتی ضعیف می شود...و دراثر ان هر ضعیفی توانا میشوند...در جهان هیچ چیز ضعیفتر از اب نیست با ان حال هر چیز محمکمی را بخواهی نابود سازی هیچ عاملی مانند اب نمی تواند
      پس نرمی و لطف بر سختی و خشونت را از بین میبرد و ضعیف اخر بر قوی غلبه میکند
      انسان نیکخواه همانند اب می ماند که با وجود تحقیر دیکران در جای خود می ایستد و به تعالیم تائو میرود
      این تعالیمی پیش از کنفسیوس بود
      حال نظرکنفسیوس در این باره در تعالیم لی را دبخوانیم:
      روزی شاگردی از کنفسیوس می پرسد که ایا پاسخ بدی را ایا باید با خوبی داد؟
      کنفسیوس پاسخ می دهد اگر پاسخ بدی را با خوبی بدهی انگاه پاسخ خوبی را با چه چیز خواهی داد؟
      اما در مسیحیت این فلسفه زرین می گوید اگر کسی به تو بدی کرد تو به او خوبی کن و اگر کسی بر صورتت زد انسوی صورتت را بیاور تا بدان نیز بزند
      خوب است پیش از اینکه به بقیه بیسواد بگویید، بروید ببینید مفهوم قانون طلایی در اخلاق اصلا چیست، صحبت از اشاره به یک مفهوم خاص در اخلاق است و تعیین قدمت آن در تاریخ مکتوب است.
      اینهایی که آورده‌اید قانون طلایی نیست.قانون طلایی پیرامون ملاحظه‌یِ یکسان تمام انسان‌هاست نه اینکه:"به آنکه به تو بدی کرد خوبی کن"
      قانون طلایی در کتاب "منتخبات کنفسیوس":
      Tsze-kung asked, saying, "Is there one word which may serve as a rule of
      practice for all one's life?" The Master said, "Is not RECIPROCITY such a
      word? What you do not want done to yourself, do not do to others."
      قانون طلایی در انجیل متی:

      In everything do to others as you would have them do to you; for this is the law and the prophets

      Matthew 7.12

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (07-28-2013),sonixax (07-28-2013)

    7. #25
      نویسنده سوم
      Points: 2,943, Level: 33
      Level completed: 29%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 4.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mmns2001 آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      109
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,943
      رنک
      33
      Post Thanks / Like
      سپاس
      21
      از ایشان 78 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      با درود
      عزیزان اینکه بیاییم چیزی را که نمی دانیم از جایی کپی کنیم و بروی ان کپی که حتی خودمان نمی دانیم پیست پافشاری کنیم بدرد نمی خورد
      بنده این فلسفه طلایی و نقره ای را در زیر یک کوتاه شرحی میدهم
      فلسفه زرین ونقره ای:به قلسفه ای فردی و اجتماعی می گویند که چگونگی برخورد شخص با سایرین یا جوامع را بایکدیگر در قالب یک توضیح جامعه شناختی بیان می کند
      به مجموع تعالیمی را در فلسفه دینی و حکمت که دال بر تعریف بالاست را مسیحیان ابتدا فلسفه زرین نامیدند زیرا در نوشته های پلوس و البته دیگر اناجیل برخورد بین انسانها و جوامع بصورتی لطیف نمودار می شد و با این گفتار به فخر فروشی به دیگر ادیان می پرداختند
      این فلسفه در مسیحیت حاصل شرایط نگاشت عهد جدید بود زیرا در ابتدا مسیحیان بسیار در فشار و سرکوب بودند و این گونه فلسفه های انسانی مسیحیت توانست گسترش یابد تا قرنهای بعد که کم کم مسیحیت و کلیسای مسیحی قدرت گرفت و این فلسفه همچون ابزاری در دست کلیسا گردید
      اما کهنترین نوع فلسفه انسانی در برخورد با انسانهای دیگر را ما نه در اروپا داریم و نه در ایران و نه در هند بلکه در چین داریم در قرن 6 پیش از میلاد که لائوتزو از انعطاف اخلاقی و نرمش رفتاری با دیگران سخنها به میان اورد که نمونه انها را در بالا بیان کردیم
      سپس ما کنفسیوس را با تقریبا نیم قرن فاصله از لاتزو داریم که برخی از گفته های وی را دگرگون کرد و هرچند که وی در این مورد کمی قهر امیزتر عمل کرد و همانطور که گفتم در مقابل بدی بدی را درست میدانست ولی باز در جاهایی در مورد برخوردهای اجتماعی در تعالیم لی می گوید :رعایت حقوق حکومت ضعیف بزرگی حکومت قوی را می رساند
      یعنی وی کاملا به فلسفه زرین اعتقادی نداشت بلکه کمی معتدلتر و قهر امیز تر برخورد می کرد
      در سالهای بعد که تقابلات مسیحیت و چینی ها ایجاد گردید و این فلسفه زرین مسیح به طرفداران کنفسیوس اموخته شد انها از تعالیم کنفسیوس به فلسفه نقره ای یاد کردند
      برای این مطالب بنده توصیه میکنم بخوانید کتاب :
      تاریخ جامعه ادیان تالیف جان بایر ناس ترجمه علی اصغر حکمت
      در این کتاب که بسیار هم خوب است از مراجعی بهره برده که انها اسناد معتبری راجب ادیان مختلف و اسطوره شناسی است
      ولی کتابی جامعتر و فنی تر در ادیان و اسطوره شناسی
      کتاب 16 جلدی و قطور دایره المعارف دین تالیف میریچا ایلیاده که البته به فارسی ترجمه نشده ولی مقالاتی از ان در حد مختصر جمع اوری و ترجمه شده و در ایران موجود است
      البته رجوع به کتابهای دیگر ایشان نیز با این مورد و دیگر موارد بحث رهگشا است برای شروع بنده کتاب از اسطوره تا واقعیت ایشان که در بازار موجود است را پیشنهاد می کنم
      برای اسطوره شناسی یک مرجع خوب که در ایران تالیف شده که این موضوعات راجب عهد عتیق و جدید و دیگر اسطوره ها و داستانهای موجود در ادیان را جمع اوری کرده:
      کتاب شاخه زرین تالیف جیمز فریزر هست که اینهم در بازار موجود است
      سپاسگذارم

    8. #26
      نویسنده دوم
      Points: 8,902, Level: 63
      Level completed: 51%, Points required for next Level: 148
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      cool آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2013
      نوشته ها
      252
      جُستارها
      26
      امتیازها
      8,902
      رنک
      63
      Post Thanks / Like
      سپاس
      386
      از ایشان 574 بار در 233 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      با درود
      عزیزان اینکه بیاییم چیزی را که نمی دانیم از جایی کپی کنیم و بروی ان کپی که حتی خودمان نمی دانیم پیست پافشاری کنیم بدرد نمی خورد
      بنده این فلسفه طلایی و نقره ای را در زیر یک کوتاه شرحی میدهم
      فلسفه زرین ونقره ای:به قلسفه ای فردی و اجتماعی می گویند که چگونگی برخورد شخص با سایرین یا جوامع را بایکدیگر در قالب یک توضیح جامعه شناختی بیان می کند
      به مجموع تعالیمی را در فلسفه دینی و حکمت که دال بر تعریف بالاست را مسیحیان ابتدا فلسفه زرین نامیدند زیرا در نوشته های پلوس و البته دیگر اناجیل برخورد بین انسانها و جوامع بصورتی لطیف نمودار می شد و با این گفتار به فخر فروشی به دیگر ادیان می پرداختند
      این فلسفه در مسیحیت حاصل شرایط نگاشت عهد جدید بود زیرا در ابتدا مسیحیان بسیار در فشار و سرکوب بودند و این گونه فلسفه های انسانی مسیحیت توانست گسترش یابد تا قرنهای بعد که کم کم مسیحیت و کلیسای مسیحی قدرت گرفت و این فلسفه همچون ابزاری در دست کلیسا گردید
      اما کهنترین نوع فلسفه انسانی در برخورد با انسانهای دیگر را ما نه در اروپا داریم و نه در ایران و نه در هند بلکه در چین داریم در قرن 6 پیش از میلاد که لائوتزو از انعطاف اخلاقی و نرمش رفتاری با دیگران سخنها به میان اورد که نمونه انها را در بالا بیان کردیم
      سپس ما کنفسیوس را با تقریبا نیم قرن فاصله از لاتزو داریم که برخی از گفته های وی را دگرگون کرد و هرچند که وی در این مورد کمی قهر امیزتر عمل کرد و همانطور که گفتم در مقابل بدی بدی را درست میدانست ولی باز در جاهایی در مورد برخوردهای اجتماعی در تعالیم لی می گوید :رعایت حقوق حکومت ضعیف بزرگی حکومت قوی را می رساند
      یعنی وی کاملا به فلسفه زرین اعتقادی نداشت بلکه کمی معتدلتر و قهر امیز تر برخورد می کرد
      در سالهای بعد که تقابلات مسیحیت و چینی ها ایجاد گردید و این فلسفه زرین مسیح به طرفداران کنفسیوس اموخته شد انها از تعالیم کنفسیوس به فلسفه نقره ای یاد کردند
      برای این مطالب بنده توصیه میکنم بخوانید کتاب :
      تاریخ جامعه ادیان تالیف جان بایر ناس ترجمه علی اصغر حکمت
      در این کتاب که بسیار هم خوب است از مراجعی بهره برده که انها اسناد معتبری راجب ادیان مختلف و اسطوره شناسی است
      ولی کتابی جامعتر و فنی تر در ادیان و اسطوره شناسی
      کتاب 16 جلدی و قطور دایره المعارف دین تالیف میریچا ایلیاده که البته به فارسی ترجمه نشده ولی مقالاتی از ان در حد مختصر جمع اوری و ترجمه شده و در ایران موجود است
      البته رجوع به کتابهای دیگر ایشان نیز با این مورد و دیگر موارد بحث رهگشا است برای شروع بنده کتاب از اسطوره تا واقعیت ایشان که در بازار موجود است را پیشنهاد می کنم
      برای اسطوره شناسی یک مرجع خوب که در ایران تالیف شده که این موضوعات راجب عهد عتیق و جدید و دیگر اسطوره ها و داستانهای موجود در ادیان را جمع اوری کرده:
      کتاب شاخه زرین تالیف جیمز فریزر هست که اینهم در بازار موجود است
      سپاسگذارم
      میدانیم که کنفوسیوس در 551 قبل از میلاد متولد و در سال 479 قبل از میلاد وفات یافت.مهم این نیست که چه کسی قانون طلایی رو واسه اخلاقیات دین خودش مطرح کرده است.مهم این است که ببینیم این قانون طلایی از کجا نشات گرفته.
      شکی نیست که دین مسیح بی تاثیر از کنفوسیوس نبوده است.در سوّمین کتاب از کُتب اربعه به قلم وی به نام «جُنگ ادبی» چنین مده است:کنفوسیوس دوبار در پاسخ به سؤال شاگردانش چنین گفت:‏ «آنچه نمی‌خواهید به شما کنند،‏ به دیگران نکنید.‏» جای دگر،‏ در فرصتی یکی از شاگردانش به نام دزگون با مباهات تمام گفت:‏ «آنچه را که من نمی‌خواهم دیگران به من کنند،‏ من نیز به دیگران نخواهم کرد،‏» آموزگارش به گونه‌ای تأمّل‌برانگیز در پاسخ به او گفت:‏ «آری،‏ امّا تو هنوز قادر به انجام دادن آن نیستی.‏»
      چنانچه بعدها پس از کنفوسیوس می بینیم که در کتب مسیحیان چنین آمده است:
      «آنچه خواهید که مردم به شما کنند،‏ شما نیز بدیشان همچنان کنید.‏» —‏ متّیٰ ۷:‏۱۲.‏


    9. 2 کاربر برای این پست سودمند از cool گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (07-29-2013),sonixax (07-29-2013)

    10. #27
      نویسنده سوم
      Points: 2,943, Level: 33
      Level completed: 29%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 4.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mmns2001 آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      109
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,943
      رنک
      33
      Post Thanks / Like
      سپاس
      21
      از ایشان 78 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      میدانیم که کنفوسیوس در 551 قبل از میلاد متولد و در سال 479 قبل از میلاد وفات یافت.مهم این نیست که چه کسی قانون طلایی رو واسه اخلاقیات دین خودش مطرح کرده است.مهم این است که ببینیم این قانون طلایی از کجا نشات گرفته.
      شکی نیست که دین مسیح بی تاثیر از کنفوسیوس نبوده است.در سوّمین کتاب از کُتب اربعه به قلم وی به نام «جُنگ ادبی» چنین مده است:کنفوسیوس دوبار در پاسخ به سؤال شاگردانش چنین گفت:‏ «آنچه نمی‌خواهید به شما کنند،‏ به دیگران نکنید.‏» جای دگر،‏ در فرصتی یکی از شاگردانش به نام دزگون با مباهات تمام گفت:‏ «آنچه را که من نمی‌خواهم دیگران به من کنند،‏ من نیز به دیگران نخواهم کرد،‏» آموزگارش به گونه‌ای تأمّل‌برانگیز در پاسخ به او گفت:‏ «آری،‏ امّا تو هنوز قادر به انجام دادن آن نیستی.‏»
      چنانچه بعدها پس از کنفوسیوس می بینیم که در کتب مسیحیان چنین آمده است:
      «آنچه خواهید که مردم به شما کنند،‏ شما نیز بدیشان همچنان کنید.‏» —‏ متّیٰ ۷:‏۱۲.‏

      با درود
      سر منشا تعالیم کنفسیوس مشخصا خود وی نیست
      همچنان که در پست پیشم دلایلش را اینگونه گفتم
      در کتاب تائوتچینگ می گوید: من بدان کسان که به من نیکی میکنند نیکی میکنم وبدانها که نیکی نمی کنندباز نیکی میکنم....اینکه خلایق را دروغگو میشماری از عیب خود توست که انها را باور نمی کنی...قوه مهربان طبیعت انقدر صاحب قدرت است که در برابر ان هر صاحب قدرتی ضعیف می شود...و دراثر ان هر ضعیفی توانا میشوند...در جهان هیچ چیز ضعیفتر از اب نیست با ان حال هر چیز محمکمی را بخواهی نابود سازی هیچ عاملی مانند اب نمی تواند
      پس نرمی و لطف بر سختی و خشونت را از بین میبرد و ضعیف اخر بر قوی غلبه میکند
      انسان نیکخواه همانند اب می ماند که با وجود تحقیر دیکران در جای خود می ایستد و به تعالیم تائو میرود
      این تعالیمی پیش از کنفسیوس بود
      حال نظرکنفسیوس در این باره در تعالیم لی را دبخوانیم:
      روزی شاگردی از کنفسیوس می پرسد که ایا پاسخ بدی را ایا باید با خوبی داد؟
      کنفسیوس پاسخ می دهد اگر پاسخ بدی را با خوبی بدهی انگاه پاسخ خوبی را با چه چیز خواهی داد؟
      مطالب شما نیز درست است ولی باید به گفته خود کنفسیوس که بارها در سخنانش می گوید:من تنها تعالیم پیشینیان را کامل میکنم و توضیح می دهم توجه کنیم
      حتی پیش از لائتزو ما تائویسم را داشتیم و البته حکمت را در چین
      اولین سلاله خاقانی چین قدمتی حدود 4250 سال دارند و از متون کهن چین چنین بر می اید که یک حکیم(فیلسوف)همواره در کنار خاقان حضور داشته و به وی مشورت میداده
      پس اینکه بگوییم کنفسیوس مبدا تعالیم اخلاقی(زرین یا نقره ای)یا دارای فلسفه های اجتماعی بوده حرفی غلط است
      تنها این حکیم پرسش تعیین میکرده و البته مطالبی را تغییر داده و یا کامل کرده
      یا ما در ایین برهمایی و در کتاب کهنشان همچین فلسفه هایی که البته نه دقیقا همچین فلسفه ای بلکه کمی متفاوت را داریم که مربوط به هزاره چهارم پیش می شود
      بشر یک روزه به اینجا نرسیده این افکار از دیر باز با بشر بوده و تغییر و ترقی یافته و البته اشخاصی مانند کنفسیوس در این سیر نقشی پرنگتر داشته اند ولی انتصاب ان به یک شخص اشتباه است
      سپاسگذارم

    11. #28
      نویسنده دوم
      Points: 8,902, Level: 63
      Level completed: 51%, Points required for next Level: 148
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      cool آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2013
      نوشته ها
      252
      جُستارها
      26
      امتیازها
      8,902
      رنک
      63
      Post Thanks / Like
      سپاس
      386
      از ایشان 574 بار در 233 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      با درود
      سر منشا تعالیم کنفسیوس مشخصا خود وی نیست
      همچنان که در پست پیشم دلایلش را اینگونه گفتم
      در کتاب تائوتچینگ می گوید: من بدان کسان که به من نیکی میکنند نیکی میکنم وبدانها که نیکی نمی کنندباز نیکی میکنم....اینکه خلایق را دروغگو میشماری از عیب خود توست که انها را باور نمی کنی...قوه مهربان طبیعت انقدر صاحب قدرت است که در برابر ان هر صاحب قدرتی ضعیف می شود...و دراثر ان هر ضعیفی توانا میشوند...در جهان هیچ چیز ضعیفتر از اب نیست با ان حال هر چیز محمکمی را بخواهی نابود سازی هیچ عاملی مانند اب نمی تواند
      پس نرمی و لطف بر سختی و خشونت را از بین میبرد و ضعیف اخر بر قوی غلبه میکند
      انسان نیکخواه همانند اب می ماند که با وجود تحقیر دیکران در جای خود می ایستد و به تعالیم تائو میرود
      این تعالیمی پیش از کنفسیوس بود
      حال نظرکنفسیوس در این باره در تعالیم لی را دبخوانیم:
      روزی شاگردی از کنفسیوس می پرسد که ایا پاسخ بدی را ایا باید با خوبی داد؟
      کنفسیوس پاسخ می دهد اگر پاسخ بدی را با خوبی بدهی انگاه پاسخ خوبی را با چه چیز خواهی داد؟
      مطالب شما نیز درست است ولی باید به گفته خود کنفسیوس که بارها در سخنانش می گوید:من تنها تعالیم پیشینیان را کامل میکنم و توضیح می دهم توجه کنیم
      حتی پیش از لائتزو ما تائویسم را داشتیم و البته حکمت را در چین
      اولین سلاله خاقانی چین قدمتی حدود 4250 سال دارند و از متون کهن چین چنین بر می اید که یک حکیم(فیلسوف)همواره در کنار خاقان حضور داشته و به وی مشورت میداده
      پس اینکه بگوییم کنفسیوس مبدا تعالیم اخلاقی(زرین یا نقره ای)یا دارای فلسفه های اجتماعی بوده حرفی غلط است
      تنها این حکیم پرسش تعیین میکرده و البته مطالبی را تغییر داده و یا کامل کرده
      یا ما در ایین برهمایی و در کتاب کهنشان همچین فلسفه هایی که البته نه دقیقا همچین فلسفه ای بلکه کمی متفاوت را داریم که مربوط به هزاره چهارم پیش می شود
      بشر یک روزه به اینجا نرسیده این افکار از دیر باز با بشر بوده و تغییر و ترقی یافته و البته اشخاصی مانند کنفسیوس در این سیر نقشی پرنگتر داشته اند ولی انتصاب ان به یک شخص اشتباه است
      سپاسگذارم
      من که نگفتم سر منشا تمام اخلاقیات کنفوسیوس بوده.گفتم که مسیحیت بی تاثیر از کنفوسیوس نیست!این که اینهمه بحث نمیخواهد

    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از cool گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (07-29-2013),sonixax (07-29-2013)

    13. #29
      نویسنده سوم
      Points: 2,943, Level: 33
      Level completed: 29%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 4.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mmns2001 آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      109
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,943
      رنک
      33
      Post Thanks / Like
      سپاس
      21
      از ایشان 78 بار در 46 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      من که نگفتم سر منشا تمام اخلاقیات کنفوسیوس بوده.گفتم که مسیحیت بی تاثیر از کنفوسیوس نیست!این که اینهمه بحث نمیخواهد
      این که جای بحث ندارد.مشخص است که بی تاثیر نبوده.همه باورها و ادیان در هم تاثیر داشته اند.به سبب تقابلات و مهاجرتها و مسافرتها و جنگها و...

    14. #30
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      با درود
      عزیزان اینکه بیاییم چیزی را که نمی دانیم از جایی کپی کنیم و بروی ان کپی که حتی خودمان نمی دانیم پیست پافشاری کنیم بدرد نمی خورد
      بنده این فلسفه طلایی و نقره ای را در زیر یک کوتاه شرحی میدهم
      فلسفه زرین ونقره ای:به قلسفه ای فردی و اجتماعی می گویند که چگونگی برخورد شخص با سایرین یا جوامع را بایکدیگر در قالب یک توضیح جامعه شناختی بیان می کند
      به مجموع تعالیمی را در فلسفه دینی و حکمت که دال بر تعریف بالاست را مسیحیان ابتدا فلسفه زرین نامیدند زیرا در نوشته های پلوس و البته دیگر اناجیل برخورد بین انسانها و جوامع بصورتی لطیف نمودار می شد و با این گفتار به فخر فروشی به دیگر ادیان می پرداختند
      جاج آقا کُس و شعر میگویی !
      چند پست است ما وقت خود را گذاشته‌ایم برای توضیح "قانون طلایی"=قانون زرین=Golden rule ،حال اینکه حاج آقا که گویا قانون طلایی را نمیداند چیست هنوز برای ما از "فلسفه‌یِ زرین" و فشار به مسیحیان و احوال مزاج پلوس روده درازی میکند و تازه به ما بیسواد میگوید، ما را نصیحت میکند در آخر هم در بحث اخلاق و تاریخ اخلاق به ما کتاب اسطوره شناسی معرفی میکند !!

      البته تقصیر از من بود و جدی گرفتن حاج آقا از ابتدا !

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    15. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (07-29-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 6
      واپسین پیک: 02-01-2015, 08:55 AM
    2. درباره‌یِ شر
      از سوی Russell در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 02-08-2014, 11:44 PM
    3. نگر شما درباره‌یِ پارسیگویی چیست؟
      از سوی Mehrbod در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 187
      واپسین پیک: 12-08-2013, 06:45 PM
    4. دانسته‌هایِ پراکنده‌یِ دانشیک
      از سوی Mehrbod در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 06-12-2013, 12:06 AM
    5. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-08-2010, 05:17 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •