در آینده ای نه چندان دور می توان با خردگرایی برای همه ی اندام های جسمی بیولوژیکی، جایگزینی کارآمد تر یافت. در مورد مغز البته با دشواری ها(چالش های لذت بخش) فراوانی روبه رو ایم.
ولی در مورد آن نیز می توان موفق شد.
اگر به خرد خود بها دهی و به آن اجازه دهی رها و مستقل پیرامون مفاهیم برایت عمل سنجش را انجام دهد؛ آنگاه درخواهی یافت که مستقل از هر دین و آیینی می توانی ارزش های اخلاقی را دریابی و معنویات راستین را درک کنی.
آنچه به صورت تجربه درونی دریافته ای را، من چه طور می توانم دریابم؟
به قوانین الهی جهان اتکا می کنی چون به قوانین مادی اعتباری نیست برای دست یافتن و حفظ قدرت های درونی؟!!! آگاهی از اینکه آیا اساسا قوانین الهی وجود دارند یا نه خودش یک قدرت درونی مهند می باشد و اکنون پرسشم اینجاست که چه اعتبار منطقی برای وجود قوانین الهی بیان می نمایی؟
در چه چیزی؟ و چرا تاکنون اینقدر ناکام مانده ایم؟!