• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 3 از 3 نخستیننخستین 123
    نمایش پیکها: از 21 به 30 از 35

    جُستار: هپروت!

    Hybrid View

    1. #1
      نویسنده سوم
      Points: 5,572, Level: 48
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Rustin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      123
      جُستارها
      12
      امتیازها
      5,572
      رنک
      48
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 83 بار در 51 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      دی ام تی (DMT)
      این از اون چیزایه که کلن باید یه بار تو زندگی استفاده کرد نه بیشتر. نه بخاطر گرون بودنش، بخاطر بشدت خطرناک بودنش.
      دی ام تی قویترین ماده ی روانگردانیه که میشه پیدا کرد.(من خودم ماتحتم جر خورد تا پیدا کردم و البته بعد از کشیدنشم تا سرحال شدم بازم جر خوردم)
      دی ام تی رو این شمن‌باورها (همین سرخ پوستا) برای مراسم های مذهبی شون استفاده میکردن (یه چندتا گیاه قاطی میکردم تبدیل میشد به معجونی به نام آیوهاسا، گویا توی بعضی از گیاها دی ام تی وجود داشته)
      دی ام تی بصورت طبیعی توی بدن ما هم هست، و فقط هم یکبار ترشح میشه، موقع مرگ.
      نکته: اون توهم هایی مثل تونل نور و تجربه ی خروج از بدن و این کس شعرا که توی تجارب نزذیک به مرگ میگن در اثر همین دی ام تی هست که نزدیکای لحظه ی موت ترشح میشه تا طرف زیاد درد نکشه (حالا پایین تر میگم ولی من خودم دقیقن تجربه ی خروج از بدن رو با دی ام تی داشتم)
      دی ام تی رو عمرن نمیتونید گیر بیارید، من دو سال به هر دیلری میرسیدم دی ام تی، دی ام تی میکردم تا بالاخره شانسی یکیشون از یکی دیگه که اونم از مالزی با کون پارگی آورده بود تونست برام بگیرم (60 میلی گرم، یک میلیون وسیصد)
      من حدود چهل میلی گرمش رو تزریق کردم (میشه خورد ولی اثرش کمتره گویا) بعد از چند ثانیه چپه شدم، چشام رو بستم و به گفته‌ی دوستم بعد از بیست دقیقه بهوش اومدم.
      توی دنیای واقعی بیست دقیقه ولی توی ذهن من حدود یک هفته!!!
      فازهای مختلف داره دی ام تی، از همون خروج از بدن و تونل نور شروع میشه، بعد یه سری طرح میبینید، رنگارنگ و قاطی پاتی (میخاستم بینم ملت به این طرح ها چی میگن که منم بتونم استفاده کنم از کلمه اش تو این متن ولی یه چیز باحالتری کشف کردم بهش میگن دی ام تی آرت، سرچ کنید، دقیقن همین طرح ها منظورمه.)
      بعد از فاز طرح، یهو سقوط میکنید تو دنیای نیمچه واقعی، یعنی تصور ذهنتون از دنیا و روابطش، اینجا هر چیزی ممکنه اتفاق بیفته، زمان که بشدت کند میشه، حدود یه هفته برای من گذشت، یعنی یه هفته تو ذهنم زندونی بودم ولی تو واقعیت بیست دقیقه بود. بسته به میزان خلاقیت درونیتون اینجا دیگه ذهن هر داستانی براتون سمبل میکنه، مال من بیشترش داستانی عجیب و در هم برهم با تم سکسی، تیره و تا حدی ترسناک بودن. یه موجود ترسناکی هم زرت وزرت میومد سراغم میافتاد دنبالم، هیچ ایده ای ندارم که چی بود ولی خوب ازش میترسیدم. مثلن تو خیابون تاریک و خلوت داشتم قدم میزدم یهو از تو کوچه های تاریک میپرید وسط خیابون و می افتاد دنبالم.
      خدا رو هم دیدم حتی!! دقیقن همون طوری که بچگی هام تصورش میکردم، یه موجود غول پیکر و آهنی که کله ی دراز و نوک تیزی داشت. (آهنش قرمز تیره بود) از دستش فرار نکردم ولی یه جورایی بشدت ازش حساب میبردم. یه کاریزما و ابهت خاصی داشت لامصب.
      من بعد از به هوش اومدنم تا حدود یک ماه حتی سیگار هم نمیتونستم بکشم، کاملن کس قات شده بودم، اصن نمیدونستم که الان تو دنیای واقعی هستم یا هنوز تو همون توهمم (بخش فلسفی داستان)
      واقعن گاهی اوقات حتی به خودکشی هم فکر میکردم، برا اینکه بفهمم تو توهمم یا نه؟
      در نهایت وقتی که مقدار اون نوروترنسمیترهای همایونیم دوباره به حالت اول برگشتن و جوری متعادل شدن که برای ادراک عادی این جهان کارا باشن، فکرای تخمی فلسفی هم از کله ام پرید.
      دی ام تی رو فقط و فقط باید یکبار بکشی فقط برای اینکه تجربه کرده باشی، همین. دوبار بشه بی برو برگرد باید تیمارستان بستری شی. من حتی همون 20 میلی گرمی هم که مونده بود رو دور ریختم (در واقع دادم به سگم خورد)
      کلن چیز باحالیه برا تجربه کردن ولی خو خطرناکم هست لعنتی (چرا همه ی چیزای باحال خطراکن؟)
      همین.

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Rustin گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (12-23-2015)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      نکته: اون توهم هایی مثل تونل نور و تجربه ی خروج از بدن و این کس شعرا که توی تجارب نزذیک به مرگ میگن در اثر همین دی ام تی هست که نزدیکای لحظه ی موت ترشح میشه تا طرف زیاد درد نکشه (حالا پایین تر میگم ولی من خودم دقیقن تجربه ی خروج از بدن رو با دی ام تی داشتم)
      .
      من در اینباره پژوهیدم و این گمان درستی ندارد. گرچه نیازی به پژوهش هم نداشت, زیرا روشن است سازوکاری که درست پیش از
      مرگ بخواهد فعّال شود تا ارگانسیم درد نکشد در روند گزینش طبیعی هیچ سودی نداشته و بخت فرگشتی هرگز نمیتوانسته داشته باشد.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Rustin (01-01-2016)

    5. #3
      نویسنده سوم
      Points: 5,572, Level: 48
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Rustin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      123
      جُستارها
      12
      امتیازها
      5,572
      رنک
      48
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 83 بار در 51 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      من در اینباره پژوهیدم و این گمان درستی ندارد. گرچه نیازی به پژوهش هم نداشت, زیرا روشن است سازوکاری که درست پیش از
      مرگ بخواهد فعّال شود تا ارگانسیم درد نکشد در روند گزینش طبیعی هیچ سودی نداشته و بخت فرگشتی هرگز نمیتوانسته داشته باشد.
      این فقط یک حدس بود... تشکر بابت روشنگری.

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Rustin گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-01-2016)

    7. #4
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      با سلام....
      از انچکه دوستان نوشته اند احساسی به من منتقل می شود که من آن را خود -آزار رسانی می نامم.
      چرا آدمیان میل وعلاقه وافری به انواع مختلف خود-آزاری دارند.
      لیستی از انواع خود-آزاری:
      1-مذهب:مثلا در بین شیعیان قمه زنی-در بین بوداییان یا برهمنان نوعی از ریاضت کشی تاحد اسیب رساندن به جسم یا در بین مسیحیان .....
      نوعی از خود خوار انگاری در بین عرفا
      2-روابط جنسی:سادیسم و مازوخیزم
      3-افراد معتاد الکلی..اسیب رسانی به ریه ها وکبد ..سیستم عصبی
      4-خود کشی
      5-کند وکاری روی بدن..تیغ کشیدن روی بدن....
      موارد بیشتری را هم می توان به لیست اضافه کرد.به نظر می رسد آدمیان در پس این خود-آزار رسانی احساسی از لذت .قدرت.هیجان سرکشی یا حتی ازادی یا حسی از متعالی بودن را تجربه می کنند.شاید هم سود تکاملی داره!شاید هم نوعی از فرار از خود یا نوعی از تنبیه خود.انچه که هست این است که چنین پدید ه ای بسیار شایع است .

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Transcendence گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (12-25-2015)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Transcendence نمایش پست ها
      با سلام....
      از انچکه دوستان نوشته اند احساسی به من منتقل می شود که من آن را خود -آزار رسانی می نامم.
      چرا آدمیان میل وعلاقه وافری به انواع مختلف خود-آزاری دارند.
      لیستی از انواع خود-آزاری:
      1-مذهب:مثلا در بین شیعیان قمه زنی-در بین بوداییان یا برهمنان نوعی از ریاضت کشی تاحد اسیب رساندن به جسم یا در بین مسیحیان .....
      نوعی از خود خوار انگاری در بین عرفا
      2-روابط جنسی:سادیسم و مازوخیزم
      3-افراد معتاد الکلی..اسیب رسانی به ریه ها وکبد ..سیستم عصبی
      4-خود کشی
      5-کند وکاری روی بدن..تیغ کشیدن روی بدن....
      موارد بیشتری را هم می توان به لیست اضافه کرد.به نظر می رسد آدمیان در پس این خود-آزار رسانی احساسی از لذت .قدرت.هیجان سرکشی یا حتی ازادی یا حسی از متعالی بودن را تجربه می کنند.شاید هم سود تکاملی داره!شاید هم نوعی از فرار از خود یا نوعی از تنبیه خود.انچه که هست این است که چنین پدید ه ای بسیار شایع است .
      نکته‌یِ گیرایی بود. درباره‌یِ خودآزاری, بویژه خودآزاری فیزیکی/جنسی پژوهیده‌اند و سازوکار آن کمابیش روشن است و از این ترفند
      سرچشمه میگیرد که در فرآیند خودآزاری و برآیند خوشی و درد, اندازه‌یِ خوشی بیشتر از درد میشود. این نابرابری ِ ترفندآمیز
      بویژه در زنان به چشم میخورد که در سکس آستانه‌یِ دردشان بالاتر میرود — که خود فرآورده‌یِ دیگری از فرگشت برای زایمان بوده —, برای
      همین نمونه‌وار درکونی هنگام سکس پُرگاه خوشایند میشود, زیرا در آغاز فرایند درد بالایی داده میشود, سپس در دنباله سامانه‌یِ
      دردکُش طبیعی تن به تکاپو افتاده و دردکُش‌هایِ طبیعی/endorphines را آزاد میکند که اینها احساسی خوشایند و از خود بیخود کننده
      میبخشند و اگر در آستانه‌یِ ایندو فُزاده‌روی نشود, در پایان میزان خوشی بسیار بیشتر از درد خواهد بود و فرایند رویهمرفته خوشایند به شمار خواهد رفت.


      سازوکار همانندی در دیگر جاها نیز دیده میشود. کمابیش میدانند که برای نمونه پس از فعّالیت‌هایِ فرا-اندازه خوشی‌آور, نمونه‌وار
      داروی‌هایِ مشتق از amphetamine, حال آدم بتندی از ابرسرخوشی بسوی افسردگی و نِژندی (مالیخولیا) فرومیگراید, هرآینه
      همین فرایند تا اندازه‌یِ کمی وارونه اش نیز کار میکند, یعنی پس از یکی چند ساعتی فعّالیت‌هایِ دلگیر و نژندین, در دنبال کس
      اگر به افسردگی همیشگی دچار نباشد احساس بهتری پیدا خواهد کرد. پس در اینجا نیز نابرابری بالا کار میکند و در برخی بویژه
      استعداد بالاتری یافت میشود که اینها با گوش دادن به آهنگ‌هایِ تاریک و دلگیر و فرورفتن در خود, به احساسی آرامبخش و خوشایند دست میابند.


      دسته‌یِ دیگری مانند سیگار نیز داریم که اینها تنها خودآزاری روانی دارند, ولی خوشی ِ فیزیکی + روانی, چراکه بخش
      ناخوشایند فیزیکی آنها خود را آن اندازه دیر نشان میدهد که مغز پیوندی یکراست میان کُنش و پیامد نمیتواند بکشد.
      هر دمی که سیگارکش از سیگار خود میگیرد همراه با اندکی نیکوتین سرخوشی‌آور و در دنبال آرامشی روانی‌ست که این
      دوّمی در سیگار گویا اهمّیت بالاتری هم دارد. برای نمونه بسیاری میپندارند اعتیاد سیگار تنها همان نیکوتین آن است, هنگامیکه
      اعتیاد راستین سیگار در همین فراهم آوردن موقعیت‌هایِ اجتماعی گوناگون و خوشایند است. بنمونه, کارمندی که چند ساعت
      پشت میز نشسته, با بیرون رفتن و دمی یک نخ سیگار دود کردن و خیره شدن به دوردست, دچار احساسی آرامبخش و
      خوشایند میشود, ولی همینکس اگر سیگاری نباشد بهانه‌یِ آنچنانی ندارد که یک کاره برود بیرون را تماشا کند. همین پدیده
      را در رستوران‌ها, کافه‌ها و باشگاه‌هایِ گوناگون نیز میتوان دید. سیگار در اینجور جاها بهترین بهانه برای "دمی آسودن" و کناره‌گرفتن است.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. #6
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در فرآیند خودآزاری و برآیند خوشی و درد, اندازه‌یِ خوشی بیشتر از درد میشود
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در پایان میزان خوشی بسیار بیشتر از درد خواهد بود و فرایند رویهمرفته خوشایند به شمار خواهد رفت.
      خود ازاری البته انواع گوناگونی داره والبته با نکته بالا قابل توجیه است.حال بیایید با همین نکته مسئله خود-تخریبی را بررسی کنیم.در این جا ما با سیستم و شخص روبه رو هستیم.شخصی که در درون سیستمی زندگی می کنه ونهایتا دست به خود-تخریبی می زنه.خود –تخریبی نوعی از خودازاری شایع می باشد که از طرف سیستم پاداش داده می شود. سیستمی را در نظر بگیرید مثلا سیستم اسلامی یا تکنولوژیکی یا سیستم فمنیستی..این سیستم ها بر اساس اصول و قواعدی شکل گرفتند. تفسیری از درستی, غلطی ,اخلاق ,خوبی وبدی ,تعریف وتفسیری از عقلانیت ,ارزش ها و ضد ارزش ها ,تفسیری از نرمال بودن,قوانین و عرف............
      سیستم با در دست داشتن قدرت ,خودش را معقول و نرمال ودرست واخلاقی جلوه می دهد.این قدرت هست که حقیقت را می سازه . شخصی را در نظر بگیرید که با این سیستم هماهنگ نیست یا در تضاده و در عین حال بدلیل حاکمیت اصول سیستم بر جامعه, احساس می کنه که سیستم معقول, اخلاقی, درست ونرمال هست پس من ایراد دارم من نرمال نیستم من اخلاقی نیستم من معقول نیستم.سیستم با روش های مختلفی مثل تمسخر, تحقیر, زیر سوال بردن صلاحیت اون شخص, تنبیه ,توهین , القای حساس شرمندگی یا گناه کار بودن, شخص را مورد تهاجم قرار می دهد .شخص در درون چنین سیستمی شروع به ارزیابی وقضاوتی منفی راجع به خودش میکنه.من مسخرم من بی عرضم ,من رفتارهام احمقانست, من یه وحشی ام, من گناهکارم ,من مریضم.در چنین حالتی شخص شروع به تغییر خود بر اساس اصول سیستم میکنه ونهایتا حسی از معقول بودن, نرمال بودن,سالم بودن, ارامش وحتی نوعی از آزادی و معصومیت رو تجربه می کنه.شخص آزار دیده از طرف سیستم ,حالا تبدیل به شخص خود-تخریبگر شده ,اون از تخریب خودش لذت می بره .
      نمونه:در عرفان شخص با نابودی خود(فنا) احساس امنیت ,خوشی وازادی می کنه وبا اصل بنیادین سیستم (خدا)یکی و متحد می شه البته با خود ازاری بسیاری این فنا (خود –تخریبی) اتفاق می افته.
      نمونه 2:در سیستم فمنیستی مرد از مرد بودن خود شرمنده ونهایتا با خود- تخریبی فمنیزه می شه.شخص فمنیزه شده احساس سلامتی می کنه.شخص فمنیزه شده با اصل بنیادین سیستم(مادین گرایی) هماهنگ و یکی می شه.

    11. یک کاربر برای این پست سودمند از Transcendence گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-01-2016)

    12. #7
      نویسنده سوم
      Points: 5,572, Level: 48
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Rustin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      123
      جُستارها
      12
      امتیازها
      5,572
      رنک
      48
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 83 بار در 51 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Transcendence نمایش پست ها
      خود ازاری البته انواع گوناگونی داره والبته با نکته بالا قابل توجیه است.حال بیایید با همین نکته مسئله خود-تخریبی را بررسی کنیم.در این جا ما با سیستم و شخص روبه رو هستیم.شخصی که در درون سیستمی زندگی می کنه ونهایتا دست به خود-تخریبی می زنه.خود –تخریبی نوعی از خودازاری شایع می باشد که از طرف سیستم پاداش داده می شود. سیستمی را در نظر بگیرید مثلا سیستم اسلامی یا تکنولوژیکی یا سیستم فمنیستی..این سیستم ها بر اساس اصول و قواعدی شکل گرفتند. تفسیری از درستی, غلطی ,اخلاق ,خوبی وبدی ,تعریف وتفسیری از عقلانیت ,ارزش ها و ضد ارزش ها ,تفسیری از نرمال بودن,قوانین و عرف............
      سیستم با در دست داشتن قدرت ,خودش را معقول و نرمال ودرست واخلاقی جلوه می دهد.این قدرت هست که حقیقت را می سازه . شخصی را در نظر بگیرید که با این سیستم هماهنگ نیست یا در تضاده و در عین حال بدلیل حاکمیت اصول سیستم بر جامعه, احساس می کنه که سیستم معقول, اخلاقی, درست ونرمال هست پس من ایراد دارم من نرمال نیستم من اخلاقی نیستم من معقول نیستم.سیستم با روش های مختلفی مثل تمسخر, تحقیر, زیر سوال بردن صلاحیت اون شخص, تنبیه ,توهین , القای حساس شرمندگی یا گناه کار بودن, شخص را مورد تهاجم قرار می دهد .شخص در درون چنین سیستمی شروع به ارزیابی وقضاوتی منفی راجع به خودش میکنه.من مسخرم من بی عرضم ,من رفتارهام احمقانست, من یه وحشی ام, من گناهکارم ,من مریضم.در چنین حالتی شخص شروع به تغییر خود بر اساس اصول سیستم میکنه ونهایتا حسی از معقول بودن, نرمال بودن,سالم بودن, ارامش وحتی نوعی از آزادی و معصومیت رو تجربه می کنه.شخص آزار دیده از طرف سیستم ,حالا تبدیل به شخص خود-تخریبگر شده ,اون از تخریب خودش لذت می بره .
      نمونه:در عرفان شخص با نابودی خود(فنا) احساس امنیت ,خوشی وازادی می کنه وبا اصل بنیادین سیستم (خدا)یکی و متحد می شه البته با خود ازاری بسیاری این فنا (خود –تخریبی) اتفاق می افته.
      نمونه 2:در سیستم فمنیستی مرد از مرد بودن خود شرمنده ونهایتا با خود- تخریبی فمنیزه می شه.شخص فمنیزه شده احساس سلامتی می کنه.شخص فمنیزه شده با اصل بنیادین سیستم(مادین گرایی) هماهنگ و یکی می شه.
      چقدر شبیه مهربد مینویسی یا چقدر مهربد شبیه تو مینویسه یا چقدر هر دو شبیه هم مینویسین یا اصن چقدر شبیه هم هستین یا در نهایت چرا شما یکی هستین؟

    13. #8
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      چقدر شبیه مهربد مینویسی یا چقدر مهربد شبیه تو مینویسه یا چقدر هر دو شبیه هم مینویسین یا اصن چقدر شبیه هم هستین یا در نهایت چرا شما یکی هستین؟
      نه من مهربدم نه شبیه مهربد می نویسم.مهربد فارسی سره می نویسه اون هم با دقت زیاد.ولی خوب شاید علت مشابهت دقدقه های مشابه باشه.سیستم های مختلف حاکم بر جوامع که در حال شستشوی ذهنی و روانی ادمیان می باشند.سیستم های جنسی مذهبی سیاسی ....که با ایجاد ترس ,دلهره, نیاز های مجازی ,تلقین باورها,استفاده از سیستم پاداش و جزا و شرطی شدگی و ..... , نهایتا ذهن و روان ادمیان را مهندسی می کنند مطابق خواست سیستم خواست قدرت .توهماتی که تحت عناوین مختلف و به شکل های مختلف و به زیباترین شکل ممکن به خورد انسان ها داده می شه شبه علمی اخلاقی مذهبی یا عرفانی یا فلسفی . هیچ چیزی نزد من مضحکتر از "من ازادم" نیست.

    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Transcendence گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-01-2016)

    15. #9
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      یماری اعتیاد یک بیماری اصلی، مزمن و عصبی است، که در اثر عواملی ژنتیکی، فیزیولوژیک و اجتماعی رشد و بروز پیدا می‌کند، به طوری که وجه مشخصهٔ این بیماری اختلال در کنترل انجام عملی، و یا احساس اجبار در انجام یک عمل مشخص، با وجود آگاهی نسبت به عواقب خطرناک آن باشد
      انواع آن به شرح زیر است
      1- تریاک: که بیشتر در بین افراد مسن درگذشته معرف آن رواج داشته اما امروزه در بین جوانان و نوجوانان توزیع و مصرف می‌گردد، ماده‌ای خواب آور بوده و شخص معتاد از مصرف آن احساس لذت ونشاطی «نئشگی» می‌نماید. معرف آن به تدریج باعث افزایش طلب می‌گردد و فرد لحظه‌ای به خود می‌آید که قادر به ترک آن نیست. ۲- مرفین: که از تریاک گرفته می‌شود و بدو صورت مایع و پودر مصرف می‌گردد، مصرف این مواد در بین جوانان زیاد است و ماده‌ای خواب آور و اثرات تریاک را دارد.
      ۳- هروئین: این مواد از ترکیبات شیمیایی ساخته شده و اثرش سه برابر مرفین بوده و خواب آور است، شخص معتاد همیشه در حال چرت زدن می‌باشد و چشمهای خواب آلود دارد.
      ۴- کوکائین: موادی تحرک زا، توهم آور و اغفال کننده‌است، کسانی که به این دارو معتاد می‌شوند معمولاً سادیسم جنسی پیدا می‌کنند و بهمین دلیل افراد بسیار خطرناکی هستند معتاد پس از مصرف این دارو احساس شعف زاید الوصفی پیدا می‌کند و شاد می‌شود و لذت جنسی او تشدید پیدا می‌کند، اثرات جسمی آن کم است در حالیکه از نظر روانی اثراتش از هروئین بیشتر است.
      ۵-ال. اس. دی: مصرف این مواد اعتیاد جسمانی ندارد ولی دارای اثرات مغزی و روانی زیانبخشی است، این مواد توهم زا بوده و اعتیاد روانی را بهمراه دارد.
      ۶-آمفتامین‌ها: موادی محرک زا و اعتیاد آور است. این مواد سیستم مرکز عصبی را تحریک می‌کند، این مواد در میان دانشجویان مصرف بیشتری دارد زیرا باعث کم خوابی بوده و شخص را در حالت محرکی قرار می‌دهد. مصرف این مواد باعث می‌شود بدن در برابر آن مقاوم شود لذا شخص معتاد ناگزیر می‌گردد بیشتر مصرف کند.
      ۷-ماری جوانا و حشیش: مصرف این مواد، اعتیاد جسمانی نداشته ولی اعتیاد روانی می‌آورند و بهمین جهت زیان آور هستند، مصرف این مواد اثرات مغزی ناگواری را به همراه داشته و اغلب به صورت سیگار مصرف می شونداثرات مخرب آن: خواب آرامش بخش، تشدید احساس، خنده‌های بی‌مورد و طولانی، لذت بخش بودن زمان و مکان، لکن وقتی تأثیر دارو تمام می‌شود شخص معتاد حالت و احساس بدی پیدا می‌کند و امکان ارتکاب جرم زیاد می‌شود و از سوی دیگر عاملی برای مصرف مواد مخدر قوی تر همانند هروئین می‌باشد.
      ۸- متادون: داروی مخدری است که به دلیل نیمه عمربالای آن بیش از۲۴ ساعت جهت درمان اعتیادبه کار برده می‌شود وفقطدرمراکزترک اعتیاد وتوسط پزشک بایدتجویز شود
      ۹-مواد استنشاقی:این گروه شامل مواد شیمیایی گوناگونی است که به سرعت تبخیرمی شوند. برخلاف سایرمواد موردسوء مصرف که براساس تاثیری که برسیستم اعصاب مرکزی می‌گذارند تقسیم بندی می‌شوند، این مواد برمبنای شیوه مصرف مشترکی که دارند دریک گروه جای گرفته‌اند. مواد استنشاقی براساس عملکرد داروشناختی خود به سه دسته تقسیم می‌شوند: حلال‌های فرار، نیتروس اکسید ونیتریت‌ها. گروه اول یعنی حلال‌های فرارشایع ترین مواد استنشاقی مورد سوء مصرف هستند. انواع سوخت‌ها مانند بنزین، گازوئیل وگازفندک، داروهای بیهوشی مانند اتر، چسب‌ها، انواع اسپری‌ها، رنگ‌های شیمیایی و... دراین گروه قرار می‌گیرند.

      ۱۰-تمجیزک:مایع زرد رنگ تزریقی است که پس از ترکیب با خون شخص مصرف کننده در رگ تزریق می‌شود

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. من نمیدونم حرف حساب sonixax چیه، شما قضاوت کنید!
      از سوی kourosh_iran در تالار آشغالدانی
      پاسخ: 14
      واپسین پیک: 07-23-2015, 11:44 PM
    2. تفاوت روح الله خمینی و رضا پهلوی
      از سوی کافر_مقدس در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 05-29-2012, 07:24 PM
    3. ببر مازنداران وتفاوت با ببر سیبری
      از سوی sonic در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 11-01-2010, 02:59 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •