نوشته اصلی از سوی
undead_knight
یعنی اگر مردی زیبا بود و ژن های خوبی داشت نسبت به کسی که اینطور نیست به طور ژنتیکی وفاداری کمتری داره؟
وفاداری به جفت[1] یک کارکرد فرگشتیک بیشتر ندارد: بزرگ کردن بچهها.
اکنون ما چند نیروی گوناگون داریم:
١. مرد میخواهد با همهیِ زنان بخوابد.
٢. زن میخواهد با بهترینِ مردان بخوابد.
٣. زن و مرد هر دو میخواهند بچههای اشان بزرگ شوند.
وفاداری در دستهیِ سوم میرود, زن و مرد تنها تا اندازهای به هم وفادارند که فرایند زادآوری[2] مختل نشود.
اکنون اینکه میگویی اگر مردی زیبا بود و ژنهایِ خوبی داشت ژنتیکی کمتر وفاداره, باید پرسید از چه کسی کمتر وفاداره؟ از مردی که زیبا نیست؟ اگر این, نه (شاید).
از همسر خود که بچهدار است کمتر وفاداره؟ باز هم نه.
رویهمرفته کمتر وفاداری از خود نشان میدهد؟ آری!
چرای ولی مرد زیبا کمتر وفاداری نشان میدهد؟ زیرا میتواند! توندی[3] بی وفایی در همهیِ مردان و همهیِ زنان هست, ولی آلفایی به شما اجازهیِ گشایش این توند[4] را میدهد.
اگر شما یک مرد آلفا باشید (زن آلفا هم داریم), زنان زیبایِ بیشتری به شما پا میدهند, پس شانس خوابیدن بالاتری دارید و توند اتان را بسیار آسانتر میگشایید.
این دو فرایند میتوانند بیاندرکنند[5] و بگوییم ژنتیکی براستی مردان خوشژن! کمتر وفادار هستند که میشود نگرهیِ[6] «پسران سکسی - Sexy son hypothesis - WiKi »:
ازدواج - برگ 2
در این مورد فرضیه ای وجود داره به نام "پسران سکسی" (برگرفته از کارهای رابرتسون و همکاران، 1979)
اشتباه نشه اسم یه گروه خواننده نیست.
برای توضیح یه مثال لازمه:
گونه ای پرنده به نام زرده پر چکاوکی وجود داره. این گونه معمولاً مونو گامیه و نر با ماده در بزرگ کردن جوجه ها کمک می کنه. ولی دیده شده که بعضی نرها متاهل ماده دوم رو نیز جلب می کنند گرچه هنوز در درون جمعیت نرهای بدون جفت فراوان است. (اینو با وضعیت ایران امروز و پدیده ی صیغه مقایسه کنید)
ایم ماده دوم هیچ کمکی از نر خود که شدیداً مشغول به ماده اول است دریافت نمیکنه (زن دوم پنهانی در ایران!!!) و موفقیت تولید مثلیش چون نر باهاش کمک نمی کنه پایین می یاد. ولی بازم ماده ها با جلب شدن به نرهای متاهل به چند زنی دامن مزنن. (توجه کنید که زیستگاه این گونه اونقدر بزرگ نیست و ماده دوم از متاهل بودن ماده اول باخبره، اونا واحد 3 از مجتمع درختی کاج روی شاخه دوم می شینن و ماده دوم کوچه بغل رو درخت سرو)
حالا فرضیه پسران سکسی چی می گه؟
رابرتسون می گه: اگرچه ماده دوم زادگان کمتری تولید می کنه، اما اگر پسرانش استعداد چند-زنه بودن را به ارث ببرند این نقص می تواند جبران بشه. اگرچه به نظر می رسه ماده در نسل اول می بازه اما این باخت در نسل بعدی جبران می شه. چرا که در آن وقت "پسرهای سکسی" او در مقایسه با پسرهای ماده های تک-زنه سمت پدری فرزندان بیشتری رو بدست میارن و به همین نسبت اون ماده دوم اولیه مادربزرگ نوه های بسیاری می شه و ژن خودشو بیشتر به آینده می رسونه. واقعاً که این ژن خودخواه چه می کنه.........................
***
تو مثال قبلی گفتیم که ماده یک گونه با وجود اطلاع از اینکه نری که باهاش جفت گیری می کنه متاهله بازم این کار رو ادامه می ده . فرضیه پسران سکسی رو گفتیم که در اون این ماده به امید مادربزرگه نوه های زیادی شدن دست بدین کار می زنه. حالا یه مقایسه از این موجود با دنیای خودمون بکنیم.
خوشبختانه از وقتی پیرمردها و پیرزنها رو می برن آسایشگاه یا پانسیون نقش اونها در تصمیم گیری خانواده کم شده. فکر می کنین در یک خانواده اگه گندش در بیاد که آقای خانواده زن دوم گرفته اولین کسی که پشتش در میاد کیه؟ مادربزرگه مهربون سنتی در حالی که تو گرمای تابستون به سبک مومیایی های مصر خودشو باند پیچی کرده از قرآن و پیامبر مثال می زنه و می گه که پسرش یا حتی نوه اش که گناه نکرده. پیامبر هم 9 تا زن داشت. قانون می گه چهار تا، تازه تو این مسائل بروز هم هستن می گه: طرح حمایت از خانواده هم که تصویب نشده و.........
چرا مادر یا مادر بزرگ طرف پسرانشونو می گیرن؟ مگه اونا زن نیستن. پس چرا با عروس اولشون همذات پنداری نمی کنن. خواهر شوهر هم که اصلاً حرفشو نزن. حاضره سر سشوهرشو ببره اگه این کار رو بکنه اما خان داداش جای خودشو داره (یه لحظه به نظرم رسید فیلم پارسی زیاد می بینم، جون خودم "سوته دلان" رو فقط دیدم)
خوده زن دوم چطور؟ چرا راضی به ازدواج می شه؟ تو حیطه فرهنگ چی بگیم؟ تو حیطه زیست شناسی چی بگیم؟ تو حیطه اقتصاد.......
خیلی از ازدواجهای دوم محکوم به شکست می شن. اما چه نوع شکستی؟ زندگی بهم می خوره. زن اول می فهمه و با بچه ها روزگار آقا رو سیاه می کنن و بلاخره طلاق زن دوم واجب می شه. یه مهریه تپل که از اول باسه روز مبادا آماده شده بود حلال مشکلاته. حالا دختر نه باکره است که مشکل اذن پدر رو داشته باشه. (از مشکلات دیگه نمی گم چون اعتقادی بهش ندارم، ارتباط آزاد از دید من عیبی نداره ولی خب خانم ها به شنیدن این حرفها از دهن آقایون زیاد شنیدن و آقایون مخالفت خانم ها رو با این مطلب بیشتر) تازه کلی پول هم داره که معمولاً اولین خرید یه 206 آلبالویه (با عرض پوزش از تمام کسانی که مدل و رنگ ماشین مشابه دارن)
ریشه این اتفاقات در کجاست. یک جایی (همه جا) در وجود ما ژن هایی وجود داره که بیشتر از اونچه فکر کنیم در زندگی ما نقش دارن. مادربزرگ فکر می کنه که خداوند این حق رو به پسرش داده در حالی که نمی دونه خدای اون ژن خودخواه اجدادش بودن و نه خدای نادیدنی. (روح و هوش و حس برتر هم نداریم، لطفاً سوال نفرماید)
دختری که تن به ازدواج دوم می دهه در حالی که به برابری زن و مرد اعتقاد داره ، برنده شدن در رقابت اقتصادی رو می پذیره. در حالی که از عرف کمک می گیره تا قبح کارش رو کمرنگ کنه.
خبر نداشتم زن داره، خیلی آقا بود، هق هق هق ، دستمال دارین آقای قاضی، من از این مرد شکایت دارم. قاضی: شما واقعاً خبرنداشتین.... خب فکر کردم می خواد زن اولش رو طلاق بده. من حقمو می خوام. من حقمو می خوام. من حقمو می خوام. من...من....من....من....
----
1. ^ Joftidan || جفتیدن: جفت کردن; جفت شدن to copule
2. ^ zâd+âvardan::Zâdâvardan || زاداوردن: بچه دار شدن; زادمان آوردن to bear offspring
3. ^ tav+and+i::Tavandi || توندی: پتنسیال داشتن ⚕Heydari, Ϣiki-En potentiality
4. ^ tav+and::Tavand || توند: پتنسیال ⚕Heydari potential
5. ^ andar+kardan::Andarkardan || اندرکردن: تعامل داشتن/کردن Ϣiki-En to interact
6. ^ negar+e::Negare || نگره: فرضیه Ϣiki-En theory