نوشته اصلی از سوی
Sotude
دلم نیامد این را نگویم و بخوابم!!!
شما که دیگر باید بهتر بدانید که ذر پارسیک، زمان کنون/ گذشته ی دنباله دار(استمراری) نبوده و همین "همی" که می گویی به "می" دگریده شده که کاری به بَهرِش (بکارگیری/استفاده) آن در گذشته ندارم ولی در پارسیک امروزین از "می" برای ساختن زمان کنون/گذشته اخباری( آگَهیک) از آن بهریده می شود. زمان کنون/گذشته دنباله دار (داشتن + کارواژه) که می گویی، تنها چند سال است که از زبان گفتار به نوشتار راه یافته و در سرشت (اصل)، زمانی برساخته ولی پرکاربرد است!
«میسوخته بوده باشد» از دیدگاه دستور زبان چیز پیچیدهای ندارد (گذشتهای ناپایانیده) و گوگل هم برآیههایی جسته گریخته میدهد که نمایانگر کاربردِ اندکِ آن میان مردم است.
بودنش بیگمان بهتر از نبودن اشه!
همچنین "همی" بیگمان همان "می" نیست (دومی میتواند از آن برگرفته شده باشد, من نمیدانم), ولی کارکرد خودش را داشته و دارد:
همی بینم ساقی را که گرد جام می گردد
ز زر پخته بویی بر که سیم اندام می گردد
...
دگر دل دل نمی باشد، دگر جان می نیارامد
که آن ماه دل و جانها بگرد بام می گردد
چو خرمن کرد ماه ما، بران شد تا بسوزاند
چو پخته کرد جانها را، بگرد خام می گردد
دل بیچاره مفتون شد، خرد افتاد و مجنون شد
بدست اوست آن دانه، چه گرد دام می گردد
ز گردش فارغست آن مه، چه منزل پیش او چه ره
برای حاجت ما دان که چون ایام می گردد
شهی که کان و دریاها زکات از وی همی خواهند