مزدك بامداد (12-20-2013)
این فایل صوتی را بشنوید و ببینید دختر بیچاره چقدر دم از ناچاری برای پاس شدن واحدهایش میگوید و
استاد در لفافه میاندازد که باید با من آره و اینا کنی تا قبول شوی!. اینهم بلایی که سر دختران بیچارهی ما میاید..
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
بحث آن مفصل است آلیس جان،
اما همانروزی که با سینه ی ستبر و افتخار از قوانین بازی ای (دختر بازی) که دختران به راه انداخته اند دفاع می کردید،به شما گفتم که این بازی تبعاتی هم دارد.بانوان نمی توانند از روز نخست از سکس استفاده ی ابزاری کنند سپس هرکجا که دوست داشتند قوانین بازی را بر هم زنند و از مردان توقع داشته باشند برای رضای اسپاگتی کمک شان کنند.مردان هم آن اندازه گاگول نیستند دیگر،وقتی یک بار،دوبار،10 بار این بلا که دخترکی با اشوه و ناز بی خود و بی جهت پوئن از ایشان گرفته و چند متری آنورتر به ریش بلند ایشان خندیده سرشان آمده،در می یابند که خیر.اینگونه نمی شود.باید از راه دگر وارد شد.
همانطور که مزدک عزیز هم اشاره کرد،دست کم دختران این حربه را برای رسیدن به هدف دارند،اما پسران چه؟خود شما همین چند صفحه قبل از دوستی با "سی پی یو" کلاس سخن می گفتید و اینکه چگونه یک شبه راه یک ترمه را طی کنید.من هم خاطره ای برای شما می گویم.در یکی از ترم های دانشگاه من به سبب اینکه همزمان کار می کردم مجبور بودم فقط یک ساعت های خاصی به دانشگاه بروم.اتفاقا ترم های آخر بود و دیگر دست ام هم برای انتخاب میان واحد ها تنگ.یک درسی داشتیم به نام مبانی برق.من با این استاد در کد دیگری کلاس داشتم،اما میخواستم سر کلاس آن کدی بروم که به ساعت کاریم نمی خورد.هر چه التماس استاد کردم نگذاشت اما جلوی روی خود ام با درخواست دو دختر که همین خواسته ی من را داشتند موافقت کرد. من آن ترم به دلیل اینکه نتونستم سر کلاس هایش بروم مجبور شدم حذف کنم ویک ترم دیرتر آن واحد را بردارم.مدافان حقوق مردان عبارتی جالب برای این پدیده دارند.معروف است به pussy pass.این است که ما پسران در همین مورد هم بدبخت تریم.
در همین پیوندی که داده بودید این یکی را هم دیدم حیفم آمد اینجا نگذارم, خیلی پرمحتوا است: اینجا
هرچند بازی خوبی نمیکند, هیجانات تصنعی بسیار دارد. احساسات که از حدّی فراتر روند نمایش غیرطبیعی
و مذبوحانه میشود. ولی در کل محتوای خوبی داشت..
باش تا صبح دولتت بدمد/کاین هنوز از نتایج سحر است
ما چه خر بودیم! از همان پنج شش سالگی انگار کسی از غیب دهفرمانِ یهوهی مردسالاری را در لوحی محفوظ در سینهی ما قرار داده بود که در آن نخستین فرمان این بود : مرد هرگز دردش را آشکار نکرده و هرگز گریه نمیکند! این بود که همچون مجمسهها ایستادیم تا سرِ شونبولِ ما را بیخ تا بیخ ببرند.
ویرایش از سوی Dariush : 12-21-2013 در ساعت 01:36 AM
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
این حرفها کدام است شهریار جان؟!
به یقین میگویم که حداقل 90 درصد از آنهایی که به دختران سواری میدهند تنها برای همان توجه ِ دختر مربوطه است و گویی نوعی ارضای روانی میشوند! از 10 درصدِ مانده نیز 5 درصدشان، دستشان در پوست گردو میماند، از آن 5 درصد هم باز درصدی هستند که گیر افتاده و ناگهان خویش را سر سفرهی عقد مییابند که عاقد دختر را به مهریهی یک پا و یک دست به عقدِ ایشان درمیآورد یا همچون این بدبخت دمار از روزگارش درمیآورند(در همان ابتدای فیلم دقت کنید که چگونه دختر را آزادنه فرار میدهند):
از این میان گروهی شاید دو سه درصدی هستند که خود را به دنبالِ نخودسیاه در سحرای کالاهاری نمییابند!
شما بازیگرانی در یک بازی هستید که قوانین را در آن تماما زنان نوشتهاند و اگر اسپارتاکوس هم باشید باید درون ارنا بر دیگرانی همچون خود فائق آیید و یا اینکه پلهای شوید برای رسیدنِ آنها به مهبل. در این میان اما مردی که از سلاحِ نسوان علیه خودشان استفاده میکند بنظرم جایگاهی شامخ دارد! او با گائیدنِ زنانی که قصد سواری گرفتنِ مجانی را دارند درس خوبی به آنها میدهد. مقام شامختر اما از آنِ کسانیست که این بازی را به کلی به رسمیت نشناخته و هرگز کمترین تلاشی برای کسب احترام و توجه موجودِ مونث نمیکنند. مشاهدات نشان داده که اینان بیشترین دلبرکان را نیز از آن خود خواهند کرد. نوشِ جان سالارشان و گوارای وجودِ مبارکشان
ویرایش از سوی Dariush : 12-21-2013 در ساعت 04:15 AM
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
آلیس جان ، اتفاقا همین فایل صوتی نشون میده این دختر چقدر داره سو استفاده میکنه !! آخه یکی دو تا درس هم که نیست... هی پشت هم میگه استاد این درسم هست اون درسم هست !! این دختر معلوم نیست کل ترم رو چه غلطی میکرده...
کسی اگر برای خودش ارزش قائل باشه ، چه زن چه مرد حاضر نمیشه بره انقدر التماس کنه اونم به آدمی که میدونه از دید شما میخواد ازش سو استفاده کنه...
من خودم تو دانشگاه بارها شاهد بودم دخترها با چه ترفندهایی از استاد نمره میگرفتن... با ناز و عشوه و آخرش اگر نمیشد گریه !!
من فقط اون بخشی که بخوام موضوع رو به همه تعمیم بدم قبول ندارم... اما خب این یه موضوع حداقل رایج هست بین دخترها !! تازه از دید اونها استادی که با ناز و عشوه اونها راضی بشه به نمره دادن ، استاد خوبی هست اما استادی که نمره نده و جدی برخورد کنه ، میشه استاد بد و بداخلاق و پاچه گیر و ...
اما ختنه رو تقریبا همه پسر ها تجربه کردن... پس قیاس شما حتی در صورتی که دختر رو هم قربانی بدونیم ، باز هم قیاس مع الفارق هست !!
البته مردهایی هم داریم که به طور کلی و رندوم ، هر دختری سراغشون بیاد تیری در تاریکی خواسته های جنسی رو مطرح میکنن... حالا علتش چی هست رو قطعی نمیتونم بگم !!
آن فیلمی که گذاشته اید چیزی جز همان شلوغ بازی فمینیستی نیست.آن خانم آمده برای کار کردنی که بخش لاینفک زندگی مردان است گریه و زاری راه می اندازد،خب که چه؟مگر مردان هم روز و شب سگ دو نمی زنند؟کی از این جنگولک بازی ها در می آورند؟سری بزنید به آمار بیخانمان ها تا در یابید چه خبر است؟چند درسد دست فروش ها زن هستند؟چرا به زنان که می رسد دل ما باید نازک شود؟
بخشی از آن هم به خشونت خانگی می پردازد که به تفصیل در این انجمن درباره ی آن سخن گفته ایم و تعداد رفرنس هایی که گذاشته ایم از انگشتان دو دست تجاوز می کند.این است که این بازی ها بخشی از همان پروپاگاند مشهور زنان است و تلاشی مذبوحانه برای متوسل شدن به احساسات مردان و ادامه ی بازی رقت انگیر "خود خوارداشت".
هماکنون 4 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 4 مهمان)