نوشته اصلی از سوی
undead_knight
البته باید گفت سلیقه قابل تغییره،چه با زور و چه بدون زور ولی:
خدا روشکر پس کمکم داریم به این نتیجه میرسیم که سلیقه هم قابل تغییره :)))
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
اساسا معنای واژه ها رو داری دستکاری میکنی
کجا؟ نمونه بیاورید!
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
اگر کسی در فرایند اجبار سلیقش عوضش شد مسئله جدایی هست ولی اگر در این فرایند شخص فقط به خاطر مجبور بودن کاری رو انجام داد که اسمش سلیقه نیست!:))
یکهویی که سلیقه عوض نمیشود پاپ کورن که نیست! پس از فرآیند مهمه که در اون زمان سلیقه تغییر کرده! :))
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
واااااااااات دی فاککککککککککک :))) حسابی زدی توی جاده خاکی.
ما به این رفتار نمیگیم؛
بزارید کمی روشنتر براتون بگم:
کودک توگوشی میخوره و پس از "یک محاسبه منطقی هست و فرار از چیزهای ناخوشاینده." (
کودک میاندیشد که اگر پدرش دوباره او رابزند شاید بمیرد و ناقص شود
)
دیگه روی دیوار نقاشی نمیکشه و این رفتار نادرست رو تکرار نمیکنه! و روی کاغذ نقاشی میکشه (رفتار)
اکنون شما میتونید به قسمت قرمز رنگ بگید ترس!
کجاش نامفهوم بود؟! ساده بود که :)))
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
مثلا کسی که دیالیز میکنه هرچند جونش بهش وابستست؛ولی دیالیز رو دوست نداره!فقط مجبور هست که دیالیز رو انجام بده!
حرفی از مهم بودن دوست داشتن نزدیم! گفتیم خواستن و دلیل آن مهمه
اینجا هم این فرد دیالیز کردن را میخواهد
اگرچه شاید دوستش نداشته باشد و مثلن عروسک خرسی یا اسب تکشاخ یا شکلات را دوست داشته باشد!
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
کسانی که قوانین جمهوری اسلامی رو اجرا میکنند لزوما دوستش ندارند ولی از ترس عواقب ازش اطاعت میکنند و کسانی هم هستند و بودند که با وجود عواقب این قوانین رو شکستند:)
من هم دوست داشتم که در سیاره مریخ بدنیا میامدم ولی نشد!!
کسانی هم این قوانین رو اجرا میکنن کسانی هستند که با برآیند گرفتن از سود و زیان این قوانین اونها رو به سود خودشون میدونن و اون قوانین رو میخوان!!
کسانی هم هستند زیانشون از این قوانین و اجرای اونها بیشتر از سودشون هست؛ اینها تا زمانی که در اقلیتند با قانونشکنی نابود میشوند و زمانی که در اکثریت قرار گرفتند میتوانند قانونی را اجرا کنن که به سودشون هست!
و پیش از این قانونشکنی این گروه اقلیت نادانی و بیخردیست:)))