Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 24
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 24 از 39 نخستیننخستین ... 56789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 231 به 240 از 390

    جُستار: ساختارشناسی زبان پارسیک

    1. #231
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      «درز» چطور است؟
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    2. #232
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      «درز» چطور است؟
      درز چی چیدن داریوش جان؟ (:

      درز گرفتن؟ درز دادن؟

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    3. #233
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭٭ LOVE

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Azade Nokhostin
      کلمه عشق فارسی هست؟ هر کی یه چیزی میگه . من مطمئنم که عربیه . معادل فارسی ش مهر هست . ولی این که به یکی بگی تو لاو منی .... یا تو عشق منی جور در نمیاد . مثلا بگی تو مهر منی؟ میشه معادلش رو بگین؟ قبلا هم این پرسش رو. داشتم
      بیشمار واژه برای عشق داریم, Pick what you like!

      دلباختن
      دلدادن
      دلبستن
      دلسپردن
      شیفته شدن/گشتن
      شیدایی
      ...

      نمونه:
      من و او دلداده‌ایم = من و او عاشقیم





      این هم یک گزاره به زبان توانای پارسیک[1] (:

      «او دلباخته‌یِ وی شده است.»

      در زبانهای گُنیکی[2] دیگر بجای این باید ٤ گزاره‌یِ دگرسان[3] بگویید ((((:



      ----
      1. ^ pârs+ik::Pârsik || پارسیک: زبان پارسیِ نزدیکتر به پهلویک D4f Persian persisch
      2. ^ Goniki || گنیکی: جنسیتی Gender-inclusive
      3. ^ Degarsân || دگرسان: متفاوت Different

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Reactor (04-05-2013),undead_knight (03-27-2013)

    5. #234
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      subjective validation
      cold reading
      فارسی اینها چی میشه از دیدت مهربود؟
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    6. #235
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      subjective validation
      cold reading
      فارسی اینها چی میشه از دیدت مهربود؟
      پارسی! (:


      برای subjective و objective ما یک ریشه‌یِ ject آنجا داریم که میشود âxt (آخت):


      âxt, contraction of âxté, p.p. of âxtan, variants âhixtan, âhiz- "to draw (a sword)," âhanjidan "to draw up, pull, extract," Mid.Pers. âhixtan, âhanjitan "to draw out, pull up, extract," Av. θanj- "to draw, pull, drive;" Proto-Iranian *θanj-.



      که در واژگان آهیختن (بیرون کشیدن) و .. هم آنرا داریم:
      آهیختن | لغت نامه دهخدا
      آهیختن . [ ت َ ] (مص ) کشیدن . برکشیدن . برآوردن . سَل ّ. تشهیر. بیرون کشیدن . آختن . آهختن . آهنجیدن . برآوردن :
      برآهیخت جنگی نهنگ از نیام
      بغرید چون رعد و برگفت نام .

      پس میشود:

      برآخت[1] = object; چیزیکه (آختیکه) بیرون از ما باشد.
      درآخت[2] = subject; چیزیکه از درون دریافت میشود.

      همچنین,

      هایستن[3] = to confirm
      پایمندستن[4] = to validate
      ارزنهادن[5] = to give credit

      واژگان برآمده:
      پایمند[6]
      پایمندی[7]
      ارزنهاد[8]

      پس رویهم میشود:

      subjective validation = پایمندِش[9] درآختی[10]
      subjective validity = پایمندیِ درآختی






      cold reading
      واژه‌به‌واژه که روشنه: سرد‌خوانی
      از دید معنایی میشود «تن‌خوانی[11]»: خواندن زبان تَن



      ----
      1. ^ Barâxt || براخت: ابژه Object
      2. ^ Darâxt || دراخت: سابجکت Subject
      3. ^ Hâyestan || هایستن: تایید کردن; هایسته کردن To confirm
      4. ^ pây+mandestan::Pâymandestan || پایمندستن: اعتبار بخشیدن; معتبر ساختن ⚕Heydari☉ To validate
      5. ^ arz+nehâdan::Arznehâdan || ارزنهادن: ارزش دادن; بها دادن To give credit
      6. ^ pây+mand::Pâymand || پایمند: معتبر ⚕Heydari☉, Ϣiki-En Valid
      7. ^ pây+mand+i{pasvand}::Pâymandi || پایمندی: اعتبارپذیری ⚕Heydari☉, Ϣiki-En Validity
      8. ^ arz+nehâd::Arznehâd || ارزنهاد: چیزیکه دارای ارزش و اعتبار باشد Ϣiki-En Credible
      9. ^ pây+mand+eš::Pâymandeš || پایمندش: فرایند اعتبار بخشی ⚕Heydari☉, Ϣiki-En Validation
      10. ^ dar+âxt+i{pasvand}::Darâxti || دراختی: ذهنی ⚕Heydari☉ Subjective
      11. ^ tan+xwânidan::Tanxwânidan || تنخوانیدن: تنخواندن: خواندن زبان تن و اندام To cold read
      Reactor این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    7. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-31-2013),Fiona (04-01-2013),Reactor (04-05-2013),undead_knight (03-31-2013)

    8. #236
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      برگردان تن خوانی رو میپسندم ولی پایمندِش[9] درآختی[10] خیلی جالب نیست به نظرم زیادی سره هست:)
      البته یک نکته دیگه اینکه اینجا سابجکتیو به معنای ذهنی و درونی نیست و بهتر بود این توضیح رو قبلش میدادم:

      Subjective validation, sometimes called personal validation effect, is a cognitive bias by which a person will consider a statement or another piece of information to be correct if it has any personal meaning or significance to them


      مشابه های شخصی و فردی و... براش بهتره.برای ولیدیشن واژه ای نیست که به زبان فعلی نزدیک تر باشه؟
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    9. #237
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      برگردان تن خوانی رو میپسندم ولی پایمندِش[9] درآختی[10] خیلی جالب نیست به نظرم زیادی سره هست:)
      البته یک نکته دیگه اینکه اینجا سابجکتیو به معنای ذهنی و درونی نیست و بهتر بود این توضیح رو قبلش میدادم:

      Subjective validation, sometimes called personal validation effect, is a cognitive bias by which a person will consider a statement or another piece of information to be correct if it has any personal meaning or significance to them


      مشابه های شخصی و فردی و... براش بهتره.برای ولیدیشن واژه ای نیست که به زبان فعلی نزدیک تر باشه؟
      واژه‌هایِ آهنجیک[1] برابر‌هایِ ساده‌تر ندارند (و نباید هم داشته باشند), برآخت[2] و درآخت[3] واژگان بس درخوری هستند به دید من, باید کم کم جا انداخت اشان.

      برای روشنگری برای خواننده‌یِ هام[4] ولی روشنه به هیچ روی هیچکدامِ اینها پیشنهاد نمیشوند, همان "تایید" و "تثبیت" و ... را به کار ببر که فراخورتره, یک چند درسد پارسیِ بیشتر میبسندد[5].

      درآختی[6] برای بالا هم به درست به کار میرود, با این همه برای خالی نبودن عریضه:

      معتبر = ارجدار, باپشتوانه
      اعتبار = پشتوانه, ارج / ارجدهی
      cognitive bias = سوگیری[7] مغزی/روانی


      پشتوانه‌یِ خود-سوگیرانه ≈ subjective validation
      ارجدهی خویش-سوگیرانه ~


      همچنین:

      شخصی = خودین[8], کسین
      محرمانه = خودویژه[9]







      ----
      1. ^ Âhanjidan || آهنجیدن: انتزاع کردن; بیرون کشیدن Ϣiki-En To abstract
      2. ^ Barâxt || براخت: ابژه Object
      3. ^ Darâxt || دراخت: سابجکت Subject
      4. ^ Hâm || هام: عام General
      5. ^ Basandidan || بسندیدن: بسنده کردن; کفایت کردن Ϣiki-En To suffice
      6. ^ dar+âxt+i{pasvand}::Darâxti || دراختی: ذهنی ⚕Heydari☉ Subjective
      7. ^ su+gereftan::Sugereftan || سوگرفتن: تعصب داشتن; پیورزیدن; تمایل بسوی ویژه‌ای داشتن To be biased
      8. ^ xod+in{pasvand}::Xodin || خودین: شخصی Personal
      9. ^ xod+viž+e::Xodviže || خودویژه: محرمانه; شخصی Ϣiki-En Private
      Reactor and Sotude like this.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Reactor (04-05-2013),Sotude (04-01-2013),undead_knight (03-31-2013)

    11. #238
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭٭ واژه های تازی گاه در جای چند فرایافت[1] بکار میروند و زبان ما را کم مایه و درشت کرده اند.




      ----
      1. ^ Farâyâft || فرایافت: پنداره‌ای که از چند پنداره‌یِ دیگر ساخته شده باشد; مفهوم Concept
      Reactor and Sotude like this.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (04-01-2013),Reactor (04-05-2013),Sotude (04-01-2013)

    13. #239
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭٭٭ فروباشتن (فروباریدن, فروبار کردن) / فراباشتن (فراباریدن, فرابار کردن)



      داونلود کردم = فروباشتم[1].

      این پرونده را فروبارید = Download this file

      فروبار[2] = download; پیوند فروبار را در زیر پیدا میکنید.

      فروباشتن = فروباریدن = فروبار کردن = download کردن



      همتای آن, "آپلود کردن" را نیز میتوان بسادگی فراباشتن[3] گفت:

      فرابار[4] = upload; برای فرابار به این تارنما بروید.

      میتوانی این کتاب را بفراباری؟ = ?kannst du das buch hochladen

      فراباشتن = فراباریدن = فرابار کردن = upload کردن






      ----
      1. ^ foru+bâštan::Forubâštan || فروباشتن: فروبار کردن; داونلود کردن Ϣiki-En, Ϣiki-De To download
      2. ^ Forubâr
      3. ^ farâ+bâštan::Farâbâštan || فراباشتن: فرابار کردن; آپلول کردن Ϣiki-En, Ϣiki-De To upload
      4. ^ Farâbâr
      Reactor این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Aria Farbud (01-10-2014),Fiona (04-01-2013),Reactor (04-05-2013),sonixax (04-01-2013),Sotude (04-02-2013)

    15. #240
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ نمایش پست ها
      فروباشتن (فروباریدن, فروبار کردن) / فراباشتن (فراباریدن, فرابار کردن)

      فروباشتن دیگه از کجا به نگرت رسید مهربد جان؟؟!!!!!!! واژه ی دلنشینیه!
      اگر نلغزم (اشتباه نکنم) از دو بخش "فرو" + "انباشتن/انباردَن/انباریدن" ساخته شده. درسته؟ می تونست "فرونباشتن Fru(a)nbaashtan" هم باشه.
      به شوند داشتن اندیشه ی نوآورانه ات بهت شادباش می گم.

      مهربد جان، من از تو (که گـَردانگـَر بخش ادبسار هستی) می بیوسم که کاربرد درست پیشوندهای "فرا" و "فرو" را در انجمن جا بندازی. یکی از کاستی بزرگی که این دبیره ی عربی به زبان ما زده، نپشتیبانی از همخوان آغازین واژه است. به سخن دیگر، ریخت درست این پیشوندها بدین گونه بوده:

      Fraa (Avestan) --> Vraa/Fraa/Apar(=Abar=hyper) (Middle Per.) --> Afraa/Faraa (Modern Per.) = Post Arabized
      Fru (Avestan) --> Fru (Middle Per.) --> Faraa (Modern Per.) = Post Arabized

      پس بهتر اینه که از ریخت درست این پیشوند ها ببهریم (بهره ببریم) چون زمانی که به لاتین می نویسیم، هم نوشته های ما کوتاه تر میشه و هم این که ریخت درست رو نوشتیم و هم اینکه دبیره ی لاتین در زمینه ی خوانش همخوان آغازین، دشواری ای نداره؛ پس:


      to download (verb) = Fru-baashtan / Fru-nbaashtan / Fru-baardan / Fru-baaridan
      downloading (gerund) = Fru-nbaasht / Fru-baasht
      download (noun) = Fru-nbaar / Fru-baar

      to upload (verb) = Fraa-baashtan / Fraa-nbaashtan / Fraa-baardan / Fraa-baaridan
      uploading (gerund) = Fraa-nbaasht / Fraa-baasht
      upload (noun) = Fraa-nbaar / Fraa-baar

      بدرود! دیگه من رو تا اردیبهشت ماه نمی بینید!!
      Mehrbod این را پسندید.
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    16. 2 کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Reactor (04-05-2013),undead_knight (04-02-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. جداییده: ساختارشناسی زبان پارسیک
      از سوی محمد در تالار ادبسار
      پاسخ: 34
      واپسین پیک: 08-11-2016, 08:11 PM
    2. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    3. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    4. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •