undead_knight (06-06-2015)
دوست عزیز یخورده قدیمی فکر نمیکنی؟
بنظرم این حرفها و داستانها مال یخورده قدیم تر بوده ها!
مثلا اون فیلمی که چارلی چاپلین بازی میکه که گویای اعتراضی نسبت به این واقعیته که انسانها دارن به چرخ دنده ها و مهره های بی ارزش و بی اراده ای در دنیای صنعتی تبدیل میشن. اون فیلم که توی کارخونه کار میکنه!
ولی میدونیم که اون زمانها هراس از این روند و پدیده ها خیلی بیشتر و جدی تر بوده و خب معقول هم بوده.
الان هم نه بگم چنین پدیده ها و خطرات و عوارضی وجود ندارن، اما بنظر میرسه روند تاریخ نمیتونست اونطور هم بمونه و نسبت به وضعی که در اینطور فیلم ها و افکار بیان میشد در کل خیلی تغییرات و پیشرفت ها و بهبودها رو داشته.
الان علم و فناوری از خیلی جهات هم به آزادی و افزایش کیفیت زندگی و اوقات فراقت و فرصت ها و اختیارها و انتخاب های انسان ها میشه گفت کمک کرده.
البته از کشور به کشور تفاوت میکنه. مثلا در چین کارگرهای زیادی مجبورن در کارخانه ها با حقوق کم و شرایط کاری سخت کار کنن. ولی خب مثلا خیلی جاهای دیگه هم اینطور نیست. خیلی آدمها هم از رفاه و زندگی راحت تری بهره مند شدن. به هوش و ارادهء خود آدم هم بستگی داره خب. نه؟
البته منم این تفکر رو که فناوری مثلا به زودی ما رو به ابرانسان تبدیل خواهد کرد و همه یا اکثر انسانها خوشبخت خواهند شد و این حرفا، احمقانه می یابم، ولی احتمالی هست که در آینده ممکنه، اما در حال حاضر تا اینجا باید گفت که پیشرفت علم و فناوری وضعیتی بینابین رو ایجاد کرده که میزان بهره برداری مفید ازش به خود آدمها هم بستگی داره. از شخص به شخص متفاوته. شما اگر سعی کنی فناوری رو مسلط بشی، اگر هوشت خوب باشه، دانشمند باشی، دانشجو و محقق باشی، با اراده باشی، در دنیای امروز میتونی جایگاه و کیفیت زندگی بهتری بدست بیاری. بهرصورت اگر میخواستی در گذشته و در طبیعت هم زندگی کنی، هزینه ها و محدودیت ها و زحمت ها و یادگیری و قدرت و مهارت و نیازها و خطرات خودش رو داشت. در حال حاضر میبینیم که میانگین عمر بشر هم از 40 سال به 80 سال رسیده، که البته بطور کلی و به این راحتی نمیشه گفت قطعا یعنی میزان خوشبختی همه هم به همین نسبت زیاد شده، اما بهرحال خودش گویای قدرت و پتانسیل فناوری برای در خدمت انسان بودنه.
بهرحال بنده دلایل کافی برای مخالفت با پیشرفت فناوری نمیبینم. این مخالفت بیهوده، ناممکن، و حتی خطرناک و مضره. در این شرایط بهرحال چاره ای جز همراه شدن با این مسیر نیست و تنها میتونیم تاحدی کنترل و هدایت و شکل دهی نسبت بهش داشته باشیم و خودمون رو بهش مسلط کنیم و باهاش تطبیق بدیم. در هر زمانی هم انسان باید همین کار رو بکنه و اون تطبیق دادن و سازگار کردنه و کنترل کردن فقط تاحد ممکن و بر اساس آگاهی و خرد، نه از روی ترس و توهم و افسانه.
sonixax (06-06-2015),undead_knight (06-06-2015)
البته تکنولوژی در جاگاه یک سیستم ناهشیار(حداقل مشابه وضعیت فعلی) "خواسته" نداره ولی از دید تاثیرگذاری گروهی/شرکتی/کشوری که اعضای قدرتمند تری داشته باشه(مهندسی ژنتیک شده/سایبورگ) طبیعتا طبق قاعده کارایی بر دیگران پیروز میشه. حالا اینکه مسیر تکنولوژی به سمت این بره که انسان ها دیگه قدرت کنترل نداشته باشند و صرفا تحت کنترل یک مغز مرکزی باشند محتمل و ممکن هست ولی تنها گزینه نیست.
یکی از اشتباهات بزرگی که مرتکب شدی این هست که فکر میکنی علاقه به تکنولوژی ناشی از "وعده هاش" هست و دستاوردهای فعلیش برای مردم راضی کننده نیست.
در صورتی که کشش به سمت تکنولوژی نه به خاطر دستاوردهای ملموس و حاضری هست که برای مردم به ارمغان آورده و به این خاطر نسبت بهش اطمینان دارند.
در واقع اگر مردم رو امروزه از تکنولوژی فعلی محروم کنی و بهشون وعده بدی در آینده ای نامشخص به نامیرایی و قدرت های فرانسانی دست پیدا میکنند، اون وقت اکثریت مخالف تکنولوژی خواهند شد(استیصال و خشم مردم از نارسایی های تکنولوژیک مثل خاموشی های موقت،یا اختلال در اینترنت و... نمونه هایی از این هستند که دستاوردهای فعلی خیلی مهمتر از وعده ها هستند)
+هراس از مرگ طبیعی هست،بعد مگر نمونه آماری از گذشته داری که با امروزه مقایسه میکنی؟!
ویرایش از سوی undead_knight : 06-06-2015 در ساعت 02:11 PM
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
kourosh_iran(06-07-2015),sonixax (06-06-2015)
١- سخن اینجا نه دربارهیِ کنترل شدن مرکزی, بساکه دربارهیِ "از دست رفتن آزادی و کنترل
روی سرنوشت خویشتن"¹ بوده است; کنترل مرکزی تنها زیرگردآیهیِ این سخن به شمار رود.
٢- پیشبینی جنس و گونه دارد. برای نمونه پیشبینی اینکه چه کسی در بختآزمایی صد میلیونه
میبـَرد اندکی بالاتر از صفر [درصد], ولی پیشبینی اینکه یک کسی در بختآزمایی برنده
خواهد شد, اندکی پایینتر از صد میباشد. پیشبینیهای آورده در دستهیِ دوم جای دارند.
اشتباهی رخ نداده است. این سخن که "بلوفهایِ تکنولوژی" مایهیِ چشمپوشی از
کوهی از مشکلات و بدبختیها برای بسیاری میشود, این معنی را نه ضمنی و نه
صریح نمیدهد که در نبود بلوفهای تکنولوژی, همگان از تکنولوژی بیزار خواهند بود.
در واقع, بارها در گفتمان تکنولوژی به این سخن اشاره شده است که شرایط [در ظاهر امر] آن
اندازهها هم بد نیستند و فشار آنچنان سنگینی هم به مردم (کسانی که اینجا مخاطب باشند) امروزه نمیاید².
در دست دیگر اینکه نمونهوار "آب گرم" یک چیز خواستنیست سخنی
خودآشکاره است و نیازی به بازگویی دوباره و دوبارهیِ آن نمیرود:
روشنه که اینها, این دستآوردهای تکنولوژیک بسیار خواستنی و خوباند, آنچه ولی اینجا بسا مهمتر است:
١- هر بخش خواستنی سیستم با خود بخشهای ناگسستنی و ناخواستنیای نیز به همراه دارد.
٢- گامهای خُرد و در خود خواستنی, میتوانند به برآیندهایِ بزرگ ولی بسیار ناخواستنی بیانجامند¹:
ب.ن. با بهکرد و فرآوری خورد و خوراک بیشتر و گستراندن شهرنشینی و راهکشی و راهسازی و ..., هر یک خوب و در جای خود خواستنی, ولی با برآیند افزایش جمعیت و افزایش آلودگی و از میان رفتن زیستبوم طبیعی و پیامدهایِ همانند.
همسنجی جهانبینی در تیرههای نخستینی: Kaczynski%20-%20Technological%20Slavery.pdf
¹
128. While technological progress AS A WHOLE continually narrows our sphere of freedom, each new technical advance CONSIDERED BY ITSELF appears to be desirable. Electricity, indoor plumbing, rapid long-distance communications ... how could one argue against any of these things, or against any other of the innumerable technical advances that have made modern society? It would have been absurd to resist the introduction of the telephone, for example. It offered many advantages and no disadvantages. Yet, as we explained in paragraphs 59-76, all these technical advances taken together have created a world in which the average man’s fate is no longer in his own hands or in the hands of his neighbors and friends, but in those of politicians, corporation executives and remote, anonymous technicians and bureaucrats whom he as an individual has no power to influence. [21] The same process will continue in the future. Take genetic engineering, for example. Few people will resist the introduction of a genetic technique that eliminates a hereditary disease. It does no apparent harm and prevents much suffering. Yet a large number of genetic improvements taken together will make the human being into an engineered product rather than a free creation of chance (or of God, or whatever, depending on your religious beliefs).
²
در حقیقت, اینکه امروزه بسیاری از زندگی خود همراه با گونهای کرختی خوشنودند, بخشی از گفتمان بوده است.
امروز کم نیستند کسانیکه تک تک ثانیههایِ زندگی را با همه گونه کنش, از سرگرمی با گوشی و تلفن و اینترنت
گرفته تا پرداختن به کار و درس و ... پُرز میکنند و زمانی برای اندیشیدن جدی به مشکلات و آیندهیِ پیش رو, نمیگذارند.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
dr.mcclown (08-22-2015)
من اینجا تنها یک پرسش ساده به میان میآورم:
آیا با دسترسی به همهیِ ابزارهای نوین و امروزین, اینترنت, رایانه و .. شما
بتنهایی میتوانید فرداروز از ساخت نیروگاههای اتمی در سرتاسر جهان پیش بگیرید؟
یا برای نمونه, میتوانید از ساخت ابررایانههایِ باهوشتر از آدمی پیش بگیرید؟
یا هتّا باز هم سادهتر, میتوانید از گرمایش زمین پیش بگیرید؟
...
اگر نه, پس این ابزارها توان راستینی روی سرنوشتتان به شما یا کس دیگری نبخشیده و نمیبخشند, هر آینه "توان مرزمندی" به
هرکس میبخشند که میتواند نمونهوار, با یادگیری یک زبان برنامهنویسی, یا خواندن یک کتاب بازاریابی و
کارهای همانند در همآوردی و رقابت با دیگران پیشروتر باشد و پول بیشتر و جایگاه اجتماعی بهتری بدست بیاورد و
.. و ... و همهیِ اینها هم در انجام میباشند و نیز از سوی سیستم پذیرفته و نیک خوانده, زیرا به پیشرفت هر چه بیشتر تکنولوژی میانجامند.
~ گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت - برگ ٢٥
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
من یک پرسش ساده تر به میان میاورم مهربد جان!
آیا بدون تمام این ابزارها اینترنت، پزشکی، ماشین، روبات و ...
اگر پای شما در جنگل بشکند باز هم امیدی به درمانتان هست ؟!
اگر آری چگونه ؟!
اگر نه پس بدون این ابزارها خیلی زیاد زنده یا سالم نمیمانید که بعدش بخواهید جلوی چیزی را بگیرید یا نگیرید!!!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
مهربد جان اگه بزنم دغدغه ات رو بترکونم در عوض چیکار میکنی؟
I am a degenerate
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
این بازگویی بازگفتههاست; روشنه بجز آدمی بیشمار جانور دیگر هم
در کوی و جنگل زندگی میکنند و پایشان هم میشکند و جوش هم میخورد.
--
در هیچکجای سخن بازگشت به طبیعت سبز نیامده که امنیت کامل به کسی داده خواهد شد, بوارونه
سخن این بوده که امنیت فرا-اندازهای که در شهرنشینی و تمدن داریم اگرچه در جای خود خوب و خواستنی, ولی
بهای بسیار سنگینی و ناخواستنی دارد که همان از دست رفتن آزادیها و کنترل روی سرنوشت خویشتن باشد.
پس اکنون که شما خودتان را به میان انداخته و پرسش را با پرسش پاسخ دادید و پاسخ گرفتید, به پرسش نادیدهیِ زیر بپردازید:
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
به زودی میشناسی
ابتدا ببینیم چگونه میتوان مانع استفاده نابجا از فناوری شد یا آن را کنترل کرد:
:Ubiquitous surveillance
اگر همه کس همه جا تحت نظر باشند حتی در خصوصی ترین موقعیت ها میتوان از وقوع فاجعه جلوگیری کرد. هر کسی حاضر میشود امنیت را به قیمت حریم خصوصی بفروشد. آمریکا را بنگرید که پس از 9/11 چه با خود کرد.
+
=
3:victims
everyone has a knife
+
=
victims:5
was a suspect before and was stopped before he could kill more
+
=
victims:0
arrested before finishing the bomb
I am a degenerate
sonixax (08-22-2015)
هماکنون 4 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 4 مهمان)