دوستان این خبر رای دادن خاتمی جعلیه یا درسته؟با اینکه خاتمیه ولی بازم بعیده همچین حرکتی کرده باشه از نظر منطقی
دوستان این خبر رای دادن خاتمی جعلیه یا درسته؟با اینکه خاتمیه ولی بازم بعیده همچین حرکتی کرده باشه از نظر منطقی
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
نه راسته ، خودش هم تائیدش کرده :
توجیه خاتمی: به «جمهوری اسلامی» رای دادم!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
آخه کدوم ابلهی تو انتخاباتی که تحریم کرده میره رای میده؟!!!!!!!!!
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
در همین رابطه:
امام نقی که در اثر تهدید خلیفه به شدت ترسیده بود ، در انتخابات فرمایشی سامرا رای داد.ایشان پس از آن همواره شناسنامه خود را همراه داشت و در تمامی انتخابات حتی انتخاب مدیر ساختمان ،مبصر کلاس ،بهترین گل هفته برنامه نود .... ،صبح زود رای خود را به صندوق می انداخت .
امام و مشارکت سیاسی
**********************
نظر شما در باره نوشته زیر چیست؟
برای این که وقفه زمانی کوچکتر از زمان پلانک را اندازه گیری کنید، ناچار هستید تا این اندازه گیری را در ناحیهای کوچکتری از فضای پلانک انجام شود که برابر با زمان پلانک ضربدر شتاب نور می شود. بر پایه اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در مکانیک کوانتوم، چنین ناحیهای یک سیاهچاله بوده که از آن هیچ اطلاعاتی نمی تواند فرار کند. این گفته دلالت دارد که هیچ وقفه زمانی کوچکتر از زمان پلانک را نمی تواند تعریف شود.
زمان کنونی را در نگر بگیرید. بی گمان ما تا زمانی که نخواهیم «اکنون» را در وقفه های زمانی کوچکتر از زمان پلانک بکار گیریم، هیچ دلواپسی درباره به کارگیری اصل فیزیک «اکنون» نخواهیم داشت. به طور بنیادی، بر پایه تعریف زمان چون اعداد صحیح که هر نماد برابر با زمان پلانک است شمرده می شود. می توانیم در ریاضیات فیزیک خودمان، با نگاه کردن به زمان چون متغیری پیوسته، همان گونه که در حسابان بکار می گیریم، چون در عمل این واحد بسیار کوچکتر از هر چیزی است که اندازه گیری کردهایم، بی خیال شویم. ما در اصل، در معادله خودمان در درون زمانی که قابل اندازه گیری نیست و برای همین قابل تعریف نیست، با وقفه های پلانک معیار قرار می دهیم. اگر بتوانیم چنین کنیم، «اکنون،» می توانیم در پایان نخستین وقفه پلانک جایی که باید روشنگری خودمان را از آغاز مهبانگ، از آن جا آغاز کنیم، نیز معیار قرار دهیم.
آن گاه، برون یابی از زمان های بعدی به ما می گوید که آنتروپی بیشینه بوده است. در این حالت، آشفتگی و نابسامانی کامل بوده و هیچ ساختاری نمی توانسته وجود داشته باشد. پس، جهان هستی بدون هیچ ساختاری آغاز شده است. اگر جهان هستی امروزه دارای ساختاری است نشانه ی این واقعیت است که آنتروپی دیگر در بیشینه خود نیست.
باری، بر پایه بهترین دانش ما از کیهان شناسی در این زمان، گیتی بدون هیچ ساختار یا سازمان دهی، طراحی یا نقشه کشی شده است. حالتی از آشوب داشته است.
بدین سان، ما ناگزیر باید نتیجه بگیریم که بسامانی و نظمی که هم اکنون آن را می بینیم، نمی تواند در نتیجه هر گونه برنامه ریزی آغازین در ساخت گیتی در به اصطلاح هنگام آفرینش بوده باشد. جهان هستی هیچ مدرکی از آن چه پیش از مهبانگ روی داده را نگه نداشته است. آفریدگار، اگر باشد، هیچ اثری به جا نگذاشته است. پس روشن است خودش نیز نمی تواند بوده باشد.
دوباره نیز می گویم، ما ره آوردی در دست داریم که می توانست وارونه شده و مدرک نیرومند دانشیک برای بودن یک آفریدگار فراهم نماید. اگر جهان هستی ورم نمی کرد بلکه همان گونه که در کتاب آسمانی گفته شده، یک گنبد بود، آن گاه قانون دوم ناگزیر می کرد که آنتروپی جهان کمتر از بیشینه مجاز آن در گذشته باشد. بنابراین، اگر جهان هستی آغازی داشته، باید در حالتی از بسامانی و نظم بسیار آغاز شده که ناگزیر باید از بیرون سربار گشته باشد. ولی حتا اگر گیتی بی آغاز بوده باشد باید بسامانی بیشتر در گذشته را نشان داده و درباره خاستگاه این بسامانی میتوان به طور طبیعی روشنگری کرد.
نوشته (اگر که بازگردانی هم باشد) روی هم رفته بسیار خوب است گرامی
اگرچه من فکر میکنم فراتر از دانش مسلمین و مذهبی جماعت میرود، اینها که نمیدانند آنتروپی چیست و زمان پلانک (جماع؟) کدام است
هرآینه، برای شماری از واژگان برابرنهادهای زیر نیز میتوانند بدردبخور باشند:
- اَندَرگاشت = آنتروپی
- وقفه زمانی = بازه زمانی
- شتاب نور = تندای نور (سرعت نور)
- اطلاعات = داده، دادهها، آگاهیها
- به طور بنیادین = بنیادینوار
- ریاضیات = اِنگارِش، مزداهیک
- متغیر = ورتنده (variable)؛ ورتندگی (variability)؛ ورتایی (variance)؛ ورتش (variation)؛ ورتیدن (to vary)
- قابل اندازهگیری = اندازهپذیر
- معادله = همچَند برای equation؛
- حتا = هتا (نوشتن با ه دو چشم ریشه را بهتر نشان میدهد)
- تعریف شود = شناساند
- اصل فیزیک = مهاد فیزیک
- فیزیک = گیتیگ
- حسابان = اِشمارش شاید؛ واژه فکر میکنم calculus بوده
- قابل تعریف = شناسِشپذیر شاید
- طراحی = شالودهریزی (design)
- اثر = نشان؛ ردپا؛ رد؛ یادمان
- مجاز = ناروا؛ اگر allowable: پذیرشپذیر؛ یا پذیرشی مانند کردنی (doable) یا خندیدنی (laughable)
- حالتی = ریختی؛ سانی؛ گونهای
- طبیعی = سرشتین؛ سرشت برای nature؛ سرشتین برای natural
ویرایش از سوی Mehrbod : 09-01-2012 در ساعت 11:55 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
فکر کنم این بخشی از کتاب ویکتور استینگر هست.نکته هایی که درباره آنتروپی میگه جالبه و میگه که چطور با وجود افزایش آنتروپی جهان بخاطر افزایش حجم جهان میشه که ما از حداکثر بینظمی در ابتدای مهابنگ بسمت نظم رفتیم. یک کتاب اینجوری دیگه هم کتاب جدید لورنس کراوس هست بنام "یک جهان از هیچ" که من نتونستم لینک کتابش رو پیدا کنم. http://en.wikipedia.org/wiki/A_Unive...r_Than_Nothing
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
البته نام کتاب گمراه کننده است و این از هیچ، گویا هیچ راستین نیست و انرژی - دارد.
پیوند بارگیری:
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)