زن جوان، خود و فرزندانش را به خاطر خیانت شوهرش کشت
به خاطر خیانت شوهر ! اگر خانم آقا را نمیخواست و میخواست برود با یکی دیگر ازدواج کند اسمش میشد حق و حقوق زن در جدایی از همسر !!!
زن جوان، خود و فرزندانش را به خاطر خیانت شوهرش کشت
به خاطر خیانت شوهر ! اگر خانم آقا را نمیخواست و میخواست برود با یکی دیگر ازدواج کند اسمش میشد حق و حقوق زن در جدایی از همسر !!!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
در اینکه این نگرش نااخلاقی است سخنی نمیرود, ولی در اینکه در گذشته زیرساختارهای همبودین[1] نمیتوانستهاند بگونه دیگری باشند هم سخنی نمیرود.
در طبیعت مردان برای راهکاریابی و ستیز با دشواریهایِ طبعیت فرگشتهاند[2], زنان برای زادآوری[3]. با پیشرفت فندآوری[4] و توانامندتر شدن مردان به سازوکار
طبیعت, زنان نیز توانستهاند از خانه بیرون آمده و همتای مردان به کارهای بیرونی بپردازند (که هنوز بزرگترین بخش از سختترینِ کارها بر دوش خود مردان مانده).
پس ما یک دورهیِ پیشانوینگرایی (pre-modernism) داریم و یک دوریِ پسانوینگرایی (post-modernism), که امیر یکمی را "خانوادهیِ سُنّتی" مینامد: مردان
همهیِ کارهای سخت را میانجامند و در جنگها کشته میشوند و جانافشانیها میکنند, و سرانجام از میان مردان بجاماندهیِ خوش شانس زنان دست به گزینش زده و میزادآورند.
در این میان:
١. زنان همواره گزینشگر بودهاند (مردان چیزی را "تحمیل" نمیکردهاند), هنگامیکه مرد را میگزیدهاند نیز ولی بمانند امروز نبوده که در همسری به
زن "تجاوز" شدنی بوده باشد, زیرا زن بمانند روسپیای میمانده که دربرابر کارِ سخت و فداکاریِ مرد تـَن و دستگاه زادآوری خود را میفروخته: تراکنش[5] دوسویه
٢. زنان خود نمیخواستهاند بیرون کار کنند (کارهایِ پیشانوین را با کارهای امروزین که رایانه و دفتر و دستکی باشد یکی نگیرید), نه اینکه مردان آنها را دربندِ بردگی کرده باشند (کدام بردگی هنگامیکه زن خود مرد را میگزیند؟)
٣. امروز به کوشش سخت مردان و در هزارههایِ دراز زیستبوم ما جایی آسوده برای زیستن و کار کردن شده و زنان هم میبینیم که بیرون آمدهاند و در کارهای 'نرم' و پردرآمد با مردان شریک شدهاند.
----
1. ^ ham+bud+in{pasvand}::Hambudin || همبودین: اجتماعی Ϣiki-En social
2. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
3. ^ zâd+âvardan::Zâdâvardan || زاداوردن: بچه دار شدن; زادمان آوردن to bear offspring
4. ^ fand+âvar+i{pasvand}::Fandâvari || فنداوری: تکنولوژی Ϣiki-En technology
5. ^ tarâ+kon+eš{pasvand}::Tarâkoneš || تراکنش: معامله کردن; سوداگری Ϣiki-En transacation
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
همینکه مهربد گفت. اینجا کسی مشتاق دفاع و بازآوردن سنت نیست و در آنهم مرد به اندازهی شرایط کنونی جهان دور انداختنی بوده، تنها برای این دور انداخته شدن پاداشی دریافت میکرده(که اکنون نمیکند)، پس ما نیازی به توجیه اخلاقی آن نداریم و صحبت از این فاقد موضوعیت است. مسئلهی ما اینست که نشان بدهیم زن سوی سنگینتر ترازو و گوشهی بهتر این تبادل را در اختیار داشته: زن کالای جنسی کمارزشی بوده و جای او در پستو و روی طاقچه، مرد زبالهی بیارزشی که هر وقت لازم شد بیهیچ ملاحظهای دور انداخته میشده. تنها و بهترین گزینههای موجود همین دو بودهاند(موفقیت جوامع به اصطلاح «مردسالار» گواه این ادعاست)، و به محض آنکه گزینهی سومی در افق پدید آمد زنان آنرا برگزیدند.
ولی ضد اخلاقی نشون دادن وضعیت به اصطلاح انگلی موضوعیت داره:))پس ما نیازی به توجیه اخلاقی آن نداریم و صحبت از این فاقد موضوعیت است.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
sonixax (04-18-2013),Theodor Herzl (04-18-2013)
من گاهی شک میکنم پیش از نوشتن در این جستارهای مادینگرایی[1] هتا یک ثانیه هم بیاندیشی آرش جان.
مگر ما امروز زندگیِ سُنّتی هم هنوز داریم که مهم باشد؟ هتا در ایران اش هم دیگر نداریم. زندگی انگلیِ زنان ولی را چه؟ هتا از گذشته هم بیشتر شده و چنانکه
امیر بزیبایی همانندید[2], امروز و بویژه در غرب زنان دولت را به همسری خود گرفتهاند و همهیِ دسترنج و کوشش مردان را یکراست دولت گرفته و میان زنان میهنبازد[3].
----
1. ^ mâd+in{miyânvand}+gerây+i{pasvand}::Mâdingerâyi || مادینگرایی: فمینیسم feminism
2. ^ Hamânandidan || همانندیدن: همانندی کردن; تشبیه کردن to make similar
3. ^ han+bâxtan::Hanbâxtan || هنباختن: هنبازی شدن; اشتراک گذاشتن Dehxodâ, Ϣiki-En to share
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
له خاطر اختلاف دیدگاهه:))
1-هنوز داریم،هرچند کمتر ولی این سنت هنوز از روی کره زمین برچیده نشده;)مگر ما امروز زندگیِ سُنّتی هم هنوز داریم که مهم باشد؟ هتا در ایران اش هم دیگر نداریم. زندگی انگلیِ زنان ولی را چه؟ هتا از گذشته هم بیشتر شده و چنانکه
امیر بزیبایی همانندید[2], امروز و بویژه در غرب زنان دولت را به همسری خود گرفتهاند و همهیِ دسترنج و کوشش مردان را یکراست دولت گرفته و میان زنان میهنبازد[3].
2-خب من حافظم موقع ایراد گیری قوی هست:))پست های زیادی بوده که در مورد گذشته و وضعیت سنتی زنان و تشریح وضعیت انگلی و تقبیحش بوده ولی به اینجا که میرسیم باید به حال توجه کنیم و مسئله فاقد موضوعیته؟!واقعا استاندارد دوگانه نیست؟:)
اگر اینقدر زمان حال مهمه اصلا کشته شدگان جنگ های جهانی رو هم بی خیال بشیم،کشتار اون مردان غیراخلاقی بوده؟ولی الان مهم نیست:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
sonixax (04-18-2013)
نخست اینکه این سخن امیر بود و نداشتن "موضوعیت" آنهم با اندکی اندیشه (بجای بالا پایین پریدن و پاسخ دادن به هر چیزی) درآوردنی بود: امروز فراگیری ندارد.
چیزیکه امروز فراگیری گستردهای دارد «انگلوارگی زنان» است, نه «سنتی بودن مردان».
سپس اینکه ما که گفتیم:
١. زنان همواره گزینشگر بودهاند (مردان چیزی را "تحمیل" نمیکردهاند), هنگامیکه مرد را میگزیدهاند نیز ولی بمانند امروز نبوده که در همسری به
زن "تجاوز" شدنی بوده باشد, زیرا زن بمانند روسپیای میمانده که دربرابر کارِ سخت و فداکاریِ مرد تـَن و دستگاه زادآوری خود را میفروخته: تراکنش[5] دوسویه
٢. زنان خود نمیخواستهاند بیرون کار کنند (کارهایِ پیشانوین را با کارهای امروزین که رایانه و دفتر و دستکی باشد یکی نگیرید), نه اینکه مردان آنها را دربندِ بردگی کرده باشند (کدام بردگی هنگامیکه زن خود مرد را میگزیند؟)
٣. امروز به کوشش سخت مردان و در هزارههایِ دراز زیستبوم ما جایی آسوده برای زیستن و کار کردن شده و زنان هم میبینیم که بیرون آمدهاند و در کارهای 'نرم' و پردرآمد با مردان شریک شدهاند.
اینها چه جای نکوهشی برای مردان دارد؟ شرایط سخت بوده و نیاکان نرینهیِ ما با هر چه آنچه در دست داشتهاند نژاد ما را پیشبرده و به اینجایی که امروز ایستادهایم رساندهاند.
امروز شرایط زندگی آسانه (به کوششِ مردان) و میبینم که زنان هم بیرون آمدهاند و همانجور که گفتیم, در کارهای
نرم و پردرآمد با خوششانسترین مردان شریک شدهاند (و بار سختترین و مرگآورترینِ کارها همچنان بر دوش خود مردانِ "مرد"سالار مانده).
بار نکوهشیک همهیِ اینها برای مردان چیست؟
همچنین برای اینکه برداشتِ نادرست نشود, زنانیکه در گذشتهیِ نامبرده میگوییم به هیچ روی انگل نبودهاند, زیرا هزینهیِ بسیار سنگینی دربرابر مردان میپرداختهاند: بارداری و بچهداری.
یک زن در گذشتههای دور در همهیِ زندگی اش بی هیچ وقفهای باردار بوده و یا سرگرم بچهداری بوده: نبود قرص پادبارداری, نبود کاندوم, نبود واسکتومی, etc.
که هزینهیِ همخوابگی برای زن و پس هزینهیِ همسری برای وی را بسیار سنگین مینموده —> زن همچون مرد در شرایط زندگی سختِ گذشته هزینههایِ خودش را میپرداخته.
امروز ولی هزینههایِ زنان 0≈ شدهاند, هزینههایی که مردان ولی میپردازند نه تنها کمتر نشده, که افزونتر نیز شدهاند —> پدیداریِ پدیدهیِ انگلوارگی
پیوند این سخن چه بود هم تک شاخ خودت داند!
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
"پس ما نیازی به توجیه اخلاقی آن نداریم"چیزی که امروز فراگیری نداره نیازی نیست توجیه اخلاقی بکنیمش؟خب پس اون حالت به اصلاح انگلی هم همینطور هست:)نخست اینکه این سخن امیر بود و نداشتن "موضوعیت" آنهم با اندکی اندیشه (بجای بالا پایین پریدن و پاسخ دادن به هر چیزی) درآوردنی بود: امروز فراگیری ندارد.
چیزیکه امروز فراگیری گستردهای دارد «انگلوارگی زنان» است, نه «سنتی بودن مردان».
1-اگر افراد راهی برای قطع کردن رابطه نداشته باشند قطعا مشکل وجود داره.١. زنان همواره گزینشگر بودهاند (مردان چیزی را "تحمیل" نمیکردهاند), هنگامیکه مرد را میگزیدهاند نیز ولی بمانند امروز نبوده که در همسری به
زن "تجاوز" شدنی بوده باشد, زیرا زن بمانند روسپیای میمانده که دربرابر کارِ سخت و فداکاریِ مرد تـَن و دستگاه زادآوری خود را میفروخته: تراکنش[5] دوسویه
2-جوامعی که در اونها زنان در ازدواج حق انتخاب نداشتند چطور گزینش گری دارند؟! (نکته گزینش مادینه فرگشتیک اصولا مفهومش با انتخاب آگاهانه یکی نیست)
3-به روسپی هم میشه تجاوز کرد!هرچند اگر پول بگیره ولی سرویس نده کلاه برداره:)) (هرچند عملا کسی که شغلش روسپی گری هست تقریبا همه رابطه هاش اختیاریه)حالا مسئله اینجاست که روسپی گری میتونه یک شغل باشه که اگر شخص انجامش نده حداکثر براش تبعات مالی داره(در بدترین موارد شاید از گرسنگی بمیره!) ولی کسی مجبورش نمیکنه که دست به روسپیگری بزنه و بدون رضایت خودش با کسی سکس داشته باشه، در دنیای مدرن نمونه خوب سکس اجباری میتونه قاچاق انسان باشه.
pseudohistory ؟٢. زنان خود نمیخواستهاند بیرون کار کنند (کارهایِ پیشانوین را با کارهای امروزین که رایانه و دفتر و دستکی باشد یکی نگیرید), نه اینکه مردان آنها را دربندِ بردگی کرده باشند (کدام بردگی هنگامیکه زن خود مرد را میگزیند؟)
٣. امروز به کوشش سخت مردان و در هزارههایِ دراز زیستبوم ما جایی آسوده برای زیستن و کار کردن شده و زنان هم میبینیم که بیرون آمدهاند و در کارهای 'نرم' و پردرآمد با مردان شریک شدهاند.
اولا اینکه فقط مسئله کار کردن نیست،از مشکلات مالکیت گرفته تا محدودیت های دیگه ای لزوما به کار کردن مرتبط نیستند.
دوما در کدوم دوره تاریخی!؟و بعد کدوم کارها؟!(چون در دوره های مختلف مسئله متفاوت میشه)مثلا مشاغلی بوده که با وجود کم بودن نسبت به مشاغل سختتر مردان در اونها مونوپولی داشتند.آیا به صرف اینکه مردانی سخت تر کار میکردند مردان دیگه میتونند مشاغل راحت تر رو داشته باشند؟!:)
Medieval Women
زندگی یک زن در قرون وسطی برای نمونه به نظر بهتر از یک مرد نمیاد(تازه با در نظر گرفتن کشته شدن مردان در جنگ ها)
سرمایه داری رو به لجن نکش دیگه:))در یک کشور پیشرفته(یا حتی گاهی در حال توسعه) نسبت زیادی از مردم(چه مرد و چه زن)عملا کارهای فیزیکی و بدنی سخت رو انجام نمیدند.امروز شرایط زندگی آسانه (به کوششِ مردان) و میبینم که زنان هم بیرون آمدهاند و همانجور که گفتیم, در کارهای
نرم و پردرآمد با خوششانسترین مردان شریک شدهاند (و بار سختترین و مرگآورترینِ کارها همچنان بر دوش خود مردانِ "مرد"سالار مانده).
مرد خوش شناسی در کار نیست،مردان بد شانش گروه قابل شناسایی تری هستند:)
سر این قضیه مرگ و میر و کارهای سخت توی تاپیک فمنیسم بحث کردیم،اگر اونجا ادامش بدی بهتره به نظرم.
does it justify slavery and rape !؟ :)فکر میکنم مشخص کرده باشم مشکل کجاست.بار نکوهشیک همهیِ اینها برای مردان چیست؟
خب اون مسئله انگل بودن رو با تو بحثی ندارم;)همچنین برای اینکه برداشتِ نادرست نشود, زنانیکه در گذشتهیِ نامبرده میگوییم به هیچ روی انگل نبودهاند, زیرا هزینهیِ بسیار سنگینی دربرابر مردان میپرداختهاند: بارداری و بچهداری.
پیوندشو خودت گفتی" نداشتن "موضوعیت" آنهم با اندکی اندیشه (بجای بالا پایین پریدن و پاسخ دادن به هر چیزی) درآوردنی بود: امروز فراگیری ندارد."مباحث رو دنبال نمیکنیا:)پیوند این سخن چه بود هم تک شاخ خودت داند!
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
sonixax (04-18-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
۵۳٪ قربانیان تجاوز جنسی در ارتش ایالات متحدهی آمریکا مرد هستند.
Male rape survivors tackle military assault in tough-guy culture - U.S. News
هماکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)