ای بابا عزیز من خودم خوب می دونم این چیزا رو یکی تو ریاضی نابغه هس اون یکی تو ادبیات و........ولی به نظرت اونایی که هوش ریاضیاتی خوبی دارن آیا در زمینه های دیگه از بقیه بهتر نیستن؟ دقت کردی کسایی که با ریاضی سر و کار دارن انگار منطق بیشتری دارن و بهتر می تونن اتقافات روزمره و یا غیر روزمره رو انالیز کنن.
ای بابا چرا این بابا رو هی منشنش می کنی نمیگی یه وقت بیاد کاسه و کوزمون رو بهم بریزه من رفتم اون یکی فاروم هم عضو شدم براش پیام گذاشتم اما خیلی وقته اونجا آن نشده شانس منه هر جا میرم عروسی به ختمش میرسم:-) آخه یه نکته ریزی بود میدونستم که عمرن بگیری اشکال نداره خودم بهت میگم. من که گفتم بیشتر پستاشو خوندم یه چیزی که دیدم این بود که تو جواب دادن به شما خیلی خیلی محترمانه رفتار می کرد یعنی خیلی دیگه متواضع بود . من نمیدونم شما چن سالته شما احتمالن باید یه سن و سالی ازتون گذشته باشه و یجورایی جای پدر این فاروم باشین چون رفتار اون کاربر هم با شما دقیقن عین یه کوچتر با بزرگتر بود یا یه همچین چیزی! البته منم قبول دارم که این کاربر زمخت نگر هس بر عکس من چون هنو فرق دعوا کردن رو با تحقیر کردن نمیدونه همش بهتون میگف مرا تحقیر میکنین از این حرفا. ولی شما همش داشتی دعواش می کردی اونم پدرانه. یعنی رفتارت باهاش خیلی پدرانه بود و خب احتمالن اونم خیلی یاد پدرش افتاده بود همش بهش میگفتی برو پستای قبلت رو بخون تا بفهمی چرا دارم دعوات می کنم برو یکم راجب به رفتارت فک کن و از این حرفایی که یه پدر معمولن به دخترش اونم از نوع شاعر و هپروتیش میگه
ببین این بدبخت اینقد در برابرت احساس کوچک بودن میکرده که حتی نمیتونسته از یه چیزی که حق با اون بوده دفاع کنه. تو همون قضیه شعره با اونکه قبل از اجازه گرفتن یه مثنوی شعر اینجا نوشته بود میاد واسه چهار بیت شعر از شما اجازه بگیره ؟ خب معلمومه که یه کاسه ای باید زیر نیم کاسه باشه و عمدی در کار باشه. من خودم هم وقتی می خونم پستا رو اولش تعجب کردم گفتم اینکه هزار تا بیت اینجا نوشته دیگه چرا برا نوشتن این شعر از شما داره اجازه می گیره که بعدش فهمیدم بیچاره وقتی بهتون هم گف زدی زیرش و دعواش کردی و گفتی ریز می بینمت و این حرفا ولی چیزی نگف و حتی قبول کرد که از شما پایینتره "بنده همتای شما نیستم خودم خوب می دانم " من میشه گف 99 درصد مطمئنم که این دختر از یه خونواده مذهبی نیس درس عین رفیق ما چرا چون خونواده مذهبی اصلن به پسرش اجازه نمیده موسیقی گوش کنه دیگه دختر که تکلیفش روشنه ولی این کاربر نوازنده اس و چه میدونم اهل شعر و نقاشی و ایناست بعدشم رفته خارجه برا ادامه تحصیل . تو خونواده مذهبی دیگه ادامه تحصیل برا دختر اونم خارجه میسر نیس و شوهرش میدن! بعدشم تو پروفایلش توی اون انجمن شیعی در مورد رشته ی تحصیلی نوشته بود "دوست داشتم ادبیات می خواندم" این یعنی چی ؟ خب میرفتی میخوندی مگه کسی جلوتو گرفته بود؟ بعله خانواده ! یعنی این بابا عین رفیق ماس داستان زندگیش اون بیچاره هم میخواس بره حوزه یا حداقل در کنار تحصیل درس حوزوی رو هم بخونه! یه کتک مفصل از پدرش خورده بود. باورت میشه بعد از دیپلم خب این چون المپیادی بود بدون کنکور رف دانشگاه . رفته بود به دست و پای پدرش افتاده بود که اجازه بده در کنار تحصیل حوزه هم بره. بیچاره همش هم تهش از پدر ش کتک می خورد کلن کتک خور خوبی بود:-) پدرش همکار و رفیق پدرم بود همش دردل میکرد که حاضرم پسرم رو با دستای خودم بکشم (پزشکم بود خوب بلد بود چجور آدم بکشه) ولی نذارم بره حوزه. همین یه پسر رو هم داره. رفتم دیدنش داغون بود الان پسرش حدود یه سالی هس رفته حوزه . گف رفتم دینش قم یه اتاق داشت و یه دست رختخواب و یه لپ تاپ و یه اجاق گاز!!! باورت میشه این پسر که تو ناز و نعمت بزرگ شده و phd برق رو از بهترین یونی دنیا گرفته اینجوری زندگی کنه؟! شما میگی این عالم معنا خودفریبی و ایناس بابا خب آدم یه روز دو روز خودش رو گول بزنه نه یه عمر اونم اینی که در ناز و نعمت بوده حالا تو یه اتاق سه در چهار بدون اسباب مثل گداها زندگی کنه. واقعن شما نظرت راجب اینا چیه؟ شما اگه جای پدرش بودی چجوری باهاش رفتار میکردی؟ آخه قراره با پدرش برم قم دیدنش. نمی دونم چیکار کنم از یه طرف دلم برا خونوادش میسوزه و از یه طرف هم از دست خودش خیلی عصبانیم اخه از دید من اینکارا واقعن یعنی خریت. این کاربر درویش این فاروم هم یجورایی میشه گف عین رفیق ماس . رفتار شما هم میشه گف عین بابای رفیق ماس همش دعواش میکنی و سرکوفت میزنی و اون بدبختم که هیچی نمیگیه . فک کنم در واقع رفتارت عین پدر خودش باشه چون تو همون انجمن شیعی به اون بسیجیا میگف هنر اینه که آدم خودش بره به سمت حقیقت و این حرفا و تابع خونواده نباشه.
پ.ن. یه سوال خب برام ایجاد شده خواهشن اینقدر ما رو نپیچون و سر راست جواب بده. من پستای شما رو هم یه نیگا کردم دیدم دغدغت تکنولوژی این حرفاس و پاسدار حقوق مردان که دمت واقعن گرم باشه:-) اما تو پستات با خانومای این فاروم همشون رو بانو و اینا خطاب میکردی ولی این کاربر بدبخت رو دیگه چی بگم شما مسن هستین و یه دختری مث این کاربر دارین؟ آخه خیلی رفتارت پدارنه و دلسوزانه بود دعواش می کردی و احترام هم بهش نمیذاشتی تا به خودش بیاد که بیچاره خیلی به خود ش اومد. ببین این طرز برخورد جواب عکس میده بابای رفیق ماهم اینطوری بود عین شما خیلی جدی رفتار می کرد و دعوا میکرد ولی بنظرم باید خیلی نرمتر با اینجور آدما تا کرد.