خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Philo (01-30-2014)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Philo (01-30-2014),مزدك بامداد (01-30-2014)
میدونید چرا؟ چون ما با هرکس همچنان که شایسته[٩] ی اوست[١٠] سخن گفته ایم!
بنگاه سفسته یابی - برگ 9
به جان شما اگر رشک بورزیم
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Persepolis (02-01-2014),sonixax (01-31-2014),undead_knight (01-30-2014)
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Persepolis (02-01-2014),sonixax (01-31-2014)
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Persepolis (02-01-2014),sonixax (01-31-2014),undead_knight (01-30-2014)
شما ایشون رو قبل از اینکه خودش این پیک رو بزنه بچه خطاب کردید و روشنه که با هدف تحقیر و مسخرگی بود. حالا هم زیاد مهم نیست چون این کوچک با بزرگی از شما گذشت کردند. نیاز به عذرخواهی هم از ایشون نیست چون ما میدونیم که مزدک نه آدمی هست که اشتباه بکنه، نه اشتباهشو قبول میکنه و نه اگر هم بکنه دست آخر عذرخواهی میکنه
پس به قول نایب تیمورخان: متهم آزاده
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Persepolis (02-01-2014),sonixax (01-31-2014),undead_knight (01-30-2014)
یک موضوعم اینکه فرد گناهکار به دلیل اینکه دلیلی برای ارتکاب اون عمل در ذهنش داره، احتمالن اون عمل رو مجاز میدونه دیگه. یعنی در داوری احتمالن با آقای متهم همزاد پنداری میکنه و دلیل و احساس متهم رو در انجام اون عمل خطا درک میکنه. یعنی مثلن کاپیتالیست که یک جنایتکاره از نظر آقایان، باید حتی در داوری سو دار به نفع کمونیسم نظر بده.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Persepolis (02-01-2014),sonixax (01-31-2014),undead_knight (01-30-2014)
از نظر کمونیستی شما اینها درست هستند؟ علتش هم اینه که در فرهنگ ایرانی یک ضرب المثلند؟
--->
پس روشن شد فرهنگ دارای فرآورده های درست و راست است؟ یا نیست؟
البته دوگانگی در خیلی از نوشتارها و افکار شما دیده میشه. زیاد نگران تهیه کردن پاسخ منطقی نباشید.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Persepolis (02-01-2014),sonixax (01-31-2014),undead_knight (01-30-2014)
این برتری جایگاه ادعای خود شماست که همونطور که نشون دادیم حتی در صورت درست بودن، استفاده ازش چیزی جز یک سفسطه دیگه نیست بنابراین اهمیتی نداره.
بزارید ببینیم اختلاف از کجا شروع شد:
استالین خوب نیست (البته نگفتند بد هست!)مطمئنا استالین فرشته نبود ، ولی یک عده سرمایه دار که کون خودشان گهی است حق ندارند از استالین انتقاد کنند! کسانی که ایجنت نارنجی به سر مردم ریختند!
شماری سرمایه دار بد هستند.
این سرمایه داران حق ندارند از کسی که "خوب" نیست انتقاد کنند+یا بگن که استالین بد است.
چرا؟چون خودشان بد هستند=سفسطه "تو هم همین طور"
راستش من فکر میکنم سفسطه ای که در حرف کسرا هست بیش از یکی هست،دلیلش هم شباهت بعضی سفسطه ها به همه.
اول هم به طور قطع میشه گفت که استدلال دارای سفسطه پرداختن به شخص هست.(که "تو هم همینطور" زیر مجموعشه)
در این مثال هدف سیاست مدار این هست که عمل خودش رو درست نمایی بکنی یا با "هم ردیف کردن اخلاقی" کار خودش رو درست نشون بده یا از نادرستی کار خودش کم کنه.A wily politician argues: “Yes, I used illegal money to fund my campaign … but so did my opponent!”
بنابراین وقتی ما بگیم شاید استالین بد باشه ولی سرمایه دارها هم بد یا بدترند هدفمون بالاکشیدن جایگاه اخلاقی استالین هست.
;)
من بعد از این همه بحث سر یک سفسطه ساده یاد این میم افتادم:
So logic. Such wise. Much sense. Wow :))))
ویرایش از سوی undead_knight : 01-30-2014 در ساعت 03:00 PM
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Russell (01-31-2014)
من هم در تز جناب مزدک ایرادی نمی یابم.
مدعای ایشان:
کسی که خود مرتکب انجام عمل غیراخلاقی u شده است، اخلاقا حق ندارد هر شخص دیگری را که مرتکب عمل غیراخلاقی u شده است، سرزنش کند.
حال فرض کنیم شخص الف و شخص ب هر دو قاتل اند.
الف: جناب ب شما کار بدی کردی که آدم کشتی و باید خجالت بکشی (=سرزنشِ شخصِ ب).
ب: تو خودت هم آدم میکشی و بر اساس قاعده اخلاقی مزدک حق نداری من را به خاطر آدم کشی سرزنش کنی.
الف: این سفسطه "خودت هم همین طور" است، چون اینکه من آدم کش هستم موجب نادرستی گزاره "جناب ب کار بدی کرده که آدم کشته" نمی شود.
ب: این "حمله به آدم پوشالین" است، چون من نگفتم که "تو خودت هم آدمکشی، پس مدعایت غلط است"، بلکه من تنها تو را از باب یک عمل غیراخلاقی مورد سرزنش قرار دادم: تو اخلاقا حق نداشتی مرا به خاطر آدمکشی مورد سرزنش قرار دهی.
مطرح کردن اینکه رطب خورده درست می گوید یا غلط بیربط است، چون سخن مزدک درباره غیراخلاقی بودن عملِ رطب خورده (=سرزنش کردنِ رطب خوردگان) است، صرف نظر از اینکه وی درست می گوید یا غلط.
نهایتا برای ادامه گفتگوی منطقی با مزدک می توان از ایشان دلیلی برای موجه کردن مدعایش را درخواست نمود، وگرنه هیچ گونه سفسطه ای در استدلالِ ایشان با کبری قرار دادن مدعایشان و صغری قرار دادن "سرزنش کمونیستها از سوی کاپیتالیستها" و نتیجه ای که در پی آن می گیرند (کاپیتالیستهای رطب خورده حق ندارند کمونیستها را به خاطر رطب خوردن سرزنش کنند) وجود ندارد.
undead_knight (01-30-2014),مزدك بامداد (01-30-2014)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)