چقدر به قول استادای معارف تفسیر به رای میکنید
معیار درستی و نادرستی نیست، عده ای معتقدند چون همجنس گرایی به علت اختلال در عملکرد هورمونها ایجاد میشود، بیماریست و باید درمان شود.
ولی علم روانپزشکی میگوید همجنس گرایی بیماری نیست، یک گرایش طبیعیست، فرد در دوران جنینی یا پسر یا دختر و یا همجنس گرا میشود، مثلا پسری با عواطف دخترانه، یا دختری با ویژگی های پسرانه. فکر کنم ویژگی های پسرانه ناشی از هورمون تستسترون باشد، جنین در دوماهگی تبدیل به پسر میشود، در این هنگام ممکن است اندام های نرینگی در ظاهر جنین ایجاد شده باشد ولی هورمون های نرینه سازی ترشح نشوند و در نتیجه جنین عواطفش دختر میماند. یا اندامهای نرینه ایجاد نمیشوند ولی هورمون های نرینه سازی ترشح میشوند و ...
همجنس گراهایی که خودشان رفتار جنسی اشان را انتخاب میکنند دوجنس گرایند و البته من خووندم که درصد بیشتری از افراد جمعیت دوجنس گرایند. در این مورد هم اگر تجاوزی صورت نگیرد رابطه جنسی هرکس به خودش مربوطه و من درباره درستیش یا نادرستیش نمیتوونم نظر بدم. در مجموع از همجنس گراها خوشم میاد، از دور، چون از نزدیک تماسی با اینگونه افراد نداشتم.
این گرایش فرگشتیک بودن آن هنوز یک خردهای دشواره دریافتش، تنها زابهایی در فرگشت میمانند که
توانایی جابهجایی به زادمان پسین براه «گزینش طبیعی» را داشته باشند، آدم همجنسگرا بچه دار نمیشود که ژن همجنسگرایی اش بجا بماند.
در اینباره گویا تنها درآوردهاند که همجنسگرایی به پاسداری از زادمان نزدیکان همجنسگرایان میانجامد و از همینرو بجا میماند، یکی شاید این را بهتر روشنگری کند.
پس از این دید هم "طبیعی بودن" یا بهتر بگوییم، فرگشتیک بودن/نبودن آن چندان سنجه نیست، جدای اینها، مگر گرایش به کشتن طبیعی نیست؟ گرایش به تجاوز مگر طبیعی نیست؟
از هر دیدی که بنگرید، این "طبیعی خواندن" بیشتر به نکوهش میماند تا برستایش یا چیز دیگر، به نگر من تنها کارکرد این
فرنود "طبیعی بودن" در پزشکی و تندرستی است که ببینیم چه چیزی طبیعی است و با تن فرگشتهی ما سازگاری دارد و چه چیزی نیست.
اخلاقیات و درستی و نادرستی کارها را باید از دامنهی چیزهای طبیعی بیرون کشید.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
خوب بیماری دانستن آن بنا بر تعریف نرمال و آنرمال است که خود روانشناسان هم میدانند تعریف درستی ندارد.در مورد همجنسگرایی هم هنوز نمیدانند دقیقا چقدر تاثیر ژن است چقدر محیط چقدر عوامل دیگر از جمله شانس فقط در گذشته تمام زورشان را روانشناسان زدند که درمانش(؟) کنند نشد.امروزه هم در سایت همان انجمن روانپزشکی آمریکا بروید علاوه بر اینکه گفته اند بیماری نیست یکجورایی عذر خواهی کرده اند از اینکه اصلا قبلا آنرا بیماری میدانسته اند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
یکی دیگر هم بوده، که قطعا بسیار مهم و حیاتی محسوب میشده: تنشزدایی میان نرهای یک گروه. یک نظریه هم پلیمورفیزم متوازنشده است، یعنی این ژن مربوط به همجنسگرایی ممکن است کارکرد دیگری هم داشته باشد که باعث گستردگی آن شده، همچون ژن زایندهی بیماری کمخونی داسیشکل، که باعث مقاومت دربرابر مالاریا هم میشود.
زنده باد زندگی!
در مورد انتخابی نبودن گرایش جنسی، من هم چندان در جریان نیستم. فکر میکردم میشود گرایش جنسی را تغییر داد. هتا شنیده بودم یکی از واچوفسکی ها(کارگردانان ماتریکس) گرایش جنسیش را از دگرجنسگرا به همجنسگرا تغییر داده. اما الان که سرچ کردم چیزی در این مورد پیدا نکردم. بلکه گفته شده تغییر جنسیت داده(از مرد به زن)!!
به نظر نمیاد گرایش جنسی رو بشه تغییر داد چون اگه میشد همجنسگرایان ایرانی اینکارو میکردند(منظورم با عمل جراحی و اینهاست). نه دوستان؟
همجنسباز هم بیشتر به کسی می گویند که دگرجنسگراست ولی تنها به خاطر لذت جنسی با جنس موافق رابطه برقرار میکنه. مثل مردی که دختر در دسترسش نیست و به سکس با پسرهای جوان روی میاره. کسی که بچه باز نامیده میشه زیر مجموعه همین همجنس بازهاست.
همجنسگرایانی که من شناختم با همجنسبازها فرق میکنند، خیلی هم آدمهای محترمی اند.
واقعا هضم کردن همجنسگرایی برای بقیه یکم مشکله. خود من تا مدتها از همجنسگرایی بخصوص در مردها متنفر بودم(البته بیشتر بصورت نا خودآگاه). ولی الان سعی میکنم درک کنم. به نظرم شاید تنها راه حل این مشکل اینه که دوست همجنسگرا پیدا کنی، ولی مشکل اینه که اونها هم از کسی که همچین طرز فکری داشته باشه خوششون نمیاد و هتا ممکنه متنفر باشند. یجورایی یک لوپ بینهایت برقراره این وسط.
چند نکته هست،بعضی چیزها قابل جداکردن از فرد نیست،مثلا باورها جزئی از فرد به حساب نمیاند(حتی اگر با شخصیتش کاملا عجین شده باشند)ولی در مقابل چهره یک بخشی از فرد حساب میشه.
خب اینجا اگر شخصیت مهم باشه،وقتی ما از باورهای اون فرد متنفریم از شخصیت اون فرد هم متنفر میشیم،اگر هم از چهره فرد متنفر باشیم هرچند باز هم به نوعی از اون فرد متنفریم ولی میتونیم از شخصیتش متنفر نباشیم.
حالت دیگه ای هم هست که انسانیت فرد رو یک چیز جداگانه از شخصیت و ظاهرش در نظر بگیریم و تنفر از این دو رو معادل تنفر از انسانیت فرد در نظر نگیریم.
تنفر معادل نپسندیدن نیست،میشه شخصیت،چهره، فیزیک و... یک انسان رو نپسندید ولی ازش متنفر نبود.
این البته دو حالت داره یا ما از ویژگی های اون شخص متنفریم(مثلا شخصیتش یا ظاهرش)یا اینکه فقط اونها رو نمیپسندیم.حتی در حالت تنفر باز هم میشه از انسانیت شخص متنفر نبود :)
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
بیماری دانستن بنابر ایجاد اختلال در عملکرد افراد تعیین میشه. تاثیر ژن؟ ژن همجنس گرایی گمان نکنم وجود داشته باشه، کروموزوم های جنسی که X و Y هستند و افراد همجنس گرا هم یا XX هستند یا XY. همجنس گرایی بیشتر عامل زیست شناسی داره که در پست قبلیم توضیح دادم، دوجنس گرایی عامل محیطی تا حد زیادی. برای افراد همجنس گرا گویا هنوز هم داروی دانازول تجویز میشه. ولی در روانشناسی همجنس گرایی ناشی از عوامل هورمونی رو بیماری نمیدانند.
نه ویوین جان همجنسگرایی به گمان نزدیک به یقیین بالا ژنتیکی است، ولی نمیدانیم سازوکار آن "دقیقا" چگونه است، تا اینجا دستکم سه نگره داریم:
1- آدمهای همجنسگرا از زادمان نزدیک خود پاسداری میکنند.
2- همنجسگرایی به تنشزدایی همبود (جامعه) یاری میرساند.
3- همجنسگرایی یک هنود (تاثیر) ناخواسته و کناریِ یک جهش ژنتیکی دیگر است (مانند جهشی که ایستادگی در برابر مالاریا میاورد، ولی به بهای داسگون نمودن گلوبولهای سرخ و در برآیند "کمخونی").
از آنجایی میگوییم بیشتر یا سراسر ژنتیکی است که هیچکس هنوز نتوانسته یک همجنسگرا را دگرجنسگرا کند!
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)