ای جلاد ننگت باد
Ey Jalad Nangat Bad
ای جلاد ننگت باد
Ey Jalad Nangat Bad
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
چقدر من این آهنگ هایده رو دوست دارمروزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست
گریه فراوون وقت خنده نیست
گونه ها خیسه دلا پاییزه
بارون قحطی از ابر میریزه
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
انگار که شبه هر روز هفته
از هر خونه ای عزیزی رفته
همه با هم قهر همه از هم دور
روزا مثل شب شبا سوت و کور
نه تو آسمون نه رو زمینیم
انگار که خوابیم کابوس می بینیم
از زمین دوریم از زمان جدا
حتی نمییام بیاد خدا
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
نوبت میگیریم گیج و بی هدف
واسه مردن هم باید رفت تو صف
روزا و شبا اینجور میگذرن
هرجا که میخوان مارو میبرن
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم گریه ببینیم
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست
گریه فراوون وقت خنده نیست
گونه ها خیسه دلا پاییزه
بارون قحطی از ابر میریزه
همه با هم قهر همه از هم دور
روزا مثل شب شبا سوت و کور
روزای روشن خداحافظ
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
نه تو آسمون نه رو زمینیم
انگار که خوابیم کابوس می بینیم
نوبت میگیریم گیج و بی هدف
واسه مردن هم باید رفت تو صف
روزا و شبا اینجور میگذرن
هرجا که میخوان مارو میبرن
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم گریه ببینیم
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
گوگوش توی این دیوار سنگی
متن ترانه :
توی یک دیوار سنگی دوتا پنجره اسیرن
دوتا خسته دوتا تنها یکیشون تو یکیشون من
دیوار از سنگ سیاه سنگ سردو سخت خارا
زده قفل بی صدایی به لبای خسته ی ما
نمی تونیم که بجنبیم زیر سنگینی دیوار
همه ی عشق منو تو قصه است قصه ی دیدار
همیشه فاصله بوده بین دستای منو تو
با همین تلخی گذشته شب و روزای منو تو
راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده
تنها پیوند منو تو دست مهربون باده
ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم
باسه ما رهایی مرگه تا رها بشیم میمیریم
کاشکی این دیوار خرابشه منو تو باهم بمیریم
توی یک دنیای دیگه دستای همو بگیریم
شاید اونجا توی دلها درد بی زاری نباشه
میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه
آخرین نامه،قمیشی
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلای حسرت نمیچینی
دیگه خورشید چهرتو نمیسوزونه
جای سیلیای باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
رفتی و آدمکارو جا گذاشتی
قانون جنگلو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو توو جنگل نمیتونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
میدونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره
Anarchy (12-24-2012),Russell (12-24-2012),SAMKING (12-25-2012),sonixax (12-24-2012),undead_knight (12-24-2012)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
YouTube - Glis-Crush(Epic Edit)
The Best of the Best of the Best
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
شطرنج
داریوش
از پس پرده نگاه کن
مثل شطرنجه زمونه
هرکسی مثل یه مهره توی این بازی میمونه
یکی مثل ما پیاده
یکی صد سال سواره
یه نفر خونه بدوشه
یکی دوتا قلعه داره
یه طرف همه سیاهو یه طرف همه سفیدن
روبه روی هم یه عمره ما رو دارن بازی میدن
اونا که اول بازی توی خونه ی تو من
پیش پای اسب دشمن
اون همه سرباز رو چیدن
ببین امروزم تو بازی میون شاهو وزیرن
هنوزم بدون حرکت پشت ما سنگر میگیرن
تاج و تخت شاه دیروز در قلعشون نمیشه
به خیالشون که این تاج سرشونه تا همیشه
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمی باخت
تاج رو از سرش تو میدون لشکر پیاده انداخت
اونکه مارو بازی میده
اونیکه مهره رو چیده
اونیکه نه شاه نه سرباز
نه سیاه...........نه سفیده
از پس پرده نگاه کن
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پشت این پنجره ها دل میگیره
غم و غصه ی دل و تو میدونی
وقتی از بخت خودم حرف میزنم
چشام اشك بارون میشه تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره تو میدونی
هر چی بهش میگم تو آزادی دیگه
میگه من دوستت دارم تو میدونی
میخوام امشب با خودم شكوه كنم
شكوه های دلم و تو میدونی
بگم ای خدا چرا بختم سیاست
چرا بخت من سیاست تو میدونی
پنجره بسته میشه شب میرسه
چشام اروم نداره تو میدونی
اگه امشب بگذره فردا میشه
مگه فردا چی میشه تو میدونی
فریون فروغی
Anarchy (12-24-2012),mahtab71 (12-25-2012),SAMKING (12-25-2012),sonixax (12-24-2012),undead_knight (12-25-2012)
هماکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)