• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 39 نخستیننخستین 123456789101112131415161718192021 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 11 به 20 از 517

    جُستار: گفتگو پیرامون فمینیسم

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      مساله اینجا بیش از موفقیت استراتژیک زن یا مرد بودن از نگر فرگشتی (که از نظر مادر طبیعت به یک میزان موفق هستند چرا که نسبت تولد تقریبا برابر هست) شرایط زندگی از نظر خود مرد بودن یا زن بودن هست.
      مرد ها شانس موفقیت کمی دارند (تعداد تلفات بالا) ولی آنهایی که موفق میشوند میتوانند امتیاز بزرگی از نظر فرگشتی بدست آورند غالب شدن ژنشان + سکس.
      زنها اما از طرف دیگر انتقال ژنشان تقریبا تضمین است (چون رحم آنها منبعی با ارزش و غیر قابل جایگزینی از نظر فرگشتیک است) برد و باخت سنگین ندارند و تغییرات پاداش فرگشتی در رنج محدودیست و همگی تقریبا میتوانند سکس داشته باشند -منهی البته مشکلات بادراری مانند خطر مرگ بر سر زا و...

      این دو را اگر مقایسه کنید میبینید از نظر رفاه (حداقل با حساب آوردن تنها سکس) شما بهتر است زن باشید که سکس دائم دارد تا مرد باشید و به احتمال قریب به یقین سکس راحت نخواهید داشت و اگر هم موفق بشوید با اینکه از نظر فرگشتی برد بزرگی داشته اید ولی از نگر رفاه خودتان تازه به آنچیزی رسیده اید که زنان براحتی دارا هستند.

      مشکل اینجا اینست که همانطور که گفته شد زنان به کمک پیشرفت بشر از چرخه تولید مثل سالیانه رها شده اند (که بسیار خوب است) ولی باقی ماجرا تغییر چندانی نکرده که هیچ مرد بودن از نظر رفاهی امتیازاتش کمتر هم شده.

      میشود بطور خلاصه گفت:
      Mother Nature is a Bitch !!

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-08-2013),Nevermore (02-08-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      مساله اینجا بیش از موفقیت استراتژیک زن یا مرد بودن از نگر فرگشتی (که از نظر مادر طبیعت به یک میزان موفق هستند چرا که نسبت تولد تقریبا برابر هست) شرایط زندگی از نظر خود مرد بودن یا زن بودن هست.
      مرد ها شانس موفقیت کمی دارند (تعداد تلفات بالا) ولی آنهایی که موفق میشوند میتوانند امتیاز بزرگی از نظر فرگشتی بدست آورند غالب شدن ژنشان + سکس.
      زنها اما از طرف دیگر انتقال ژنشان تقریبا تضمین است (چون رحم آنها منبعی با ارزش و غیر قابل جایگزینی از نظر فرگشتیک است) برد و باخت سنگین ندارند و تغییرات پاداش فرگشتی در رنج محدودیست و همگی تقریبا میتوانند سکس داشته باشند -منهی البته مشکلات بادراری مانند خطر مرگ بر سر زا و...

      این دو را اگر مقایسه کنید میبینید از نظر رفاه (حداقل با حساب آوردن تنها سکس) شما بهتر است زن باشید که سکس دائم دارد تا مرد باشید و به احتمال قریب به یقین سکس راحت نخواهید داشت و اگر هم موفق بشوید با اینکه از نظر فرگشتی برد بزرگی داشته اید ولی از نگر رفاه خودتان تازه به آنچیزی رسیده اید که زنان براحتی دارا هستند.

      مشکل اینجا اینست که همانطور که گفته شد زنان به کمک پیشرفت بشر از چرخه تولید مثل سالیانه رها شده اند (که بسیار خوب است) ولی باقی ماجرا تغییر چندانی نکرده که هیچ مرد بودن از نظر رفاهی امتیازاتش کمتر هم شده.

      میشود بطور خلاصه گفت:
      Mother Nature is a Bitch !!
      ضمن اعلام موافقت با نظرت در مورد مادر طبیعت یک چیز رو باید در مورد تئوری شرطبندی بگم:)
      ما اینجا کسانی که دو نوع شرط بندی انجام میدند،یکی کسانی که ریسک کمی میکنند ولی دستاوردشون هم کم هست=زن،دیگری کسانی که ریسک زیادی میکنند ولی دستاورد بالایی هم دارند=مرد.

      هیچکدوم از این راهکارها برتری چندانی نسبت به هم ندارند.نکته هم اینه که به هر حال اگر راهکار تک همسری غالب باشه سر کسی بی کلاه نمیمونه،باز هم باید درنظر بگیریم بچه دار شدن و مراقبت از بچه هزینه های فرگشتیکی هستند که واقعا زیاد هستند و سختی کشیدن مردها راهکار فرگشت برای برابر کردن این سختی هاست:)

      نکته اصلی اینجاست که اگر ما خودآگاه نباشیم هیچ فرقی نمیکنه که ماده و زن باشیم،اینقدر توی چنگال فرگشت گرفتاریم که اصلا متوجه نمیشیم به عنوان رسانه ژن چیزی به نام رفاه شخص هم داریم:)
      بنابراین اگر از زمان خوداگاه شدن نسبت مردها و زن ها رو در نظر بگیریم باز هم به نظر من چندان ستمی به دو طرف نشده(به جز زمانی که عامل فرهنگی اومده وسط)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (02-09-2013),Russell (02-08-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      ضمن اعلام موافقت با نظرت در مورد مادر طبیعت یک چیز رو باید در مورد تئوری شرطبندی بگم:)
      ما اینجا کسانی که دو نوع شرط بندی انجام میدند،یکی کسانی که ریسک کمی میکنند ولی دستاوردشون هم کم هست=زن،دیگری کسانی که ریسک زیادی میکنند ولی دستاورد بالایی هم دارند=مرد.
      آفرین، کوتاهیده‌ی سخن همینه:

      نرینگان ریسک بالاتری میکنند، پرداخت بالاتری دارند: آنهایی که بجا میمانند!
      مادینگان ریسک پایینتری میکنند، پرداخت پایینتری هم دارند: همگی بجا میمانند.


      این هم از سوگیری‌های ذهنی ما است که آواز دهل شنیدن از دور برایمان
      خوشه و میپنداریم این ریسک کردن مردها چیزیست خواستنی و نمیدانم میاندیشیم
      مردها زندگی "میکنند" و زنها زندگی "میشوند" و این پندارهای پوچ و خوش‌باورانه‌ی دیگر.

      از دور رویهمرفته همه قمارباز قهاری هستند، از نزدیک هم باید دید همین اندازه برایشان خواستنیه و خوبه یا نه!

      این همه مرد جان میدهند و میمیرند و یک چندتایی از فراز کشتگان "کامیاب‌نما" بیرون میایند که نشد خوب آخر،
      شده داستان سرمایه‌داری که این همه کَس زیر دست و پا له میشوند، ولی چون "ظاهر" کار خوب میماند میگویند به به چه خوبه! ((:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. #4
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      ای بابا، خب آندد جان نکته در اینه که "یک اندازه" به هم نمی‌نیازند!

      گزیننده گفتیم مادینه است، پس زمانیکه دست به گزینش زد، نرینه دو راه دارد:

      1- با او خوابیده و فرار کند (پس شانس اینکه مادینه بچه‌دار شود + از زایمان نمیرد + ...) را از دست بدهد = ناخواستنی
      2- با او خوابیده و وفادار بماند: اگر جرزن (cheater) نباشد (اندک) همین هم میشود.

      دیگر اینکه من نمیدانم در تک‌همسری چگونه شانس بچه‌دار شدن نرینه و مادینه را باز یکی گرفتی، در تک‌همسری باز هم مادینه‌ها می‌گزینند و از
      آنجاییکه هیچ نیاز فرنودینی بر یک‌به‌یک بودن فرایند نیست، پس باز نرینه‌ها نمیتوانند همگی بچه‌دار شوند، ولی یک مادینه گفتیم توان بالاتر و شانس نزدیک به 100% دارد.
      1_اگر نر با ماده بخوابه و فرار کنه،فرگشت ماده هایی رو میپذیره که دووم بیارند.
      2_حالا اگر ماده ها به مرحله ای رسیده باشند که حاملگی به این شکل راهکار پایدار فرگشتیک شده باشه،نر برای حفط نژادش نیاز داره از ماده مراقبت کنه(میشه آسیب پذیرتر شدن ماده ها رو هم کلک ژن های ماده دونست!)
      یک نکته مهم در مورد راهکارهای پایدارفرگشتیک اینه که خیلی مهمه چه راهکاری اول به بیشینگی(اکثریت؟)برسه،بنابر این هیچ راهکاری نیست که در هر حالتی موفق باشه.
      ذهن آدم ها خیلی توسط فرهنگ تحت تاثیره،بیش از انداره داری انسانی میبینیش(مثل همون دیگرخواهی که من به اشتباه نزدیک بودم مفهوم غیر طبیعی رو وارد معادله کنم)بزار یک فرض طبیعی بیارم:)
      من یک نر هستم که به دنبال ماده میگردم==>ماده های بسیاری در دسترس هستند، یک ماده رو انتخاب میکنم(من ماده های زیادی رو با این کار انتخاب نکردم)=ماده من رو میپذیره یا رد میکنه.
      من یک ماده هستم که دنبال نر نمیگردم(معمولا)==>نرهای های زیادی در دسترس هستند، یک نر منو انتخاب میکنه=من نر رو میپذیرم یا رد میکنم.
      این مال زمانی هست که نسبت جنسیتی برابر باشه و راهکار پایدار فرگشتیک هم He-Man نباشه.

      راهکار مردها در ابتدا "گزینش گری" و راهکار زن ها "گزینش پذیری هست"در انتها فرایند وارونه میشه و زنها گزینش گر و مردها گزینش پذیر میشند،باز هم تاکید میکنم دید انسانی رو کنار بزار،در فرگشت ابتدا و انتها مهم نیست:)
      اینکه مردهای بیشتری تلف میشند یا سختی های بیشتری رو برایداشتن جفت تحمل میکنند به این خاطره که مردها بازیکن های خطرپذیر هستند نه اینکه زن ها گزینشگر باشند:))
      در واقع اگربه مرحله ژنی بریم میبینیم ژن های مرد،ژن های زن رو گزینش میکنه و وارونش هم همینه، اگر این فرایند نبود باید برتری با ژن های زن و در نتیجه تغییر نسبت جنسیتی باشه:)
      چندهمسری هم باز به سود مادینه است، بویژه تا همین دویست سال پیش، زیرا اینبار میتواند با هر چند نرینه‌ای که خواست همخوابیده
      و هیچکدام از نرینه‌ها نمیدانند بچه از آنِ کیست، پس همگی وادارند که آنجا مانده و بجای یک نرینه، چند نرینه از او پشتیبانی میکنند!
      نه به سودش نیست:)بدبختانه فرگشت به این راحتیا به کسی باج نمیده:))
      اول اینکه در بسیاری از حیوانات نرها به روش های مختلف توله ها و بچه های نر پیشین ماده رو میکشند(چون ژن مهمه نه سکس)از شیرها گرفته تا موش هایی که نوعی ماده شیمیایی ترشح میکنند که ماده بچه رو با بوییدنش سقط میکنه!:)
      و البته مهمتر از اون نرها به دلیل اینکه رقابت ژنیشون با همدیگه بیشتر از رقابت ژنیشون با ماده هست قبل از اینکه کار به تولد بچه بکشه یا همدیگه رو میکشند یا سراغ ماده های دیگه میرند:)
      تو به عنوان یک موجود هوشمند شاید بتونی چنین کاری بکنی:)ولی چند همسری در مردان به دلیل توانایی پشتیبانی مردان رواج بیشتری داره و چیزی به نام She-woman به عنوان راهکار پایدار فرگشتیک نداریم:))

      آری، ولی ما اینجا سرانجام باید از یک نگاهی بتوانیم داستان را بکاویم که از هر دو سو (زن و مرد) پذیرفتنی باشد.
      هر کس بخواهد در زندگی شخصی‌اش بنگرد، میگوید جنس دیگر برتره (خود منم همین را میگویم)، ولی از دید طبیعت ما
      میتوانیم یک دیدگاه کمابیش برآختی (objective) داشته باشیم که کدام برایش باارزش‌تر بوده، که بی هیچ گمانی
      مادینه بوده: این باارزش‌تر هم نه اینکه طبیعت مادینه را پرستیده، یعنی یک edge یا برتری‌ای به او randomوار داده.
      اینکه کاملا اشکار هست برای طبیعت هر دو جنس یکسان هستند ولی باز هم من برتری زنانه رو نمیپسندم،بیشتر همون نگاه شرطبندی توجیه پذیر تره.
      نرها زیاد شرطبندی میکنند برد و باختشون هم شدیده،زن ها کم شرطبندی میکنند برد و باختشون هم خفیفه:)

      آری ده برابر و شاید هم بیشتر، احساسی ننگرید، آماروار بگوییم شما از چند هزار سال پیش تاکنون اگر مرد یا زن بودید، در کدامیک شانس بالاتری در فرازیست و زنده‌ ماندن داشته‌اید؟

      همسنجی کار سختیه، ولی آماروار بنگریم، اگر مرد باشید شانس مردن بالاتری دارد یا زن؟
      اتفاقا من اینجا هیچگونه احساسی رو وارد نمیکنم:)
      ولی باز هم میگم اگر مرد وزن خودآگاه نباشند عمر بیشتر،کیفیت زندگی چندان مهم نیست،گسترش ژن مهمه.
      اگر خودآگاهی داشته باشند که عوامل طبیعی میشه ستیز طبیعت بر علیه رسانه ژن ،ولی جاهایی که نفش فرهنگ و خودآگاهی دیده میشه میتونیم دنبال مقصر بگردیم:)
      برده کجا بود! یک دختر با یک زیبایی میانه میتواند یک مرد را به کار گرفته و همه‌ی کار را بر دوش او بیاندازد و همسانی خوبی با همان
      انگل دارد. روشنه که طبیعت هم به هیچکس بهای بیخودی نمیدهد، زن هم در برابر این بردگی مرد در گذشته باید بچه‌دار میشده و از خود
      بچه بسان همان انگل در تنش برای نزدیک یک سال از جان و دل گذاشته و پس از آنهم چندین سال (همراه با مرد) از زندگی اش را به او بدهد!

      از دید من نه مرد نه زن خوشبخت بوده‌اند، دشواری من اینجا تنها با "خوشبخت شمردن" بیجای مردان و این مردسالاری پوچی است که جاافتاده.
      در این مثال که گفتم بردگی در کار نیست چون برده داری فرایند آگاهانست ولی در مورد مسائل فرهنگی به اندازه کافی بهش پرداختم:)
      طبیعت چیزی به نام مردسالاری نداره،اینجا رو کامل باهات موافقم ولی فرهنگ چیزی به نام مردسالاری داره و اتفاقا خیلی قوی هم هست،اگر این رو نمیپذیری بگو روشنگری کنم:))
      مردسالاری ولی مساوی خوشبختی همه مردان نیست،این تفاوت دیدگاه من و دیگرانه:)
      کالبد (قالب) تن ما زنانه نیست، که ویژگی‌های مردانه روی آن سوار شده باشند؟
      نبابا فکر کن مثلا در پرندگان که نر و ماده داریم به جز اسپرم ها کدومشون رو میشه کالبد پایه در نظر گرفت؟:)
      اگر کالبد پایه در پستانداران رو حساب کنی سینه مردها کوچیکتره و پایه ای تر میشه در نظر گرفتش:))اندام های جنسی همتفاوت های بنیادین در شکل دارند و هیچکدوم رو نمیشه پایه ای در نظر گرفت:)در هر حال هیچکدوم از این کالبدها پایه ای نیست چون پستانداران نرینگی و مادینگی رو نساختند و باستانی تر از پدید اومدن اونهاست. و به همین خاطر فرگشت هیچکدوم پیشتر از اون یکی نیست.
      روشنگری کن! (:
      جرزن بودن که اشکالی نداره،اتفاقا در فرگشت بسیار کاربردیه:))در واقع به قدری کاربردیه که گاهی ESS میشه:)
      فرض کن درابتدا جمعیتی از سلول های جنسی داریم که هم اندازه هستند،بعد از مدتی یک جهش زنی رخ میده و بعضی سلول ها کوچیکتر میشند و اینها به خاطر اینکه هزینه کمتری میپردازند گسترش پیدا میکنند،در مقابل جهش دیگه ای رخ میده و شماری از سلول ها کمی بزرگتر میشند چون بزرگتر هستند مورد اقبال کوچیکتر ها قرار میگیرند.در اینجا ستیز ژنی به سمت بزرگتر شدن و کوچکتر شدن هرچه بیشتر سلول های جنسی میره چون راهکار پایدار فرگشتیک هستند.بزرگتر ها کم کم ثابت و کم حرکت میشند و کوچکتر ها کم کم توانایی پیدا کردن و جستجو برای بزرگتر ها رو پیدا میکنند.
      این خلاصه تئوری بوجود اومدن اسپرم و تخمک هست:)
      در بعضی جانداران هم که نر و ماده بودن نوبتیه مثل گونه ای از ماهی ها:)
      روی سخن با زنان بود!

      مردم به کار میاندیشد یک دفتر و دستکم و رایانه و ... پیش چشمشان میاید، ولی تا همین دویست
      سال پیش کار چیزی بیشتر از جان کندن و زمین کندن و کارهای بیهوده و خسته‌کننده‌ی این چنینی نبوده،
      داستانی داریم که باید بگوییم بابا مردسالاری نبوده اینها، بیشتر توسری خوری از طبیعت بوده! ((:
      من با تئوری توطئه موافق نیستم و حتی گسترش مردسالاری رو هم نتیجه گسترش میمش میدونم ولی وقتی آگاهی ها بیشتر شده مردسالاری هم شکل و روی واقعی تری پیدا کرده که نمونش رو در مورد ایران گفتم:)
      در واقع اگر فقط و فقط رنج و زحمت های کار رو در نظر بگیریم مفهوم مردسالاری رو خیلی ساده سازی کردیم:)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    7. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (02-08-2013)

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      1_اگر نر با ماده بخوابه و فرار کنه،فرگشت ماده هایی رو میپذیره که دووم بیارند.
      2_حالا اگر ماده ها به مرحله ای رسیده باشند که حاملگی به این شکل راهکار پایدار فرگشتیک شده باشه،نر برای حفط نژادش نیاز داره از ماده مراقبت کنه(میشه آسیب پذیرتر شدن ماده ها رو هم کلک ژن های ماده دونست!)
      یک نکته مهم در مورد راهکارهای پایدارفرگشتیک اینه که خیلی مهمه چه راهکاری اول به بیشینگی(اکثریت؟)برسه،بنابر این هیچ راهکاری نیست که در هر حالتی موفق باشه.
      ذهن آدم ها خیلی توسط فرهنگ تحت تاثیره،بیش از انداره داری انسانی میبینیش(مثل همون دیگرخواهی که من به اشتباه نزدیک بودم مفهوم غیر طبیعی رو وارد معادله کنم)بزار یک فرض طبیعی بیارم:)
      من یک نر هستم که به دنبال ماده میگردم==>ماده های بسیاری در دسترس هستند، یک ماده رو انتخاب میکنم(من ماده های زیادی رو با این کار انتخاب نکردم)=ماده من رو میپذیره یا رد میکنه.
      من یک ماده هستم که دنبال نر نمیگردم(معمولا)==>نرهای های زیادی در دسترس هستند، یک نر منو انتخاب میکنه=من نر رو میپذیرم یا رد میکنم.
      این مال زمانی هست که نسبت جنسیتی برابر باشه و راهکار پایدار فرگشتیک هم He-Man نباشه.

      راهکار مردها در ابتدا "گزینش گری" و راهکار زن ها "گزینش پذیری هست"در انتها فرایند وارونه میشه و زنها گزینش گر و مردها گزینش پذیر میشند،باز هم تاکید میکنم دید انسانی رو کنار بزار،در فرگشت ابتدا و انتها مهم نیست:)
      اینکه مردهای بیشتری تلف میشند یا سختی های بیشتری رو برایداشتن جفت تحمل میکنند به این خاطره که مردها بازیکن های خطرپذیر هستند نه اینکه زن ها گزینشگر باشند:))
      در واقع اگربه مرحله ژنی بریم میبینیم ژن های مرد،ژن های زن رو گزینش میکنه و وارونش هم همینه، اگر این فرایند نبود باید برتری با ژن های زن و در نتیجه تغییر نسبت جنسیتی باشه:)
      شکی در این نیست که در انسان انتخاب جنسی با ماده است، نیازی هم نیست درباره‌ی این نظریه‌پردازیهای عجیب شما صحبت بکنیم کافی‌ست به یافته‌های علمی مراجعه بکنید، که برطبق آنها نه فقط انتخاب جنسی با زن است، بلکه حتی ساختار سنتی اجتماع و خانواده هم برآمده از انتخاب زنان بوده:
      http://www.utk.edu/tntoday/2012/05/29/study-female-choice-key-evolutionary-shift
      Female Choice
      Female Mate Choice in Primates
      http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1691281

      اگر حوصله/زمان برسی تمام لینکها را ندارید این بخش را مطالعه بفرمایید:

      Mate Choice Mechanisms

      Active solicitation
      Seen in the brown capuchin- females in estrous will follow males around, making distinct vocalizations and facial expressions.

      Refusals to mate
      In vervet monkeys, females will refuse to mate and will show aggression against courting males. In a study, over half of the courting males were refused, with 10-20% involving bites and chases by the females. Since vervet males aren't much larger, females can refuse pretty easily. Also, females will cooperate to defend other females from males. In rhesus macaques, females have also been found to successfully refuse.

      Subtle signals
      In savannah baboons, there is too much sexual dimorphism for females to refuse the males and exhibit aggression toward them. Males will herd estrous females in consortships, which are short-term pairbonds that can last 1-4 days, while the female is in peak estrous. Consortships are characterized by the male's maintaining close proximity to the female. The female can decide where she wants to go, but the male follows. They are also characterized by a high frequency of mating, usually initiated by males. Also, there is a high frequency of males grooming females. (Usually, females groom males.) Although males in consort herd partners from other males, sometime a female will persistently approach other males, often of a lower rank than her current partner. Our lecturer has been studying whether or not females' approaches affect the likelihood of the consortship being challenged.
      What traits might a female select for in a mate?

      Dominance rank
      Traditional sexual selection theory predicts that females will mate with dominant males- they've shown themselves to be superior, so they must have superior genes. For example, in brown capuchins, the females solicit exclusively the dominant male, only switching to subordinates after peak fertility. This has little to do with the males' genetic qualities and more to do with their willingness and ability to protect children they have fathered. Proof: Recently deposed adult males are suddenly no longer attractive to females. Their genes haven't changed, only their rank.
      In rhesus macaques, females will maintain proximity to the lower ranking males. This has also been observed in Japanese macaques and some baboon populations. Also, in macaques in captivity, blood testes were used to establish paternity and rank was shown to not correlate with number of children fathered. Conclusion: There's a lot of variation.
      Unfamiliarity
      In langurs, patas monkeys, redtails, and blue monkeys (all polygynous species), females have been observed to mate selectively with newly transferred males. Why? Maybe to avoid harmful effects of inbreeding. In groups where known males are likely to be related to the females, it's better to mate with foreign guys.
      Another reason could be to prevent infanticide, which is typically committed by males who have just entered breeding system. Pregnant females may solicit copulation with the new guy to make him think that maybe her kid is his. Among the baboons at Gombe, females solicit more from males trying to enter than from established males. In fact, sometimes females will go a really long way to solicit new males.
      Our lecturer has also seen this in the captive population that she's been watching. Established males will herd females away from new males, but the females will be persistent in following and bugging the new guys.In Japanese macaques, female mate choice is responsible for circulation between groups. As time goes on, males rise in group rank but they also become less attractive to the females. So they leave for a new group after a few years because even though they will be of a lower rank, they'll get more sex.
      "Good genes"
      This is the most intuitively solid theory, but there's little evidence for it. In theory, females could prefer males whose genes would give their offspring good traits like health or strength. Or, they could be choosing males with some other type of (ornamental) characteristic which makes them attractive. Male squirrel monkeys, for example, seasonally increase their body size by like 25% using water and fat. Females will actively choose the really big males so maybe this seasonal weight gain is a case of "good" ornamental genes.

      Variety of mates
      Having a variety of mates is good for two reasons. First, it may prevent infanticide because since she did it with so many guys they don't know for sure that the kid isn't theirs. Second, it could induce multiple males to take care of the kid.
      This may be what is happening in Barbary macaques. Estrous females mate with numerous males every day, and the males do not interfere with each others' copulations. Males are also involved with a lot of infant care. There's not much evidence that males do more protection of infants that they're more likely to have fathered.
      Return benefits
      From Smuts' work with savannah baboons; certain male-female baboon pairs spend a lot of time grooming and spending time together at times when she's not sexually active, like when she's pregnant or lactating. these pairs are calledfriends. Females get defense from the males- males protect both her and her infants even when there's no way he could be the father. Males also hold, carry, and groom kids of their friends, as well as allow them access to good feeding areas. The males benefit by using their friends' kids as buffers against attacks from other males. Also, when the female does eventually come back into estrous, she'll be more likely to mate with her friend than with some other guy. So, she may chose who to mate with based on benefits she got or expects to get from this behavior.The difference between choice and preference

      This is an important side note. Sexual selection is a hot topic in animal behavior these days, but it's only recently that we've moved from studying male-male competition to female mate choice. This is due in part to empirical problems with figuring out how to separate the effects of female mate choice and male behavior.
      You will remember that the different sexes have often conflicting interests. An observed behavior might not represent male and female 's interests evenly. Often female mate choice will be constrained by male's tactics.Preference is desires or propensities than an individual possesses. Preference does not always result in choice. Compare this to the definition above of choice.So female mate choice is an action that can be observed and measured- it's what the female actually does. However, preference can't be so easily measured. So far investigators have only been able to measure observable behavior. We don't know how much the choice reflects females' actual preferences, since observed mating is usually a compromise between female and male interests. So female preferences can only be studied experimentally.
      So how might male behavior constrain female choice?

      Male-male competition; In baboons, it's especially intense. Dominant males have a lot of influence over what lower males do. Lower males might not be allowed to get near females so an observer can't tell whether the females prefer anyone but the highest-ranking males.
      Male coercion of females; It is very common for males attack estrous females. In one group being studied, it occurs an average of 5 times a week. One in fifty attacks results in serious injury. Males will often use aggression to initiate and maintain consortships, as well. So, females might be constrained by this too.
      But none of this has been tested. This is what our lecture set out to figure out;

      انتخاب جنسی با زن است.
      انتخاب زنان به کُل فرگشت انسان شکل داده.
      جوامع بدوی و فرهنگ‌های امروز هم برآمده از همراهی و تناسب با این اصول بوده‌اند.
      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    9. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (08-07-2013),Mehrbod (02-08-2013),Russell (02-08-2013)

    10. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      1_اگر نر با ماده بخوابه و فرار کنه،فرگشت ماده هایی رو میپذیره که دووم بیارند.
      2_حالا اگر ماده ها به مرحله ای رسیده باشند که حاملگی به این شکل راهکار پایدار فرگشتیک شده باشه،نر برای حفط نژادش نیاز داره از ماده مراقبت کنه(میشه آسیب پذیرتر شدن ماده ها رو هم کلک ژن های ماده دونست!)
      یک نکته مهم در مورد راهکارهای پایدارفرگشتیک اینه که خیلی مهمه چه راهکاری اول به بیشینگی(اکثریت؟)برسه،بنابر این هیچ راهکاری نیست که در هر حالتی موفق باشه.
      ذهن آدم ها خیلی توسط فرهنگ تحت تاثیره،بیش از انداره داری انسانی میبینیش(مثل همون دیگرخواهی که من به اشتباه نزدیک بودم مفهوم غیر طبیعی رو وارد معادله کنم)بزار یک فرض طبیعی بیارم:)
      ...
      undead جان با فرنودسار فازی (fuzzy logic) یا کوانتومیک می‌سخنی؟

      سرانجام مردسالاری داریم یا نداریم؟ نمیشود که مردسالاری داشته باشیم ولی مردسالاری نداشته باشیم!

      سرانجام مادینه می‌گزیند یا نرینه؟ نمیشود که هم مادینه بگزیند، هم نرینه بگزیند، هم نرینه نگزیند، هم مادینه نگزیند! در گزینش یکی می‌گزیند، یکی گزیده میشود!

      گزیدن ≠ خودنماییدن / خودنمودن

      یک نرینه (پسر) میتواند چنانکه در نوشتار بالا آمد خودنمایی کند (ذهنی مادینه را برای همخوابگی بپذیرد {95% زمانها؟}) تا مادینه (دختر) او را بگزیند!

      در کاربرد واژگان باریکبینی شود:

      گزینش [فیزیکی] = دست به گزینش میان چند گزینه و دگرگزینه (alternative) زدن.
      پسندش = نرینه میتواند مادینه را برای همخوابگی بپسندد که در خودش «گزینش ذهنی» دارد، ولی گزینش فیزیکی نه.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    11. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-08-2013)

    12. #7
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      undead جان با فرنودسار فازی (fuzzy logic) یا کوانتومیک می‌سخنی؟

      سرانجام مردسالاری داریم یا نداریم؟ نمیشود که مردسالاری داشته باشیم ولی مردسالاری نداشته باشیم!

      سرانجام مادینه می‌گزیند یا نرینه؟ نمیشود که هم مادینه بگزیند، هم نرینه بگزیند، هم نرینه نگزیند، هم مادینه نگزیند! در گزینش یکی می‌گزیند، یکی گزیده میشود!

      گزیدن ≠ خودنماییدن / خودنمودن

      یک نرینه (پسر) میتواند چنانکه در نوشتار بالا آمد خودنمایی کند (ذهنی مادینه را برای همخوابگی بپذیرد {95% زمانها؟}) تا مادینه (دختر) او را بگزیند!

      در کاربرد واژگان باریکبینی شود:

      گزینش [فیزیکی] = دست به گزینش میان چند گزینه و دگرگزینه (alternative) زدن.
      پسندش = نرینه میتواند مادینه را برای همخوابگی بپسندد که در خودش «گزینش ذهنی» دارد، ولی گزینش فیزیکی نه.
      you don't have to be a rocket scientist
      تلاش کردم به ساده ترین زبون ممکن بگم:))
      طبیعت نمیتونه مردسالار باشه چون مردسالاری یک مفهوم انسانیه.اگر ما به سیل ها نگاه کنیم(که حرم سرا دارند) و بگیم جامعه مردسالاری دارند یک حرف احمقانه زدیم!:))
      ولی اگر رفتار انسان رو نگاه کنیم و بعد بخوایم بگیم یک فرهنگ مردسالاره،اتفاقا ممکنه چنین چیزی باشه.

      خب کجای این دشواری داره یا نیاز به منطق فازی داره؟!:)

      حالت های ممکن رو در در پاسخ امیر نوشتم از لحاظ ژنی چیزی به نام گزینش(مخصوصا با این تفسیری که به ما فکر کنیم آگاهانست)نرینه یا مادینه نداریم در بلند مدت مفهوم گزینش جنسی بهتره.
      از نگاه فردی میتونه وجود داشته باشه ولی به ندرت تنها هست و همراه با رویایی مرد-مرد هست(مردی که بقیه مردها رو مغلوب کنه صاحب زن میشه)
      Female Antelopes Fight for Fine Mates: Scientific American
      در ضمن حتی رقابت بین ماده ها هم وجود داره،این رو نگاه کن، برای نر های بهتر:)
      ویرایش از سوی undead_knight : 02-10-2013 در ساعت 12:41 PM
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    13. #8
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      دوستان منبع مناسب علمی درباره سایر ساختارهای اجتماعی جنسیتی دارند؟وچطور ساختارهای خیلی متفاوت با جوامع خودمون از نظر بیولوژیکی و فرگشتی توجیه میشوند؟

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (02-09-2013)

    15. #9
      سرنویسنده یکم
      Points: 20,328, Level: 89
      Level completed: 96%, Points required for next Level: 22
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      shirin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,006
      جُستارها
      9
      امتیازها
      20,328
      رنک
      89
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,097
      از ایشان 2,534 بار در 930 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      6 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      امیر اگه شریک جنسیت خودارضایی میکرد شاید مهمترین دلیلش این باشه که تو قادر نیستی اونو ارضا کنی پس به جای خیانت دونستن رفتار اون بهتره رفتار خودتو اصلاح کنی.مردسالاری یه رفتار غیرطبیعی غیرقابل تصور نیست که شما اینهمه علیه ش جبهه میگیرید. مرد سالاری یعنی مرد حرف اول و آخر رو بزنه. ممکنه یه خانواده زن سالاری حاکم باشه یا هم فرزندسالاری. اینقدر عمل وحشتناکی نیست که وقتی این لغت رو به کار میبریم سعی میکنید خودتون رو ازش مبرا کنید . یا وانمود کنید همچین چیزی اصل وجود نداشته در طول تاریخ. همینکه امیر میخواد سلطه داشته باشه رو شریک جنسیش یعنی میخواد سالار باشه. همینکه دلش میخواد تعیین کننده باشه و برای طرف مقابلش تصمیم بگیره بهش میگن مردسالاری. ادیان ابراهیمی همشون ادیان مردسالارانه و زن ستیزانه هستن. یعنی مردان همه کاره و زنان هم جزیی از اموال مردان به شمار میرن.در مورد انتخاب جنسی چیزی که من از این جمله برداشت میکنم انتخاب همسر یا جفت هست. که معمولا تا امروز من هر چی دیدم این مرد هست که درخواست ازدواج میده نه زن. که زن میتونه قبول کنه یا نکنه. که اگه مرد دیگه ای بهش پیشنهاد نداده باشه ناچارا قبول میکنه. یعنی یه دختر باید منتظر بشینه تا یه پسر بیاد بهش پیشنهاد بده. تو اکثر جوامع هم همینطوره. حالا شما برو ده تا کتاب بیار که غیر از این نوشته باشه، احتمالا یا منظور از انتخاب جنسی یه چیز دیگه هست یا اون کتابا در مورد زنان و مردان یه سیاره دیگه نوشته شده.

    16. یک کاربر برای این پست سودمند از shirin گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (02-09-2013)

    17. #10
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shirin نمایش پست ها
      مردسالاری یه رفتار غیرطبیعی غیرقابل تصور نیست که شما اینهمه علیه ش جبهه میگیرید. مرد سالاری یعنی مرد حرف اول و آخر رو بزنه. ممکنه یه خانواده زن سالاری حاکم باشه یا هم فرزندسالاری. اینقدر عمل وحشتناکی نیست که وقتی این لغت رو به کار میبریم سعی میکنید خودتون رو ازش مبرا کنید . یا وانمود کنید همچین چیزی اصل وجود نداشته در طول تاریخ. دیان ابراهیمی همشون ادیان مردسالارانه و زن ستیزانه هستن. یعنی مردان همه کاره و زنان هم جزیی از اموال مردان به شمار میرن.
      مردسالاری به این معنا وجود داشته: «مردانگی ستایش و زنانگی تقبیح می‌شده». اما خود ِ این مردانگی هیچ پیوندی با مردبودگی نداشته، مردان هم باید تمام عمر برای هماهنگی با آرمانهای آن تلاش می‌کرده‌اند و از بدو تولد تا لحظه‌ی مرگ برای باقی ماندن تحت آن می‌کوشیده‌اند. سودبرندگان نهایی ِ آنهم چنانکه مهربد به روشنی توضیح داد زنان بوده‌اند، زیرا وظیفه‌ی مراقبت و نگهداری و تامین اجتماعی، اقتصادی و امنیتی را دیگری برایشان برعهده می‌گرفته و از تمامی نوسانات خارجی در امان بوده‌اند. «ناموس پرستی» برای مثال، یکسره و تماما به زیان مردان و به سود زنان است. ادیان ابراهیمی همگی با هر معیاری شدیدا ضدبشری هستند و احکام جنسیتی آنها یک مقدار به زیان هر دو جنس است، مثلا در اسلام مرد موظف به جهاد است اما زن نیست، یا مرد باید ختنه بشود اما زن نه و ... مشکل شما آنست که سوی دیگر را نمی‌بینید، البته تقصیر شما هم نیست وظیفه‌ی خود ما مردان بوده که اینها را یادآوری بکنیم.. وانگهی چون از نوکری برای سیستم/زنان لحظه‌ای امان نبوده و نیست، کمتر مردی به مرحله‌ای از بلوغ فکری می‌رسد که اینهمه بی‌عدالتی را ببیند.

      همینکه امیر میخواد سلطه داشته باشه رو شریک جنسیش یعنی میخواد سالار باشه. همینکه دلش میخواد تعیین کننده باشه و برای طرف مقابلش تصمیم بگیره بهش میگن مردسالاری. ا
      1. اسم آنچه من می‌خواهم سلطه نیست، طرف من همیشه حق انتخاب دارد و هر لحظه که نخواست می‌تواند برود. بدبختی/خوشبختی اینجاست که نمی‌رود. پس من برای حق انتخاب زن ارزش قائلم و آنرا پیشفرض هر رابطه‌ی مبتنی بر علاقه و احترامی تلقی می‌کنم، شما نیستید و آنرا رابطه‌ای یک طرفه مبتی بر سالاری و سلطه‌ورزی می‌بینید.
      2. مردسالاری طبق تعاریف فمینیستی یعنی سیستمی که در آن مردها بهره می‌برند و زنان بهره می‌دهند، مردان مسلط هستند و زنان تسلیم. چنین چیزی تخیلی‌ست و هرگز وجود نداشته، چنانکه گفته شد ۹۰٪ مردان خودشان نوکر بوده‌اند و هیچ نقشی در کنترل زندگی‌شان نداشته‌اند، این اولین ایراد. دومین ایراد اینست که اگر به راستی چنین توطئه‌ی بین‌المللی ِ فرازمانی/فرامکانی وجود می‌داشت، چرا برخی وجوهات زندگی هنوز برعلیه مردان هستند؟! چرا ما زنان را به زور به جنگ نمی‌فرستیم؟ چرا از آنها هم در منزل و هم در بیرون کار نمی‌کشیم؟ و ... چگونه است که در تمامی تمدن‌های بشر در سرتاسر تاریخ، مردان همواره بیشتر کار کرده‌اند، بیشتر مسئولیت داشته‌اند و بیشتر کشته شده‌اند؟ پس مردسالاری کجا بوده؟


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shirin نمایش پست ها
      .در مورد انتخاب جنسی چیزی که من از این جمله برداشت میکنم انتخاب همسر یا جفت هست. که معمولا تا امروز من هر چی دیدم این مرد هست که درخواست ازدواج میده نه زن. که زن میتونه قبول کنه یا نکنه. که اگه مرد دیگه ای بهش پیشنهاد نداده باشه ناچارا قبول میکنه. یعنی یه دختر باید منتظر بشینه تا یه پسر بیاد بهش پیشنهاد بده. تو اکثر جوامع هم همینطوره. حالا شما برو ده تا کتاب بیار که غیر از این نوشته باشه، احتمالا یا منظور از انتخاب جنسی یه چیز دیگه هست یا اون کتابا در مورد زنان و مردان یه سیاره دیگه نوشته شده.
      درخواست ازدواج دادن هم به این دلیل است که زنان زیر بار سنگین دست ردخوردن به سینه‌شان نمی‌روند، اگرنه هیچ قدرت به خصوصی در اختیار مرد قرار نمی‌دهد، زیرا همانطورکه گفتید زن می‌تواند بپذیرد یا نه(تمام اهمیت و ارزش و قدرت هم در کلام آخر است). اینهم که معیار مردان برای دادن یا ندادن پیشنهاد چیست باز ارزش چندانی ندارد زیرا شما هم برای پذیرفتن/نپذیرفتن نه همان اندازه، چندین برابر معیارهای گوناگون برای سنجیدن دارید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shirin نمایش پست ها
      امیر اگه شریک جنسیت خودارضایی میکرد شاید مهمترین دلیلش این باشه که تو قادر نیستی اونو ارضا کنی پس به جای خیانت دونستن رفتار اون بهتره رفتار خودتو اصلاح کنی.

      بله، اصلا مگر ممکن است زنی کژرفتار باشد؟ همه چیز تقصیر ماست... از جمله اینکه بسیاری دختران ایرانی بدلیل اشتیاق جهت فریب پسران و کشیدن آنان به دام ازدواج تا سنین بالا باکره می‌مانند و از آنجاکه قادر به سکس درست نیستند، (طبیعتا) جلقی می‌شوند... اگرنه از آغوش من تا بحال کسی ناراضی بیرون نرفته.
      زنده باد زندگی!

    18. 6 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (02-09-2013),Mehrbod (02-09-2013),nirvana (02-09-2013),Russell (02-09-2013),shirin (02-09-2013),undead_knight (02-13-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 6 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 6 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
      از سوی Mehrbod در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 2182
      واپسین پیک: 08-12-2018, 12:19 AM
    2. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار هماندیشی
      پاسخ: 161
      واپسین پیک: 03-15-2013, 08:51 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •