این دیگر چه جور نگرشی است؟ انگیزههای پنهان پشت همه چی هستند،
انگیزههای پشت این سریال آن اندازه آشکار هستند که هتا نمیتوانیم به آنها پنهان بگوییم.
تئوری توطئه چنانکه از نام آن برمیاید، در راستای "توطئه" است، توطئه بار منفی دارد، یعنی شما میخواهید
به یک آماج ناپسندی برسید، ولی راه رسیدن به آنها بسته است، پس با پنهانکاری وانمود میکنید که آماجتان چیز دیگری است.
برای نمونه آمریکا میخواهد به عراق حمله کند (آماج ناپسند)، پس برجهای دوقلوی خودش را با
پنهانکاری
میترکاند تا وانمود کند که آماجش برای جنگ چیز دیگری (ستیز با تروریسم) است: پوشاندن آماج راستین (بالا کشیدن نفت!)
در ساخت این سریالها که کسی هتا رنج پوشاندن این آماج را هم نمیدهد، هر سازندهای خواه ناخواه یک شماری ارزشهای درونی و سوگیریها دارد که اینها هستند:
1- فروش هر چه بیشتر = پول
2- بالا بردن ارزش خود = جایگاه (مقام)
3- گسترش باورهای خود = باورها (memes، باورهای دینی، ..)
...
در اینجا سفسته [تئوری توطئهخوانی] است اگر بگوییم
تنها خواسته سازندگان از هر چه ساختهاند پول (1) بوده و دیگر انگیزهها را نادیده بگیریم.
در کنار همه اینها، تئوری توطئه خواندن یک چیز بتنهایی هم نمیگوید که حق با شماست، تنها میگوید که گِرایند (احتمال) اینکه
آنچه تئوری میگوید راست نباشد بسیار بالا است، چرا که جهان پیچیده است و نمیتوان عملیات گسترده را با پنهانکاری بی کم و کاست انجامید.
این ببایست قانون نیست، گاهی هم میتوان.