منظور شما را البته متوجه هستم، اما گمان می کنم فرض وجود اراده آزاد برای این مسئله ضروری نیست.
ظاهراً تعریف شما از خردمندی، اراده آزاد را مستلزم می دارد. در مسئله ما، معیار خردمندی ماکزیمم کردن سود است و نگران چیزی بیشتر از این (افتخار، نا امیدی) نیستیم.
یک نکته در مورد خردمندی به ذهن من می رسد: یک شخص مطلقاً خردمند را در نظر بگیرید. اگر فرض کنیم در هر لحظه، یک گزینه خردمندانه ترین انتخاب است، آیا رفتار این شخص دیترمنیستیک نخواهد بود؟