البته عراق هم کشور باستانی با تمدنی عظیم است ، فکر نکنیم که ما چه بودیم و بقیه از زیر بته عمل آماده اند.
البته عراق هم کشور باستانی با تمدنی عظیم است ، فکر نکنیم که ما چه بودیم و بقیه از زیر بته عمل آماده اند.
"A Land without a People for a People without a Land"
Anarchy (04-02-2011)
عراق برای نخستین بار سال 1919 از امپراطوری عثمانی جدا شده و به دست بریتانیا افتاده و در سال 1932 بوجود آمده ! همچین تمدنی هم نداره - آن آثاری هم که درش باقی مانده بقایای امپراطوری های پارس ها و بابلیان و عثمانی ها و ... هست و گرنه خود عراق چیزی نداره .
ولی داستان ایران فرق داره ، در فهرست کشور های باستانی و تمدن های کهن ایران در صدر قرار دارد - یعنی کهن ترین کشور دنیاست (3200 سال قبل از میلاد مسیح !)
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of...#Sortable_list
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
خوب چیزی که هست مردم ایران امروزی اگر چه با سایر قومیت ها ترکیب شدند ولی بومی همون منطقه هستند ، ولی مردم امپراطوری بابل خیلی وقته که چیزی ازشون نمانده و آن چیزی که امروز در عراق وجود داره مردمان بومی و بابلیان نیستند ، یه جورایی منقرض شدند .
البته همان طوری که دوستاند گفتند ، این که چه بودیم نه مهم است و نه افتخار ، این که چه هستیم و قرار است چه بشویم مهم است .
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (04-02-2011)
من با بخشی از سخنان جناب امیر و مهربد موافقم.
در آنجا با جناب مهربد موافقم که تاکید میکنند بر ماهیت انسانی که ما خانواده خودمان را بیش از همسایه خود و همسایه خود را بیش از یک غریبه دوست میداریم و دل و دیده با هم ارتباط دارند(البته به حقوق انسانها احترام میگذاریم و بعنوان یک انسان دوستشان میداریم)،حتی در اینکه ما انسانها را بیش از شانپانزه دوست میداریم که پسر عموهای ما هستند هم جای تامل جایز است،ولی جای خحالت و ندامت ندارد.
حال که عده ای (نه همه) اعراب به محل زندگی هموطنان ما چشم دارند و سعی دارند با تغییر نام حیاط پشتی خانه ما آنرا صاحب شوند شایسته نیست از آن پاسداری نکنیم.
و البته در اینکه با وجود تفاوتهای فرهنگی که داریم با تقریب خوبی فرق چندانی با یک فرد سکولار عراقی (نه آنهایی که حقوق ایرانیان را به رسمیت نمیشناسند) نداریم نیز موافق هستم.هر آنچه پدران ما بوده اند برای خودشان بوده اند و شرم و افتخار ما هم به عضویت در گروهی بعنوان ایرانیان اگر قرار است باشد به آنچه هستیم است نه آنچه بودیم.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
تمرين:
پارسی سره «خط را به دایره مماس میکنیم» چه ميشود؟
پاسخ: «درازکی را بر گردکی میمالیم»
![]()
ویرایش از سوی Babak : 02-09-2011 در ساعت 03:09 PM
اگر خدا وجود میداشت، من فکر میکنم که بعید است او آنقدر بیهوده و لوس باشد که از اینکه افرادی در وجود داشتن او شک کنند آزرده شود. «برتراند راسل»
Anarchy (04-02-2011)
من ميخواستم نشان دهم كه به جای فارسی ميتوان گفت پرشين ولی خيلی چيزها هم نميتوان گفت. يعنی به نظر من هر كس نبايد ساز خود را بزند. البته همه آزاد هستند اما اگر ميخواهند كسی حرفشان را بفهمد نبايد زياد افراط و تفريط كنند. پارسی صحبت كردن بايد توسط يك جمع متشكل از تعدادی انسان اديب ترويج شود نه هر كسی در اينترنت يا جای ديگر برای خودش لغت اختراع كند يا رسم الخط خود را داشته باشد. به نمونه خندهدار زير توجه كنيد:
http://www.adabestanekave.com/
اگر خدا وجود میداشت، من فکر میکنم که بعید است او آنقدر بیهوده و لوس باشد که از اینکه افرادی در وجود داشتن او شک کنند آزرده شود. «برتراند راسل»
خوب درست گفته - ما در فارسی الف تنوین ندارم اصلن - پس یا باید ننویسیم "حتی" یا اگر مینویسیم آن را به گونه ای بنویسیم که در الفبایمان موجود است مثل "حتا" ، و یا ما در فارسی ً نداریم پس شما نمیتوانید بنویسید مثلا و بعد بخوانید مثلن !
همچنین هر حرفی در عربی صدای خاص خودش را دارد یعنی هر آنچه نوشته میشود - خوانده میشود. ولی در فارسی شما اگر بنویسید صابون یا ثابون یا سابون هر سه را سابون خواهید خواند . گیرهایی مانند این را به ابفبای عربی اضافه کنید متوجه میشوید چرا زبان پارسی که از نظر گرامی زبان بسیار ساده ایست هرگز نتوانسته خود را به صورت جهانی گسترش دهد و مردمان کشور های دیگر خیلی کم علاقمند به یادگیری این زبان هستند ، آنهایی هم که علاقمند هستند اغلب خواند و نوشتن پارسی را نمی آموزند چرا که طبق آخرین تحقیقات یادگیری الفبای عربی برای مغز "دشوار" است .
http://www.bbc.co.uk/persian/science...rd_brain.shtml
ما ایرانیان خودمان در رابطه با استفاده از این الفبا دچار مشکل هستیم ، اولیش نوشته شدن از راست به چپ که باعث شده در زمینه های نرم افزاری و ارتباط با زبانها و ملیت های دیگر مشکل داشته باشیم .
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
باور کنید من هم کارهای مهمتری دارم تا اینکه بنشینم از سرچشمههای پارسی زبان
مادریام را زنده کنم. اما از آنجاییکه فرهنگستان زبان پارسی کارهای مهمتری مانند پیدا کردن
کشلقمه و درازلقمه برای پیتزا و ساندویچ دارد، این وظیفه هم خواه ناخواه روی دوش ما افتاده است.
به هر روی، من از همین تارنمایی که گفتید یک نوشته را به زبان «فارسی»ای که تا همین چند دهه پیش با آن
میخواندند و مینوشتند رونوشت میکنم، تا ببینید که همین دم که گفتگو میکنیم، زبان ما چه اندازه پارسی و پالایش شده است:
کتاب آبی جلد 5 بخش 1
اکنون من همین نوشته را به پارسی و نگارش امروزین بازنویسی میکنم، ببینید کدامیک زیباتر و فهمیدنیتر است:مجلس
در جلسه سوم رییسالوزراء (؟) محتشمالسطنه را بسمت وزارتخارجه معرفی نمود.
در جواب استیضاح وزیر تازۀ (ۀ؟) امور خارجه اظهار داشت که دولت درصدد است
در فارسدر تحت فرمان صاحبمنصبان (؟) خارجه تشکیل قوۀ ژاندارمری (؟) نماید.
برای انجام این مقصود به دولت ایطلالیا (ایطالیا؟) اظهار شده ولی دولت مزبور وجهی برای اجابت
تقاضای دولت ایران (وجهی برای اجابت؟؟) نداشته است. پس از آن به دولت سوئد رجوع
گردیده تلگرافی از وزیر مختار ایران در پاریس مشتمل بر شرایطی که دولت سوئد با آن شرایط صاحبمنصبان مزبور را میدهد رسیده و مطلب به کمیسیون خارجۀ مجلس رجوع شده (این بند را من هم نفهمیدم).
در خاتمه اظهار داشت دولت جدإ مصمم است در فارس اعادۀ نظم نماید.
چیزی که درباره زبان ما بسیار زیبا و خواستنی است این است که اگر شما نوشته بالا را به یک آدمی که هیچ چیزمجلس
در جلسه سوم، نخستوزیر، محتشمالسطنه را برای وزارت امور بیرونی نامزد نمود.
در پاسخ به بازخواست وزیر تازه امور بیرونی نیز وی چنین گفت که دولت،
در پی این است که زیر فرمان دولتمردان، در استان پارس به درست کردن شهربانی بپردازد.
در پی رسیدن به این آماج، از دولت ایتالیا درخواست کمک شده است،
ولی دولت مذکور انگیزهای برای رسیدگی به درخواست ایران در خود ندیده است.
در پی آن، درخواستی تلگرافی به دولت سوئد فرستاده شده و سر انجام
درخواست به کمیسیون امور بیرونی کشور بازگشت داده شده است. وی همچنین
در پایان، یکبار دیگر بیان کرد که دولت براستی در پی سازماندهی استان پارس میباشد.
از امور دولتی نمیداند هم نشان دهید، از آنجاییکه واژگان پارسی بند-بند درست میشوند آن را بسادگی خواهد فهمید.
سیاهه واژگان پارسی:
- نخستوزیر = رییسالوزرا
- پایه = سمت
- نامزد نمود = معرفی نمود
- پاسخ = جواب
- تازه = تازۀ
- در پی = در صدد
- آماج = مقصود
- ایتالیا = ایطالیا
- فرستاده شده = اظهار شده
- بازگشت = رجوع
- انگیزهای = وجهی
- شهربانی = ژاندارمری
- رسیدگی = اجابت
- امور بیرونی = امور خارجه
- در پایان = در خاتمه
- بیان کرد = اظهار داشت
- براستی = جدا
- استان پارس = فارس
- سازماندهی = اعادۀ نظم
ویرایش از سوی Mehrbod : 02-13-2011 در ساعت 03:12 AM
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)