• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 6 نخستیننخستین 123456 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 11 به 20 از 73

    جُستار: بررسی سیستم‌های فرمانگری (آنارشی/دیکتاتوری/دموکراسی/…)

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      من در مورد آنارشیسم این رو پیشنهاد میکنم بخونید برای پیش نیاز بحث به نظر خوب میاد :

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%...8C%D8%B3%D9%85

      ولی با توجه به نظام سیاسی جهانی و جمعیت بسیار زیاد انسانها ، تشکیل چنین جامعه و حکومتی غیر ممکن است و نمیتوان یک کشور را به پیش برد چرا که هر کسی ساز خودش را میزند ، به خصوص در مورد ایرانیان که دو نفرشان نمیتوانند با هم کنار بیایند .

      این شرایط درست میشه مثل یک قایق در دریا که از هر طرفی به آن نیرویی وارد میشود و برای همین مدام در یک حوضه ی کوچک درجا میزند .


      و شگفتا (یا حضرت الاسپاگتی) که خود ویکی‌پدیا با سیستمی آنارشیسم‌گونه درست شده است!!

      یکی از چیزهای بسیار جالب درباره ویکی‌پدیا این است که بنیانگذار آن، پیش از راه‌اندازی
      ویکی‌پدیا و برای گرفتم سرمایه لازم با هر کس که ایده راه‌اندازی «یک دانش‌نامه آزاد که هر کس
      توانایی ویراش نوشتارهای آن را داشته باشد» را توضیح می‌داده است، او را آدمی رویاپرداز
      دانسته و به وجود آمدن چنین دانش‌نامه‌ای را اگر ناشدنی نه، بیهوده و ناکاربردی می‌خواندند.

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),Ouroboros (01-23-2011),Soheil (04-27-2013),sonixax (01-23-2011)

    3. #2
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      و شگفتا (یا حضرت الاسپاگتی) که خود ویکی‌پدیا با سیستمی آنارشیسم‌گونه درست شده است!! یکی از چیزهای بسیار جالب درباره ویکی‌پدیا این است که بنیانگذار آن، پیش از راه‌اندازی ویکی‌پدیا و برای گرفتم سرمایه لازم با هر کس که ایده راه‌اندازی «یک دانش‌نامه آزاد که هر کس توانایی ویراش نوشتارهای آن را داشته باشد» را توضیح می‌داده است، او را آدمی رویاپرداز دانسته و به وجود آمدن چنین دانش‌نامه‌ای را اگر ناشدنی نه، بیهوده و ناکاربردی می‌خواندند.
      ویکی پدیا یک وبسایت است ، نه یک جامعه - در ویکی پدیا اگر کسی خرابکاری بکند به راحتی و بدون هزینه قابل بازگشت است ولی در یک جامعه چنین خبری نیست .

      اصولن مقایسه ی ویکی پدیا با یک جامعه کار درستی نیست ، تازه در همان ویکی پدیا هم یک تیم مدیریتی (حکومت) وجود دارد که کاربران را کنترل میکنند - همچنین یک هسته ی قدرتمند هم برای اتوماسیون قرار دارد که کنترل کاربران را برای تیم مدیریتی راحت تر میکند .

      ولی اگر بخواهیم ویکیپدیا را با جامعه قیاس کنیم (قیاس مع الفارق) ، ویکیپدیای فارسی یک نمونه بسیار خوب از شکست چنین سیستمی در مورد فرهنگ ایرانی است .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),Russell (01-24-2011)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      ویکی پدیا یک وبسایت است ، نه یک جامعه - در ویکی پدیا اگر کسی خرابکاری بکند به راحتی و بدون هزینه قابل بازگشت است ولی در یک جامعه چنین خبری نیست .

      اصولن مقایسه ی ویکی پدیا با یک جامعه کار درستی نیست ، تازه در همان ویکی پدیا هم یک تیم مدیریتی (حکومت) وجود دارد که کاربران را کنترل میکنند - همچنین یک هسته ی قدرتمند هم برای اتوماسیون قرار دارد که کنترل کاربران را برای تیم مدیریتی راحت تر میکند .

      ولی اگر بخواهیم ویکیپدیا را با جامعه قیاس کنیم (قیاس مع الفارق) ، ویکیپدیای فارسی یک نمونه بسیار خوب از شکست چنین سیستمی در مورد فرهنگ ایرانی است .

      درود،
      خوب این می‌شود یک استدلال دیگر sonixax گرامی، اینکه چیزی «ناشدنی»
      است با اینکه پیاده‌سازی آن پیش‌بینی ناپذیر است دو چیز سراسر دگرسانی هستند.

      من البته با فلسفه شما که نمی‌خواهید هیچ چیز تازه‌ای را برای ایران خودمان، مگر همان چیزی
      که پیشتر در غرب آزمون شده است برگزینید را، آشنایی دارم و آن را دوراندیشی بایا و بسیار خوبی
      هم می‌دانم؛ ولی همچنان، فرنود اینکه ایدئولوژی‌های دیگر را به سادگی با یک برچسب «نشدنی و محال» دور بیاندازیم نمی‌شود.


      پ.ن. درباره ویکی‌پدیای پارسی، چرا آن را شکست‌خورده می‌دانید؟

    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-24-2011),Russell (01-24-2011),sonixax (01-24-2011)

    7. #4
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      پ.ن. درباره ویکی‌پدیای پارسی، چرا آن را شکست‌خورده می‌دانید؟

      ویکی پدیای فارسی به کل با زبانهای دیگرش فرق دارد - هر کسی به جای اینکه با استفاده از منابع و ریفرنس های معتبر بخواهد مطلبی را ویرایش کند بسته به سلیقه خود این کار را میکند و مطالب هر روز تغییر میکنند (تصحیی نمیشوند ، تغییر میکنند زمین تا آسمان) و وقتی یک مطلب فارسی را با زبانهای دیگرش مقایسه میکنیم متوجه میشویم که خیلی پرت و پلاست مگر مواردی خاص که معمولا در مورد تکنولوژی هستند .
      یک نگاهی به صفحه شخصی آرش بیخدا در ویکیپدیا ی فارسی بیندازید - جمع کرد از آنجا رفت .
      خلاصه ویکی پدیای فارسی نماد کامل عدم هماهنگی و همدلی جامعه ایرانی است - بلبشویی است ، اسلامگرایان و مسلمانان تا یک مطلبی که خوششان نمی آید میبینند میزنند شهیدش میکنند (ارتش سایبری و حکومت رو جدا فرض کنید ، چون آنها رفتنی هستند) - عکس همین موضوع هم هست . شما برای امتحان یک مطلب خاص رو برای مدتی در ویکی پدیا فارسی تحت نظر بگیرید متوجه منظور من میشوید .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-24-2011),Mehrbod (01-24-2011),Russell (01-24-2011)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      اگر به یکی از دو اصل بنیادین تقریبا تمامی ِ انواع آنارشیسم، یعنی تلاش و ارجحیت برای اعتلای ِ «فردیت» عنایت بکنید، آشکار می شود که با محور قرار دادن ِ چنین اصلی در یک اندیشه، ارائه ی ِ تعریفی یک خطی و سر راست از آن تا چه حد دشوار، و ارتباط و نحوه ی ِ باور به آن تا چه اندازه شخصی خواهد شد. چنانکه رودولف روکه می گفت «من آنارشیست نیستم از آن جهت که آن را پاسخ نهایی_به دشواری های بشر_می دانم، آنارشیستم از آن جهت که باور دارم چنین چیزی وجود ِ خارجی ندارد». اغلب ما مورد این انتقاد قرار می گیریم که بدلیل گستردگی و عدم ارائه ی ِ چنین تعریفی، در ِ نقدی اساسی و بنیادین به اندیشه های خود را از پیش می بندیم. با در نظر گرفتن ِ این موضوع، ضمن ِ تشکر از دوستان بابت ِ پیش بردن ِ گفتگو، من نکاتی را از دیدگاه ِ خود به این بحث اضافه خواهم کرد.

      آنارشیسم دادخواهی ِ فرد در تعارض با جامعه، تاریخ، خانواده و دیگر نهادهای ِ تحمیلی ِ قدرت است. تلاشی قطعا آرمانگرا برای بازگرداندن ِ اصالت از جمع به فرد، یا به نوعی بازگشت به سرچشمه های ِ آغازین و دلایل ِ ابتدایی ِ شکل گیری ِ جامعه. جایی میان راه، فراموش شد که «جامعه» از آغاز برای بقای ِ اصلح ِ فرد اختراع شده بود نه بالعکس. آنارشیسم به ما می آموزد که اساس ِ جرم، بی عدالتی، تقلب و شکاف خوردگی ِ جامعه برآمده از و شکل گرفته در ارتباط با، مفهوم ِ کلی ِ «سرکوب» است، و برای چاره جویی ما را به بازنگری در اصولی اغلب از قبل پذیرفته شده همانند نیاز به کنترل ِ دائم، ترس از عواقب و الزام ِ حقیقی و عینی سرکوب دعوت می کند. این دیدگاه از هرجهت ذات باور است، و به «نیک سرشتی» انسان اعتقاد دارد، طبق این آموزه انسانها موجوداتی ذاتا مایل به زندگی ِ اجتماعی و همکاری با یکدیگر هستند نه دزدها، متجاوزان، قاتلان و راهزنانی که اگر پلیس نباشد مشغول به غارت ِ یکدیگر می شوند. بر این اساس، ما معتقدیم اگر قانونی نباشد، قانونی شکسته نخواهد شد، اگر مالکیت نباشد، دزدی نخواهد شد، و اگر دولت نباشد سرکوبی اتفاق نخواهد افتاد.

      آنارشیسم در برابر اخلاقیات ِ انتزاعی و مبتنی بر نفع باوری و سودجویی، اخلاقیات ِ عینی و مبتنی بر رضایتمندی و اعتلای ِ نیک سرشتی انسانی را موعظه می کند. از این جهت در توضیح ِ رفتار کسی که شنا بلد نیست اما برای نجات جان ِ یک کودک در حال غرق شدن به رودخانه می زند دچار کمبود ِ استدلال نمی شود، و بجای تلاش برای برقرار کردن ِ «نظم» جامعه را به برقراری ِ «هماهنگی» دعوت می کند.

      بهترین نمودهای ِ عملی آنارشیسم در تاریخ به گواه ِ «بسیاری» از باورمندان به این عقیده «کمون پاریس» و «انقلاب آنارشیستی اسپانیا»ست، که هر دو از جمله آزادترین، پر مشارکت ترین و رنگارنگ ترین جوامع تاریخ بشر بوده اند.

      پیرامون ِ «هرج و مرج» و «آشوب طلبی» دیدگاه های ِ بسیار متفاوتی میان آنارشیستها وجود دارد، اغلب این دیدگاه ها خشونت را رد می کنند، و تقریبا تمامی ِ آنها جامعه ی ِ ایده آل خود را عاری از هرگونه خشونتی، در هر بُعد و حالتی تصویر می کنند. خود ِ من شخصا موافق هرگونه خشونت برعلیه دولت، و قانون گریزی بطور عام هستم، مگر آنکه به شخصی انسانی آسیبی مستقیم وارد بکند.

      پیرامون ِ تفاوتها میان ِ آنارشیسم و کمونیسم بسیار گفته شده، آنچه من اشاره به آنرا لازم می دانم اینست که برخلاف ِ تصور ِ عموم این تفاوتها محدود به دیدگاه های ِ متفاوت درباره ی ِ نحوه ی ِ کشورداری در دوران ِ «پس از انقلاب»(باور به دولتی وسیع و حاکم بر ابزار تولید در یک جبهه و اعتقاد به عدم لزوم ِ وجود هرگونه دولت در طرف مقابل)نمی شود. کمونیستها دولت را نماینده ی ِ طبقه ی ِ اجتماعی/اقتصادی ِ مشخصی می دانند که منافع ِ آن طبقه را دنبال می کند، آنارشیستها دولت را اندامواره ای مستقل از جامعه می شمارند که تنها منافع ِ خود را در سر دارد(در نقل ِ قول معروفی از کروپوتکین، «حکومت تزار حاضرست در صورت لزوم برای بقا تمام اشراف روسیه را اعدام بکند»). کمونیستها تاریخ را پدیده ای جاری و در بطن رخدادهای اجتماعی می دانند که «به هر حال» در حال شکل گرفتن است، آنارشیستها هرگونه جبر تاریخی را رد می کنند و اصولا انسان را پدیده ای تاریخی، که رخدادی زبانی به حساب می آورند. همچنین آنارشیستها به شدت با ایده ی ِ «دیکتاتوری پرولتاریا» مخالفند، اغلب آنها اتحادیه های مستقل را مستقیم ترین راه برای گذران امور می دانند و بطور کلی با هر ایده ای برای «اداره ی ِ جامعه» مقابله می کنند، آنها به «همزیستی اجتماعی» باور دارند نه «اداره ی ِ آن».

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      من در مورد آنارشیسم این رو پیشنهاد میکنم بخونید برای پیش نیاز بحث به نظر خوب میاد :

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%...8C%D8%B3%D9%85
      این سایت هم هست : http://www.anarchistan.co.cc/spip.php?rubrique4
      (برای دوستان ِ اغلب بی خدای ِ این فروم، اثر هیجان انگیز ِ باکونین «خدا و دولت» که در آن مکانیزم ِ سرکوبگر این دو مفهوم تشریح شده اند را پیشنهاد می کنم)

      و همینطور پروژه ی ِ آنارکوپدیا : http://per.anarchopedia.org

      اگر از شر ِ روزمرگی لحظه ای بیاسایم چه بسی مقالاتی بسیار خوب سراغ دارم برای ترجمه(بخشی از مقالات لینک ِ شما و آنارکوپدیا هم البته کار این خطاکار است).

      ---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:37 AM ---------- ارسال قبلی در 01:28 AM ----------

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kheradgera نمایش پست ها
      اینکه شرایط جنگی همه جنایت میکنن و اینها برای من شخصا قابل قبول نیست. جنگ هم به نوبه خود قواعدی انسانی دارد که تنها به این دلیل که طرف مقابل آنها را رعایت نمی کند نمی توان از رعایت آنها پوشید. مهمترین قاعده اینه که زنان و کودکان در جنگ نقشی ندارند نه اینکه فرانکو زنان را بین سربازانش تقسیم کند و مخالفینش شکم زن باردار را پاره کنند.
      شوروی کمونیستی از این ادعاهای مشارکت چند میلیونی زیاد می کرد. کوبا و کره شمالی همین امروز هم این ادعاها را می کنند و مشارکت توده وار عامه غیر متخصص و نا آگاه سر سوزن ارزش ندارد. صد متخصص بهتر از صد میلیون توده کارگر است.
      جنایاتی که دم می زنم اینه که پیش از جمهوریت با تفتیش عقاید غیر مسیحیان شناسایی می شدند و مجازات می شدند و به قتل می رسیدند و در دوران جمهوریت حکومتگران کار را برعکس کردند. مسیحیان با تفتیش عقاید شناسایی می شدند و مجازات می شدند. هر دوی اینها تفتیش عقاید است. از این کارها در همه حکومت های کمونیستی شده زیرا کمونیست ها بر خلاف ادعایشان خودشان یک دین تازه آفریده اند.
      نظرات شما البته زمانی در جایگاه ِ انتقادی ارزشمند وارد هستند که تا اندازه ای ریشه در واقعیت هم داشته باشند. «جنگ» هم برای من همانند دیکتاتوری شر ِ مطلق است، و هرچه از آن برمی آید شر است. تفاوتی میان ِ مردان جوان و زنان باردار نمی بینم و مرگ ِ هریک فاجعه است. مطلب ِ مهم اینست که آنچه آنارشیسم بیان می کند هرگز با جنایت و قتل و سرکوب در یک کاسه جمع نخواهد شد(برخلاف ِ آنچه کمونیسم یا لیبرال دموکراسی بیان می کند). توی پرانتز هم بگویم، که آنچه شما از آن به عنوان «تفتیش عقاید» یاد می کنید اینست که تمامی «کشیشهای کاتولیک» طرفدار سلطنت بودند و در جایگاه ماشین تبلیغاتی ِ کودتاگران عمل می کردند، و در شرایط جنگی هیچکس فعالیت ِ رادیوی ِ متحرک و بسیار بانفوذ ِ دشمن را برنخواهد تابید. اما آدمهای ِ عادی به ندرت بخاطر مذهبی بودن محاکمه یا بازخواست شدند، و حتی برخی رهبران ِ بزرگ جنبش که توسط ِ ژنرال ِ روسفید ِ شما فله ای اعدام شدند کاتولیکهایی معتقد و باورمند بودند. توجه بکنید که من از این جریانات هرگز دفاع نمی کنم، بلکه آنها را شاهدی می آورم برای ِ این استدلال که جنگ با خود چیزی بجز ویرانی نمی آورد، و هرکس فارغ از عقیده ای که دارد را به سوی تعصب و جنایت می کشاند(حتی باوری عمیقا انسان پرست همچون آنارشیسم را).

      مشارکت همواره مهم است چراکه ما فارغ از بهره ی هوشی و علمی و تخصصی و کاردانی و غیره، به یک اندازه انسان هستیم و برای ایفای نقش در سرنوشت ِ خود حق داریم.
      زنده باد زندگی!

    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-24-2011),iranbanoo (03-22-2013),sonixax (01-24-2011)

    11. #6
      شناس
      Points: 2,580, Level: 30
      Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
      Overall activity: 0%
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      سر به زیر
       
      doubt آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      75
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,580
      رنک
      30
      Post Thanks / Like
      سپاس
      509
      از ایشان 179 بار در 70 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      به کوتاهی اینکه در آنارشیسم ما با یک همبود (اجتماع) هرج و مرج بی‌نظم روبرو نیستیم،
      بلکه با همبودی روبرو هستیم که نظم خود را نه از یک هسته مرکزی (دولت)،
      که از کنش و واکنش منظم خود مردم و از پایین و بدون هیچ مرکزیتی بدست می‌آورد.
      ما در حال حاضر در مورد انسان ها صحبت میکنیما!، همین هایی که در کوچه و خیابان میبینیم.
      آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟،من این را(کنش و واکنش منظم و خود جوش) برای دو نفر (بدون هیچ ضمانت اجرایی برای قانون)نیز نمیتوانم درک کنم چه برسد به سطح کلان.دیگر خیلی خوش بینانه به ذات انسانی توجه شده است.دست کمونیست ها از پشت بسته شد.
      ولی در مجموع اگر به نظر شما چنین چیزی امکان پذیر است لطفا بیشتر توضیح دهید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      طبق این آموزه انسانها موجوداتی ذاتا مایل به زندگی ِ اجتماعی و همکاری با یکدیگر هستند نه دزدها، متجاوزان، قاتلان و راهزنانی که اگر پلیس نباشد مشغول به غارت ِ یکدیگر می شوند. بر این اساس، ما معتقدیم اگر قانونی نباشد، قانونی شکسته نخواهد شد، اگر مالکیت نباشد، دزدی نخواهد شد، و اگر دولت نباشد سرکوبی اتفاق نخواهد افتاد.
      من به شخصه نه انسان ها را کاملا دزد و قاتل میدانم و نه انسان ها را کاملا متمایل به زندگی اجتماعی و همکاری با یکدیگر، با توجه به شرایط هر دو حالت برای هر انسانی ممکن است رخ دهد که یقینا هم میدهد.
      و سوال دیگری که برایم به وجود آید این که آیا چنین امری بدون وجود دیکتاتوری موقتی مانند دیکتاتوری پرولتاریا ی کمونیست ها امکان پذیر است زیرا آن ها نیز مدعی بودند که در مدینه ی فاضله ی خود (کمونیسم)خبری از این دیکتاتوری نیست و این امر به دلیل سابقه ی بورژوازی الزام یافته است.

      آنارشیسم در برابر اخلاقیات ِ انتزاعی و مبتنی بر نفع باوری و سودجویی، اخلاقیات ِ عینی و مبتنی بر رضایتمندی و اعتلای ِ نیک سرشتی انسانی را موعظه می کند. از این جهت در توضیح ِ رفتار کسی که شنا بلد نیست اما برای نجات جان ِ یک کودک در حال غرق شدن به رودخانه می زند دچار کمبود ِ استدلال نمی شود، و بجای تلاش برای برقرار کردن ِ «نظم» جامعه را به برقراری ِ «هماهنگی» دعوت می کند.
      با این تفسیر پس من از مخالفان آنارشیسم محسوب میشوم چون به اخلاقیات بر مبنای سود مادی اعتقاد دارم و از دیدگاه من به هیچ وجه دچار کمبود استدلال نیز نمیشود ،البته فکر نکنم اخلاقیات عینی لزومه ی آنارشیسم باشد ، اگر هست که...

      پیرامون ِ «هرج و مرج» و «آشوب طلبی» دیدگاه های ِ بسیار متفاوتی میان آنارشیستها وجود دارد، اغلب این دیدگاه ها خشونت را رد می کنند، و تقریبا تمامی ِ آنها جامعه ی ِ ایده آل خود را عاری از هرگونه خشونتی، در هر بُعد و حالتی تصویر می کنند.
      اگر «تقریبا»تمام آن ها در جامعه ی ایده ال خود خشونت را رد میکنند یعنی عده ی اندکی نیز وجود دارند که در جامعه ی «ایده آل خود» نیز خواهان خشونت هستند!!!چه جالب!

      در مجموع خالی از لطف نبودن آنارشیسم را منکر نمیشوم،همانطور که کمونیسم و سوسیالیسم را خالی از فایده نمیدانم ولی در کاربردی بودن آن شک دارم. مگر این که دوستان زحمت بکشند و اطلاعات بیشتری در اختیار ما بگذارند.

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از doubt گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-24-2011)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی doubt نمایش پست ها
      ما در حال حاضر در مورد انسان ها صحبت میکنیما!، همین هایی که در کوچه و خیابان میبینیم.
      آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟،من این را(کنش و واکنش منظم و خود جوش) برای دو نفر (بدون هیچ ضمانت اجرایی برای قانون)نیز نمیتوانم درک کنم چه برسد به سطح کلان.دیگر خیلی خوش بینانه به ذات انسانی توجه شده است.دست کمونیست ها از پشت بسته شد.
      ولی در مجموع اگر به نظر شما چنین چیزی امکان پذیر است لطفا بیشتر توضیح دهید.


      Doubt جان، من درباره آنارشیسم آگاهی چندانی ندارم و از امیر گرامی سرگرم یادگیری در این جُستار هستم.

      هرآینه اگر نگر شخصی مرا بخواهید، آنچه تا اینجا درباره پیروی از ظوابط و قانون بدون نبود دولت به شما می‌توانم
      بگویم، از سه دیدگاه روانشناسی، ژنتیک و در نهایت برنامه‌نویسی برای من شدنی بودن آن تقریبا جای گمان ندارد.

      روانشناسی:

      نخستین و مهادین‌ترین آن که همان روانشناسی باشد، من می‌توانم شما را ب
      ه آزمایش‌های گوناگونی که در این زمینه انجام پذیرفته‌ است راهنمایی کنم.

      یکی از سرآوازه‌ترین آن‌ها، یک آزمایش بسیار ساده با روندی بدین گونه است:
      داو‌خواه‌های بازی را دو به دو به کمک یک ترمینال کامپیوتری، بدون اینکه بدانند چه کسی آن سوی
      ترمینال جای گرفته است بخش می‌کنند. سپس به حکم قرعه، یکی از آن‌ها «گیرنده» و دیگری
      «فرستنده» می‌شود.
      اکنون، به «فرستنده« گفته می‌شود که می‌تواند با خورد کردن 10$ به دو اندازه دلخواه برای خود
      و «گیرنده»، دکمه «بفرست» را فشار دهد، ولی با یک شرط کوچک می‌تواند سهم خود را
      دریافت کند و آن هم اینکه که «گیرنده» در آن سول ترمینال، دکمه «بپذیر» را فشار دهد.

      به بیان دیگر، فرستنده می‌تواند هر گونه‌ای که دوست دارد پول را بخش کند و گیرنده می‌تواند
      پس از فهمیدن سهم خود، آن را بپذیرد و یا اینکه با نپذیرفتن آن، نه خود و نه دیگری هیچ پولی دریافت نکنند.

      چیزی که بیشتر آزمایش‌کننده‌ها و شاید شما را شگفت‌زده کند، این است که برپاد تئوری‌هایی که
      روی اصل «سود‌خواهی مطلق» پایه‌گذاری شده‌اند و تئوری آن‌ها، که پیش‌بینی می‌کند گیرنده مقدار
      پول را هر اندازه کم هم که باشد، خواهد پذیرفت (چرا که هرگونه که نگاه کنیم، به هر روی یک دلار بهتر از هیچ است)
      در آزمایش‌های راستینی که به کمک این بازی انجام می‌گرفت، گیرنده‌ها، تنها و تنها زمانی پول را می‌پذیرفتند
      که سهم خود را «عادلانه» تشخیص دهند، و این عادلانه بودن از میانگین دریافتی 3.7 کمتر نمی‌رفت.

      از سوی دیگر، نکته بسیار جالب درباره «فرستنده» در این بازی می‌باشد که می‌توانستند با
      وارونه پندار کردن جای خود با گیرنده، این نکته را بسیار خوب درک کنند که اگر پول را
      بخواهند ناعادلانه بخش کنند، آدم پشت ترمینال دیگر، با احتمال بسیار بالایی آن را نخواهد پذیرفت.


      ژنتیک:

      درباره ژنتیک کوتاه شده می‌توان گفت که آدم‌ها در روند فرگشت همواره به سوی خوب بودن و
      پاک‌سرشت بودن پیش رفته‌اند تا چیز دیگر، چرا که برای حفظ بقای خود و به جای ماندن می‌بایستی
      ویژگی‌هایی که حس «همکاری» و «عدالت‌خواهی» را تقویت می‌کردند در فرگشت به ارث ببرند.

      این امر البته بر پاد چهره‌ دیوسرشت از آدمی است که بیشتر دین‌های الهی و حتی فیلم‌های هالیوود برای هیجان دادن به تماشاگر درست می‌کنند.

      برای نمونه فکر می‌کنم همه با این صحنه‌ از فیلم که با آمدن یک بلای طبیعی بگوییم زمین لرزه، همه مردم
      تلاش در پیش‌زدن و فرار کردن دارند آشنایی داشته باشیم، ولی آنچه بیشتر مواقع در واقعیت دیده
      می‌شود مردمی هستند که با دست زدن به فداکاری و بازی کردن با جان خود، برمی‌گردند و به کمک دیگران می‌روند.


      برنامه‌نویسی:

      در این زمینه من می‌توانم برای شما از سامانه‌هایی نام ببرم که بستر آن‌ها «پخش‌شده» می‌باشد.

      در کامپیوتر زمانی که ما می‌خواهیم داده‌ها را میان چند رایانه به اشتراک بگذاریم، چند اسلوب
      برای پیاده‌سازی فرآیند آن به کار می‌رود. شیوه کلاسیک و نخستینی که در این زمینه بکار می‌رود،
      پیاده‌سازی سیستم‌های «هسته‌ای» و centralized می‌باشد. در این شیوه، یک سیستم
      مرکزی با ارائه سرویس به کاربران، داده‌های درخواست‌شده را به آن‌ها می‌دهد.

      شیوه دیگر، شبکه‌های «پخش‌شده (distributed)) هستند که بیشتر peer-to-peer خوانده می‌شوند
      و فکر می‌کنم با نام یکی از پروتکل‌های سرآوازه آن، BitTorrent یا کوتاه‌شده Torrent آشنا باشید.

      در این شیوه از اشتراک‌گذاری، ما داده‌ها را میان چند کاربر پخش می‌کنیم و کاربران خود، با «داد ‌و ‌ستد» داده‌‌هایشان با
      دیگران (به چَم راستین آن)، می‌توانند فایل درخواست‌شده را به گونه ‌پخش‌شده در دسترسی کسانی که به آن نیاز دارند بگذارند.

      اما در اینکه پیاده‌سازی هر شیوه چه دگرسانی‌های دارد می‌توان گفت:

      • سیستم‌های «هسته‌ای» با افزایش شمار کاربران از توانمندی‌اشان کاسته شده و فرآیند اشتراک‌گذاری‌شان کند می‌شود، هنگامیکه سیستم‌های «پخش‌شده» با افزایش شمار
        کاربران نه تنها با کاهش سرعت روبرو نمی‌شوند، که به شتاب و تندی فرآیند اشتراک‌گذاری‌اشان نیز افزوده می‌شود!
      • سیستم‌های «هسته‌ای» اگر دوچار اختلال شوند، دسترسی به فایل برای همه کاربران
        بسته می‌شود، هنگامیکه در سیستم‌های «پخش‌شده»، تنها یک
        گره از شبکه کم شده و در روند اشتراک‌گذاری هیچگونه تداخلی ایجاد نمی‌شود.
      • سیستم‌های «هسته‌ای» تنها با برنامه‌ریزی درست و گردانندگی روزمره می‌توانند جلوی
        سواستفاده کاربران را بگیرند که به داشتن ساختاری شکننده می‌انجامد، هنگامیکه سیستم‌های «پخش‌شده»، با داشتن گره‌های گوناگون که هر کدام بر پایه نیازهای خود دست به داد و ستد می‌زنند، ساختاری ستبر و قابل اطمینان دارند.



      سیستم‌های بالا در نهایت خود روی بستر اینترنت پایه‌گذاری شده‌اند و ساختار خود
      اینترنت، متشکل شده از یک شبکه بسیار بزرگ از گونه «پخش‌شده» است که تنها و تنها
      روی این اصل که کاربران آن، خود یک سری از ظوابط اینترنتی را (بدون داشتن هیچگونه تضمینی) دنبال می‌کنند کار
      می‌کند؛ و البته که، اینترنت هیچ دولت و حکومتی نیز برای جلوگیری از هرج‌و‌مرج! ندارد و شاید ستبرترین سیستمی باشد که آدمی تاکنون ساخته است.

    14. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-25-2011),Ouroboros (01-27-2011),sonixax (01-24-2011)

    15. #8
      شناس
      Points: 2,580, Level: 30
      Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
      Overall activity: 0%
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      سر به زیر
       
      doubt آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      75
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,580
      رنک
      30
      Post Thanks / Like
      سپاس
      509
      از ایشان 179 بار در 70 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      روانشناسی
      مهربد گرامی؛
      این آزمایش در شرایط غیر آزمایشگاهی مطمئنا چنین جوابی نمیدهد و همینطور فکر نکنم جامعه آماری بالایی هم داشته بوده باشد.
      البته شاید من فرصت و توانایی استفاده از روش آزمایشگاهی برای رد این آزمایش را نداشته ام ولی بر مبنای مشاهده ی مستقیم و زندگی در جامعه ی انسانی معتقدم چنین چیزی رخ نمی دهد.
      (مثال نقض:خود من..!)

      ژنتیک
      این نیز به نظر من خیلی کلی است ،شرایطی که انسان کاملا احساس کنند باید بین خود و دیگری انتخاب کند ،قاعدتا خود را انتخاب میکنند یعنی اگر نکند کار غیر عقلانی کرده است که نه با توجه به فیلم های هالیوودی بلکه با فلسفه چنین چیزی عقلانی است. (بقیه ادعاها شعار،داستان وتخیلی بیش نیست)
      که با این تفسیر اداره ی جامعه به این صورت ممکن نیست.

      برنامه‌نویسی
      در مورد این موضوع نیز اطلاعات نداشتم،از متخصصی پرسیدم ،چکیده سخنانش را این گونه دریافت کردم که در همین سیستم تورنت نیز نهاد مدیریتی(قدرت) وجود دارد بدین صورت که همه ی درخواست ها به این سیستم وصل شده و تورنت آن ها را به هم متصل مینماید یعنی منابع در بین کاربران پخش شده و مدیریت کماکان با سیستم مرکزیست.
      و همینطور نمیتوان شبکه کامپیوتری را به سیستم اجتماعی تعمیم داد چون کاربران توانایی انجام هیچ حرکت غیرقابل پیش بینی ندارند و اگر هم بکنند سیستم تورنت توانایی خواندن آن را ندارد یا اجازه عبور نمیدهد که در مورد جامعه این گونه نیست و اگر چنین امری هم به وجود بیاوریم دیگر از حالت آنارشیسمی خود خارج شده و نهاد مقتدر به وجود می آید.


      -در کل به نظر من فلسفه ی آنارشیسم لنگ میزند ولی درک نکردن من بیشتر از لحاظ اجرایی وسیاسی آن بود ،یعنی اگر من فردا بخواهم تبلیغ آنارشیسم کنم چه بگوییم ،چگونه شرایطی لازم است تا چنین انقلابی رخ دهد ، چگونه آن را نگه میداریم ،چگونه هدف ترسیم میکنیم و در برابر جوامع کاملا منسجم دیگر به رقابت برای رسیدن به آن میپردازیم و...

    16. یک کاربر برای این پست سودمند از doubt گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-27-2011)

    17. #9
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      در کنار نوشته‌های بالا، امروز به جستاری در ویکی‌پدیا در همین زمینه برخوردم:



    18. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-23-2011)

    19. #10
      نویسنده دوم
      Points: 10,679, Level: 68
      Level completed: 58%, Points required for next Level: 171
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      بهمنیار آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2011
      نوشته ها
      226
      جُستارها
      27
      امتیازها
      10,679
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      203
      از ایشان 604 بار در 207 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      جهان آرمانی (ایده آل) از نگر شما چگونه جهانی است.

      دور بر شما
      بهانه این تاپیک گمان کنم بازی dues ex هست.

      نه گرفتاری ها بسیار شده بیشتر ما (خودم و شاید هم شما) کمتر درباره این جستار می اندیشیم. چرا ؟
      خوب یکی این که گرفتاری ها فراوان شده است.
      دو، شاید برای بسیاری از ما این پرسش واقع بینانه نباشد. آیا به آن چون جستاری کودکانه می نگریم ؟ یا آیا گمان می کنیم به هیچ رو به آن نخواهیم رسید؟
      سه که باز هم بیشتر همان دو است، دربست این است که به هیچ رو چنین چیزی نخواهد بود.
      روی هم رفته احتمال دومی بیشتر است. بی گمان دیده اید با هر کدام از مسلمان ها نیز گرم سخن می شوید دست آخر می گویند باید آقا بیاید تا درست شود. این گفته نشانه نا امیدی از کل نظام های سیاسی است. روشن است که آقا همان امام زمان است ، بیچاره خبر ندارد که او نبوده و نیست.
      کوشش های انسان ها تا کنون تنها به یک قانون نا کارآمد (چون به اندازه بسنده نیرو برای پا گرفتن در همه کشورها ندارد چنین می گویم) به نام حقوق بشر انجامیده است.
      ولی ما چه می گوییم. بی گمان یک دیکتاتوری بیخدا دست کمی از استالینسیم نخواهد داشت. پس نباید چشم براه یک بیخدایی که خودش دیکتاتوری نوینی بشود، باشیم و آن را تایید نماییم. هر آینه اگر دستور شود که هیچ کس دین نداشته باشد، می شود دیکتاتوری با نامی دیگر. هم چنین به نگر می رسد که برای نیفتادن به چاه دیکتاتوری باید نظامی درستی از نظارت برقرار باشد.
      پس بخش نخست پرسش می شود درباره نظام سیاسی

    20. 5 کاربر برای این پست سودمند از بهمنیار گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (12-06-2011),Anarchy (11-21-2011),Mehrbod (11-21-2011),Russell (11-21-2011),sonixax (11-22-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. فرتورهای دینی/سیاسی
      از سوی sonixax در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 56
      واپسین پیک: 01-16-2014, 03:18 AM
    2. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    3. چه زمانی می توانیم، کسی را متهم به نژادپرستی و یهودی ستیزی کنیم؟
      از سوی بهمنیار در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 05-05-2013, 03:21 PM
    4. اندیشه شناسی
      از سوی chera در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 02-21-2013, 08:47 PM
    5. الفبای پارسی
      از سوی sonixax در تالار ادبسار
      پاسخ: 42
      واپسین پیک: 01-30-2013, 12:31 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •