رنسانس وارونه در ایران

[fariborzyazdani]

من فکر نمیکنم داشتن حکومت های دینی دلیل برگشت مردم به دین باشه چون اگه به گفته شما این حکومتها ظالم هم بودن که باید مردم بیشتر از دین زده میشدن نه دویاره برگردن
تصور میکنم دقیقا برعکس بوده در دهه های قبل ، ما حکومت دینی نداشتیم نباید این رو فراموش کرد که رنسانس در اروپا در پی حکومت کلیسا شکل گرفت .
شاید تنها بدشانسی ما این باشه که الان گرفتار حکومت دینی شدیم نه مثل اروپا یا جاهای دیگه 100 سال پیش .
به هر حال با وضعی که این آخوندها پیش آوردن در صورت تغییر رژیم فکر نمیکنم حتی اسمی از دین هم موندگار بشه و این رو میشه یه شانس حساب کرد

[shirin]

فريبرز مردم از دين دور نشده بودن هميشه مذهبي بودن، شايد در تنها دوره اي که حکومت ديني نبوده و نقشش در سياست کمرنگ ميشه در دوره قاجار و پهلوي بوده که البته آخوندا باز نقش به سزايي در زندگي مردم داشتن و به همين خاطر هم حکومت ازشون حساب ميبرده. يعني دين هميشه نقش مهمي داشته تو زندگي مردم ايران و حتي تمام مصيبتهاي گذشته مردم از دين نيز باعث دين گريزيشون نشده شايد به خاطر ماهيت اسلام و آموزه هاش باشه. مردم ايران حتي در سختترين شرايط نيز از دينشون دست نکشيدند. به نظرم مقايسه مردم مسيحي و مسلمان براي تغيير شرايطتشون خيلي درست نيست. چون دين مسيحيت نسبت به اصلاح و تغيير مقاومت چنداني نداره و به عبارتي بسيار انعطاف پذيرتر هست. ولي دين اسلام از همون اول بنيانگذارش پايه هاشو محکم کوبيده و اون نسبت به هر نوع تغيير و اصلاحي کاملا مقاوم و غيرقابل انعطاف گردانيده. شايد بشه گفت مردم مسلمان به خاطر خدايشان الله که بسيار عصبانيتر و غيرقابل گذشتتر از خداي مسيحيان هست جرأت بسيار کمتري نسبت به ترديد در قوانين اوليه ش و اصلاحش دارن.
مردم مسلمان در طول تاريخ آموخته اند هر مشکل يا بي منطقي يا بي عدالتي را به بيرون از مذهب و خدا نسبت دهند و هر گونه خوشبختي و سعادت و پيشرفت رو به خدا، و حاضرند هر گونه بدبختي و فلاکتي رو از حکومت هاي ديني تحمل کنند ولي به خدايشان و ايمانشان خدشه اي وارد نشود. در واقع مثل الان که نمونه واضح و روشنشو داريم ميبينيم، با اينکه جمهوري اسلامي قوانينش نسبت به قوانين اسلامي صدر اسلام بسيار ملايمتر هست ولي اکثر مردم که اين قوانين غيرانساني رو ميبينن به جاي شک کردن در دينشون اينجور خودشون رو توجيه ميکنن که آخوندها اسلام رو خراب کرده اند و اسلام واقعي اين چيزي نيست که الان وجود داره.

[fariborzyazdani]

فريبرز مردم از دين دور نشده بودن هميشه مذهبي بودن، شايد در تنها دوره اي که حکومت ديني نبوده و نقشش در سياست کمرنگ ميشه در دوره قاجار و پهلوي بوده که البته آخوندا باز نقش به سزايي در زندگي مردم داشتن و به همين خاطر هم حکومت ازشون حساب ميبرده. يعني دين هميشه نقش مهمي داشته تو زندگي مردم ايران و حتي تمام مصيبتهاي گذشته مردم از دين نيز باعث دين گريزيشون نشده شايد به خاطر ماهيت اسلام و آموزه هاش باشه. مردم ايران حتي در سختترين شرايط نيز از دينشون دست نکشيدند. به نظرم مقايسه مردم مسيحي و مسلمان براي تغيير شرايطتشون خيلي درست نيست. چون دين مسيحيت نسبت به اصلاح و تغيير مقاومت چنداني نداره و به عبارتي بسيار انعطاف پذيرتر هست. ولي دين اسلام از همون اول بنيانگذارش پايه هاشو محکم کوبيده و اون نسبت به هر نوع تغيير و اصلاحي کاملا مقاوم و غيرقابل انعطاف گردانيده. شايد بشه گفت مردم مسلمان به خاطر خدايشان الله که بسيار عصبانيتر و غيرقابل گذشتتر از خداي مسيحيان هست جرأت بسيار کمتري نسبت به ترديد در قوانين اوليه ش و اصلاحش دارن.
مردم مسلمان در طول تاريخ آموخته اند هر مشکل يا بي منطقي يا بي عدالتي را به بيرون از مذهب و خدا نسبت دهند و هر گونه خوشبختي و سعادت و پيشرفت رو به خدا، و حاضرند هر گونه بدبختي و فلاکتي رو از حکومت هاي ديني تحمل کنند ولي به خدايشان و ايمانشان خدشه اي وارد نشود. در واقع مثل الان که نمونه واضح و روشنشو داريم ميبينيم، با اينکه جمهوري اسلامي قوانينش نسبت به قوانين اسلامي صدر اسلام بسيار ملايمتر هست ولي اکثر مردم که اين قوانين غيرانساني رو ميبينن به جاي شک کردن در دينشون اينجور خودشون رو توجيه ميکنن که آخوندها اسلام رو خراب کرده اند و اسلام واقعي اين چيزي نيست که الان وجود داره.

نکاتی که ذکر کردین تماما درسته ولی باز هم میتونم نمونه هایی از کشورهای اسلامی پیدا کنیم که نه تنها گیر جکومت دینی نیوفتاندن کمی هم دگر اندیشی رو تحمل میکنن. یه مدت کوتاه بعد از انقلاب 57 شوروی سابق تجزیه شد.کشورهایی که مردم به شدت مسلمان هم داشتن سراغ " حکومت دینی" نرفتن . گرچه کوچ کردن از حکومت کمونیستی به اسلام شاید خیلی رویایی هم بوده.
مردم بعضی از این کشورها خیلی مذهبی تر از مردم دهه 50 ایران بودن و حتی حالا هم هستن.

من تصورم اینه که بزرگترین دشمنی رو در حق ایران، روشنفکرها(روشنفکر نماها) کردن .کسایی که توی بهترین دانشگاههای دنیا درس خونده بودن به جای طرفداری از دموکراسی ، پشت خمینی صف بستن دیگه از مردم عامی انتظار بیش از "دیدن خمینی در ماه " نمیشه داشت

نقل به مضمون از همون کتاب :

اگه یک روز رژیم در ایران تغییر کرد مرقد خمینی رو باید برای عبرت آیندگان نگه داشت و سردر اون نوشت این نماد بزرگترین اشتباه روشنفکران ایران است

[sonixax]

نکاتی که ذکر کردین تماما درسته ولی باز هم میتونم نمونه هایی از کشورهای اسلامی پیدا کنیم که نه تنها گیر جکومت دینی نیوفتاندن کمی هم دگر اندیشی رو تحمل میکنن. یه مدت کوتاه بعد از انقلاب 57 شوروی سابق تجزیه شد.کشورهایی که مردم به شدت مسلمان هم داشتن سراغ " حکومت دینی" نرفتن . گرچه کوچ کردن از حکومت کمونیستی به اسلام شاید خیلی رویایی هم بوده.
مردم بعضی از این کشورها خیلی مذهبی تر از مردم دهه 50 ایران بودن و حتی حالا هم هستن.

من تصورم اینه که بزرگترین دشمنی رو در حق ایران، روشنفکرها(روشنفکر نماها) کردن .کسایی که توی بهترین دانشگاههای دنیا درس خونده بودن به جای طرفداری از دموکراسی ، پشت خمینی صف بستن دیگه از مردم عامی انتظار بیش از "دیدن خمینی در ماه " نمیشه داشت

نقل به مضمون از همون کتاب :

اگه یک روز رژیم در ایران تغییر کرد مرقد خمینی رو باید برای عبرت آیندگان نگه داشت و سردر اون نوشت این نماد بزرگترین اشتباه روشنفکران ایران است

و دقیقن همین رفتار رو از مردم امروز میبینیم که پشت موسوی و کروبی در آمده اند با این بهانه که گزینه ی دیگری وجود ندارد !